به گزارش سهشنبهشب ایرنا، سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان روز یکشنبه امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی فوتبال انتخاب شد تا پس از ۱۲ سال بار دیگر یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند. در گفتوگو با مجید جلالی کارشناس و مربی فوتبال کشورمان انتخاب دوباره مربیان داخلی برای هدایت تیم ملی را پس از نزدیک به یک دهه بررسی کردهایم.
آقای جلالی! نیمکت تیم ملی فوتبال پس از ۱۲ سال حضور مربیان خارجی مانند کارلوس کیروش، مارک ویلموتس و دراگان اسکوچیچ دوباره به یک مربی ایرانی رسیده است، درباره اعتماد مجدد فدراسیون فوتبال به مربی داخلی صحبتهایتان را آغاز میکنید.
به خاطر اینکه حداقل ما سعی میکنیم به نیروها و مربیان خودمان اعتماد کنیم و فضا برای کار بدهیم، خوشحالم. در کنار این باید از مربی حمایت لازم را انجام بدهیم، به هر حال مربیگری تیم ملی، شغل پرفشار و پرچالشی است و همه باید حمایت کنند.این چتر حمایتی نه به خاطر یک فرد، بلکه به خاطر فوتبالی ملیمان باید ایجاد شود. به خصوص که اگر ما بتوانیم صاحب مربیان خوبی باشیم، این خودش یک دید ملی است و امیدوارم این حمایت انجام شود.
انتخاب فدراسیون هم امیر قلعهنویی بود و او بعد ۱۶ سال دوباره قرار است روی نیمکت تیم ملی بنشیند. این انتخاب را چطور می بینید؟
امیدوارم نگاه آقای قلعهنویی یک نگاه ملی باشد، البته میدانم که همین طور هم هست. وی چه در نحوه کار، چه انتخاب مربیان، چه انتخاب بازیکنان، منافع فوتبال و ملی را در نظر بگیرد و قطعا هم همین طور خواهد بود.
در حالی دوباره قرار است هدایت تیم ملی فوتبال را یک مربی ایرانی بر عهده بگیرد که همواره در دورههای گذشته شاهد تبعیض فدراسیون فوتبال بین مربیان داخلی و خارجی بودهایم و امکانات و شرایطی که برای مربیان غیرایرانی فراهم شده، برای مربی ایرانی در نظر گرفته نمیشود.
وقتی حمایت میشود، باید فرض کنیم که یک مربی خارجی آوردیم، پول سنگینی به او دادهایم و مجبوریم از او حمایت کنیم و برنامههایش را هم اجرایی کنیم. انتظار میرود که الان هم همین طور باشد. بازیها و اردوهای تدارکاتی طوری باشد که تیم ملی و مربی تیم در آرامش باشند و بتوانند با تمرکز کامل تنها به موفقیت تیم فکر کنند و فکرشان درگیر کمبودها و بی توجهیها باشد.
علاوه بر بحث امکانات و رسیدگیها، زمان کافی هم خلاف مربیان خارجی به مربیان داخلی داده نمیشود.
همین طور است و این معضلی است که با آن روبرو هستیم، برای مربیان وطنی خیلی زمان و وقت قائل نیستند. اگر برگردیم به عقب میبینیم، علی دایی، امیر قلعهنویی و حتی محمد مایلی کهن با اولین شکست برکنار شدهاند. به همین خاطر با یک شکست فشار زیادی را به مربی داخلی وارد خواهد شد و باید کادر جدید تیم ملی خیلی برنامهریزی شده کار را جلو ببرند تا تیم در آرامش کار کند و بازیکنان بتوانند شایستگیشان را در بازی های پیش رو نشان بدهند.
جام ملتهای آسیا که دی و بهمن سال آینده در قطر برگزار میشود آزمون اصلی تیم ملی با قلعهنویی و مربی ایرانی است، یک جام سخت با رقبایی سرسخت، تا محک سنگینی در انتظار قلعهنویی باشد.
به هر حال تیم ملی قرار است در جام ملتها شرکت کند، جامی که نزدیک به ۵۰ سال است که نتوانستهایم موفق باشیم، کشورهای رقیب هم پیشرفت کردهاند، با توجه به این واقعیتها باید برای موفقیت تلاش کنیم، اینکه انتظار داشته باشیم یک نفر میتواند این کار را بکند و ما را به این افتخار بزرگ برساند، غیرمنصفانه است.همه باید دست به دست هم بدهند و هر کسی تا جایی که از دستش بر میآید از تیم حمایت کند تا تیم ملی به افتخاری که شایسته آن است، برسد.
حمایت همه جانبه قطعا لازم است اما به نظر میرسد جام ملتهای سال آینده برای اینکه اعتماد به مربیان ایرانی ادامه پیدا کند، اهمیت بالایی دارد، به خصوص که با ناکامی به نظر میرسد پرونده مربیان داخلی بسته شود و دوباره به سمت مربی خارجی برویم.
در فوتبال کاری نمی توانید بکنید همه را راضی کنید، خیلی از کسانی که منافعشان در این انتخاب نیست، منتظر لغزش مربی داخلی هستند تا کل مربیان ایرانی را بزنند. در این ۳۰ سال به شکلی این ماجرا تکرار شده است.به خاطر منافع ملی و نه فردی، باید همه نگاه حمایتی از تیم داشته باشیم، مربی ایرانی لغزش داشته باشد، کسی به او رحم نمیکند. اینجا در حوزه ملی هم نمیتوانید کاری بکنید که همه را راضی کنید، مگر اینکه همه بازیها را ببرید و در نهایت جام بیاورید.
با این حال یکی از دغدغههایی که منتقدان مربی داخلی این است که با توجه به اینکه اکثریت ترکیب تیم ملی را لژیونرها تشکیل میدهند و آنها زیر دست مربیان بزرگ و در لیگهای اروپایی بازی میکنند، مربی داخلی چیزی برای یاد دادن به آنها ندارد.
خیلی مشکل است مربیای بیاورید که برای تیم ملی فوتبال جامع الشرایط باشد و همه ویژگیها را داشته باشد. آوردن چنین مربیای چه خارجی چه داخلی برای کشورمان خیلی مشکل است.اما میتوانیم با ترکیبی که تشکیل میدهیم کمبودها را جبران کنیم. درباره مربیان خارجی نتوانستیم این کار را بکنیم، چون همیشه شرایط خودشان را داشتند و نگاهی از بالا به پایین داشتند ولی در مورد مربیان داخلی میتوانیم ترکیبی را ایجاد کنیم که در مجموع جامع الشرایط باشد.
حال با توجه به نمایش تیم ملی در جامجهانی و میانگین سنی بالای تیم، قلعهنویی چه اولویتهایی را باید در نظر بگیرد؟
ما پیرترین تیم در جامجهانی بودیم و با توجه به نتایجی که گرفتیم در بین ۳۲ تیم اگر اشتباه نکنم تیم بیست ویکم شدیم. به همین خاطر یک سری تحولات لازم است اما با توجه به اینکه قلعهنویی قراردادش ده ماهه است و همه نگاهها به این است که او در پایان ده ماه در جام ملتها چه عملکردی دارد، این زمان کم باعث میشود دست مربی برای تحولاتی که میخواهد ایجاد کند، بسته است.در درجه اول بیشتر این مربی به جای یک برنامه بلند مدت، باید کوتاه مدت فکر کند. اگر بخواهد نگاه بلندمدتی داشته باشد، درباره جایگاهش ریسک بزرگی کرده است.
چرا فدراسیون به نظر شما خلاف مربیان خارجی، برای قرارداد با مربی داخلی، به یک قرارداد کوتاه مدت بسنده کرده است؟
معتقدم در این رابطه فدراسیون اول باید برنامه داشته باشد و بعد سراغ سرمربی برود. الان که فدراسیون با آقای قلعهنویی قرارداد ۱۰ ماه بسته است، برنامهاش هم کوتاه مدت است.با این شرایط نباید انتظار داشته باشیم تا یک مربی بیاید تغییر نسل بدهد و یک تیم خیلی جوان و کم تجربه را انتخاب کند و به آینده فکر کند. به خصوص که ما با قراردادی که با این مربی بستهایم کاری کردهایم که او با توجه به زمان کوتاهی که در اختیار دارد، فقط به نتیجه فکر کند.این در حالی است با مربی ایرانی یا حتی خارجی باید قرارداد ۴ ساله بسته میشد که مربی تغییر نسل بدهد و هدف جامجهانی بعدی باشد. الان اما اینطور نیست و فدراسیون یک برنامه کوتاه مدت در نظر گرفته و مربی مجبور است در این پروسه کار کند.
در پایان با تمام این تفاسیر به عملکرد تیم ملی با مربی داخلی در جام ملتها خوشبین هستید؟
کاملا خوشبین هستیم، ما می توانیم قطعا سال آینده در جام ملت ها از دوره های قبل بهتر نتیجه بگیریم.
نظر شما