محور تهران-پکن در یکی دو سال گذشته محدود به توسعه مناسبات و مراودات سیاسی و اقتصادی نبوده بلکه همگام با حرکت دو طرف به سمت شکل دادن روابطی راهبردی، چینیها به واسطه دنبالکردن سیاست تنشزدایی در غرب آسیا، نقش مثبتی در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران داشتهاند.
به عبارتی میتوان گفت اقداماتی مانند حمایت از احیای توافق هستهای و میانجیگری چین در اختلافات ایران و عربستان نمودی از همسویی بخش مهمی از اهداف و منافع منطقهای و بینالمللی پکن با تهران بوده و هست.
در ارتباط با این اهداف و منافع مشترک و پیامدهای توسعه روابط در محور تهران-پکن، «امیررضا واعظ آشتیانی» تحلیلگر و فعال سیاسی گفتوگویی با پژوهشگر ایرنا داشته است.
برخی در راستای چینهراسی ادعا میکنند پکن قصد دارد ایران را مستعمره خودش کند. اگر این ادعا درست باشد پس کشورهایی که در سراسر جهان چین در آنها سرمایهگذاری کرده همه باید مستعمره باشند
وی در ابتدای این گفتوگو بیان داشت: توافقات اخیر و بیستگانه با چین میتواند آغازی برای اجرای سند راهبردی ٢۵ ساله دو کشور باشد. ایران از دو بُعد اقتصادی و سیاسی وارد کارزار مذاکره و انعقاد برخی از قراردادها با چینیها شدهاست. چند سال پیش نماینده مقام معظم رهبری به دستور ایشان مامور به فراهم ساختن مقدمات همکاریهای بلندمدت با چینیها شد اما نقطه اوج این روند سفر بهمنماه گذشته رئیس جمهوری به پکن بود که با هیات اقتصادی همراه صورت گرفت. در این شرایط آمریکاییها و اروپاییها به شدت وحشت کردند و ناخرسند شدند چون این سفر به معنای خراب شدن بخش مهمی از برنامههایشان برای ایران بود.
تجربهها درباره پیامدهای توسعه روابط ایران و چین سخن میگوید
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به وجود جریان چینهراسی در کشور اظهار داشت: گویا عدهای یاد گرفتهاند در مورد هر موضوعی بهانهای بتراشند و در موضوع انتقاد از توسعه روابط با چین دیگر از انتقاد عبور کردهاند. یک وقتی است که درباره موضوعی انتقاد میکنیم که سابقه آن اقدام و آن موضوع، پیامها و علامتهای خوبی را نشان نمیدهد و تجربه خوبی درباره آن وجود ندارد اما در این مورد انتقادات غیرکارشناسی است.
به گفته واعظ این دسته از افراد گمان میکنند، اگر دولتی آمد و زمینه را برای مشارکت اقتصادی یا فرهنگی به نفع کشور رقم زد و موفق شد، باعث خواهد شد در انتخابات بعدی رقیبش بازنده آن انتخابات باشد و متاسفانه نزد این افراد این نگاه وجود ندارد که باید دولتها با هر جریان فکری سیاسی که روی کار میآید موفقیت کشور در اولویت قرار دهد. بنابراین برخی از منتقدان که اصولاً سیاسیون اقتصادی هستند، به این عادت کردهاند که برای هر موضوعی بهانهای ایجاد کنند اما عدهای از این جریان نگاه غربگرایی دارند و گمان میکنند نگاه به غرب و آمریکا میتواند ایران را به یک سرانجامی برساند در حالی که ما به تجربهها نگاه میکنیم.
این کارشناس سیاسی افزود: تجربه نشان میدهد هر بار که ایران با غرب وارد مذاکره و مراودات اقتصادی شد، دیدیم طرف قرارداد حتی بدون هیچ بهانهای به طور یکطرفه قرارداد را فسخ کرده و از آن خارج شدهاست و هیچ پایبندی به هیچ اصول بینالمللی نشان نداده که نمونه آن رفتار شرکتهای پژو و توتال بوده است. با این تجربهها چه اعتمادی وجود دارد که دوباره مسیر توسعه روابط خارحی را به سمت غرب پیش ببریم.
چین به دنبال روابط استعماری است؟
درباره چین این امکان وجود داشته و دارد که ما به ازای پولی که در این کشور وجود دارد، کالاها و مواد اولیه مورد نیاز را دریافت کنیم. این مشکلی برای تجارت ما ایجاد نمیکند و تراز مالی ایران هم ثبت و ضبط میشود
به گفته واعظ آشتیانی، چینیها از ثروت قابل توجهی در دنیا برخوردارند، دومین اقتصاد بزرگ دنیا محسوب میشوند و در اکثر نقاط دنیا سرمایهگذاری کردهاند. بر اساس مدل چینی، آنها علاوه بر انتفاع خود، طرف مقابل را منتفع میکنند و معاملات تجاری به این گونه نیست که تنها یک طرف نفع ببرد. بنابراین باور ما باید این باشد که برای حفظ منافع کشورمان با کشوری مراودات اقتصادی و تجاری داشته باشیم که انتفاع دو طرف و در نهایت احترام متقابل محقق شود.
وی افزود: چین از دیرباز شریک تجاری ایران بوده از سوی دیگر هزینههای تجاری ما با چین از جمله هزینههای حمل و نقل که مقوله مهم تجاری است به مراتب کمتر و ارزانتر از بسیاری از کشورها است. اما جماعتی چینهراسی را راهانداختهاند برای این که به جامعه القا کند چین قصد دارد ایران را مستعمره خودش کند. اگر این ادعا درست باشد پس از آنجایی که چین در تمام دنیا سرمایهگذاری کرده همه باید مستعمره چین باشند. ضمن اینکه سوال ما از منتقدان این است که اگر با چین وارد همکاری و مراودات اقتصادی نشویم، با کدام کشور اروپایی وارد همکاریهایی اقتصادی شویم؟ آیا باید با انگلیس و آمریکای بدعهد که چند بار امتحان خود را پس دادهاند، وارد روابط اقتصادی و تجاری شد؟
با باور این تحلیلگر مسائل سیاسی، دولت باید هدفگذاری و منطق کارآمد در حوزه اقتصادی نه تنها با چین بلکه با همه کشورهایی داشته باشد که ضمن احترام به تمامیت ارضی و استقلال ایران، در عین حال علاقهمند برقراری روابط تجاری با کشورمان هستند.
ایران و چین؛ محدودیت و فرصتهای تجاری
واعظ آشتیانی درباره انتقادات و ادعاها پیرامون مسدود شدن منابع ایران در چین بین داشت: همان طور که میگویم چین دومین قدرت بزرگ اقتصادی دنیا است، چینیها در حوزههای مختلف از جمله بانکداری، صنعت و ... با آمریکا و اروپاییها همکاری و سرمایهگذاری مشترک دارند و با توجه به رقم این سرمایهگذاریها و واقعیات سیاسی-اقتصادی جهان، محدودیتهایی هم برای چینیها ایجاد میشود.
وی افرود: البته باید توجه داشت که چینیها در ارایه مواد اولیه همواره نهایت همکاری را با ایران داشته و دارند. اگر احیانا برای دریافت بخشی از پولهای ایران در چین مشکلی وجود داشته باشد، میتوانیم به ازای آن در گرفتن مواد اولیه و کالاها با چینیها مراودات و تهاترهایی داشته باشیم. این در حالی است که برخی از شرکای سابق ایران از جمله کره جنوبی که پول ایران را بلوکه کردند، در ازای آن به هیچ قیمت حاضر به ارایه خدمات و همکاری با ایران در تهاتر کالاهای مورد نیاز ما نبودهاند. اما درباره چین این امکان وجود داشت که ما به ازای پولی که در این کشور وجود دارد، کالاها و مواد اولیه مورد نیاز را دریافت کنیم و این مشکلی برای تجارت بین دو کشور ایجاد نمیکند و تراز مالی ایران هم ثبت و ضبط میشود.
چین عضو FATF است و ایران نیست و در روند برقراری روابط اقتصادی بین دو کشور، این موضوع مشکلی برای چینیها است و نه ایران
وی با بیان اینکه در حوزه تامین مواد اولیه و کالاهای نیمهساخته میتوانیم از چینیها استفاده کنیم و در عین حال در پروژههای عمرانی از جمله مسکن میتوانیم با آنان مشارکت داشته باشیم، گفت: برای ما فرصتها پیدا و پنهان متعددی در گسترش روابط با چین وجود دارد. چینیها شدیدا به ذغال سنگ نیاز دارند که در حال حاضر بخش عمدهای از نیاز خود را از استرالیا تامین میکنند. ایران میتواند در شرایط رقابتی تامین کننده ذغال سنگ چینیها باشد و سهم خود را در این بازار را افزایش دهد. چینیها به خوبی میدانند که تخم مرغهای خود را نباید تنها در سبد یک کشور بگذارند از این رو میتوانیم سهم خود در بازار انرژی چین را افزایش دهیم.
واعظ آشتیانی درباره موضوع عدم پیوستن ایران به FATF و ایجاد مشکل در مراودات با کشورها اظهار داشت: چین عضو FATF است و ایران نیست و در روند برقراری روابط اقتصادی بین دو کشور، این موضوع مشکلی برای چینیها است و نه ایران. البته چین تمام محاسبات را انجام داده و جوانب را در نظر گرفته که وارد مراودات تجاری و اقتصادی با کشورمان میشود.
وی گفت: دور زدن تحریمها هم برای همین موضوعات مطرح میشود که برخی از کشورها با وجود این که میدانند ایران عضو FATF نیست اما با کشورمان کار میکنند و در ایران هم ما هم ساز و کار خودمان را خواهیم داشت. در عالم تجارت و سیاست تعارفی وجود ندارد و وقتی کشوری با ایران که عضو FATF نیست وارد همکاریهای اقتصادی و تجاری میشود یعنی تبعات آن را پذیرفتهاست.
نظر شما