داده‌های قابل تامل پژوهش ۵ سال پیش مجلس درباره حجاب

تهران- ایرنا- در حالی که با گسترش موارد بی‌حجابی، شیوه جدیدی از پیگرد و برخورد با عاملان در آستانه اجراست، مرور یافته‌های پژوهش مرکز پژوهش‌های مجلس در۵ سال پیش، قابل استفاده به نظر می رسد.

طبق این پژوهش، «همراهی مردم با سیاست‌ها درباره حجاب، ضامن اصلی اجرای سیاست‌های کلان در جامعه است و از سوی دیگر نزدیک ۷۰ درصد زنان جامعه در قشر خاکستری قرار دارند که بسته به متغیرهای تأثیرگذار، احتمال جابجایی آنها به سایر گروه‌ها، به خصوص طیف هنجارشکن بسیار زیاد است.بر این اساس طرح‌های پیشنهادی در این حوزه باید صرفاً مواردی را پوشش دهد که تأثیرات مخرب و منفی آن برای حجاب و عفاف بسیار بالا باشد.»

افزایش کشف حجاب بعد از ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱

در پی ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ که به بهانه جان باختن مهسا امینی پس از جلب توسط گشت ارشاد رخ داد، شماری از زنان و دختران روسری از سر برداشتند و با توجه به انتقادات و فضای سنگین ایجادشده، فعالیت گشت ارشاد متوقف شد.

حالا با ورود به فصل بهار و افزایش موارد بی‌حجابی در سطح شهر که با واکنش‌های مختلف برخی مردم نیز روبرو شده، نیروی انتظامی اعلام کرده با استفاده از دوربین‌هایی با فناوری، بی حجابی شناسایی شده و بعد از تذکر اقداماتی چون برخورد قضایی با فرد، توقیف خودرو و پلمب واحد صنفی انجام می شود. شیوه جدید پلیس، جایگزینی برای گشت ارشاد است.

در این شرایط مرور نتایج پژوهش‌های متعدد انجام شده درباره حجاب می تواند نهادهای مسئول را به روش‌های مناسب‌تر برای تقویت عفاف و حجاب هدایت کرده و مانع تکرار پیامدهای منفی برخی روش‌های گذشته شود. یکی از این پژوهش‌ها، پژوهشی است با عنوان «عوامل مؤثر بر اجرایی شدن سیاست‌های حجاب و راهکارهای پیش رو» که توسط دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس انجام شده و نتایج آن مرداد ماه ۱۳۹۷، یعنی قریب ۵ سال پیش منتشر شده است.

۸۵ درصد بدحجابان، در گروه کم آسیب ها

این گزارش با بررسی وضعیت حجاب در جامعه و چندین پژوهش و پیمایش در این زمینه، تلاش کرده امکان‌های پیش روی سیاست‌گذاری در این حوزه را نشان دهد و براساس آن، «بیش از ۸۵ درصد جمعیت افراد بدحجاب، در گروه بدحجابان کم آسیب قرار دارند که به لحاظ ذهنی خود را محجبه می‌دانند. این گروه که اصطلاحاً آنها را طیف خاکستری می‌نامند، به لحاظ ذهنی از یک طرف حجاب را برای زن مسلمان واجب دانسته و نسبت به پیامدهای منفی بدحجابی آگاهی دارند، اما از سوی دیگر نسبت به ارزشمندی حجاب شرعی و همچنین مداخله دولت در کنترل حجاب موضع داشته و مقاومت ذهنی دارند و بخشی از آن‌ها به لحاظ ذهنی استعداد ریزش به سمت بدحجابان هنجارشکن را دارا هستند.

نگرش مثبت اکثریت به حجاب، اما حجاب عرفی

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد «ارزشمندی حجاب» در جامعه دچار تحول شده و گرچه ۷۰ تا ۸۰ درصد از مردم نگرش مثبتی نسبت به «ضرورت» و «پیامدهای حجاب» داشته و آگاهی‌های لازم را دارند، اما تعریف عرفی از حجاب بر تعریف شرعی آن پیشی گرفته و بیشتر افراد تلقی عرفی از حجاب دارند.

در مورد «مداخله دولت در موضوع حجاب» با محوریت گشت ارشاد هم کاهش قابل توجهی در نگرش مثبت افراد دیده می‌شود و تنها ۳۵-۴۵ درصد از افراد، موافق مداخله و ورود دولت به این شکل در این موضوع هستند. روشن است که این شاخص‌ها احتمالا با گذشت ۵ سال با تغییراتی همراه شده و حامیان مداخله دولت کمتر شده باشد.

نتایج این پژوهش همچنین نشان می‌دهد دامنه ۶۰ تا ۷۰ درصدی از زنان جامعه در گروه محجبه‌های عرفی (بدحجاب با تعریف شرعی) قرار دارند که از این میان ۱۰ تا ۱۵ درصد به‌عبارتی بدحجاب هنجارشکن بوده و سایر افراد، دارای حجاب عرفی یا بدحجاب معمولی هستند.

طبق این پیمایش، ۳۰ تا ۴۰ درصد زنان در گروه باحجابان قرار دارند که ۱۳ درصد از حجاب سنتی و مابقی از شیوه‌های جدیدِ حجاب، مثل چادر ملی استفاده می‌کنند. بنابراین نزدیک ۷۰ درصد زنان جامعه در قشر خاکستری قرار دارند که بسته به متغیرهای تأثیرگذار، «احتمال جابجایی آنها به سایر گروه‌ها، به خصوص طیف هنجارشکن بسیار زیاد است.»

متغیرهای تأثیرگذار بر رعایت حجاب

در بخش دوم این گزارش متغیرهای تأثیرگذار بر رعایت حجاب بررسی شده که طبق آن، «تحصیلات» رابطه معنادار و مثبت با بدپوششی زنان دارد و با افزایش تحصیلات میزان حجاب زنان کاهش می‌یابد. متغیر «سن» نیز در تغییرات پوششی زنان تأثیرگذار بوده و جوانان بیشتر در معرض بدپوششی قرار دارند. در میان شاغلان نیز کارمندان شرکت‌های خصوصی، بازاریان، کارگران و فعالان رسانه‌ای بیشترین آمار بدپوششی را دارند. «وضعیت تأهل» تأثیر خاصی در تغییرات پوششی زنان جامعه ندارد؛ اما متغیری که در کاهش ارزشمندی حجاب اثر مستقیم دارد، «مصرف رسانه‌ای خاص» است؛ به گونه‌ای که با افزایش مصرف رسانه‌ای، میزان بدپوششی افزایش می‌یابد. آخرین متغیر تأثیرگذار در کاهش ارزشمندی حجاب، «گران بودن البسه اسلامی و نبود زیرساخت‌های لازم برای ارائه الگوی پوششی زیبا و ارزان» است.

هنرمندان و سلبریتی‌ها به عنوان گروههای مرجع در تشدید این وضعیت و از بین بردن حریم‌های پوششی و الگوبرداری از سبک زندگی و پوشش آنها اثرگذار هستند که این اثرگذاری درحال افزایش است. اما نکته قابل ملاحظه تغییر جایگاه رتبه‌ای گروه‌های مرجع (معلمان و اساتید دانشگاه، خانواده، هنرمندان و ورزشکاران، روحانیون) در جامعه و افزایش رتبه هنرمندان و سلبریتی‌ها در این رتبه‌بندی‌هاست.

طبق این گزارش، افراد تحصیلکردهِ جوانِ فاقد شغل و یا شاغل در بخش خصوصی که معمولاً رسانه خاصی مثل کانال‌های ماهواره تماشا می‌کنند، آسیب‌دارترین وضعیت را در جامعه دارند.

اصول سیاست‌گذاری درباره حجاب

بخش سوم این گزارش، سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران درخصوص حجاب را بررسی کرده و نشان می‌دهد سیاست‌های اتخاذ شده، منطبق بر تحولات اجتماعی تغییر کرده است. رویکرد سیاست‌گذاران در دوره‌های مختلف اجباری (جرم انگارانه و تعیین مجازات‌ها)، هنجاری (تمرکز بر اجتماعی بودن و قانونی بودن پوشش) و شناختی (سعی بر افزایش آگاهی‌های مردم در حوزه حجاب و عفاف محور بودن سیاست‌ها) بوده و میزانی از سیاست‌های اجباری در تمام دوره‌ها وجود داشته است. با توجه به وضعیت حجاب در جامعه و عوامل مؤثر بر آن، سیاستگ‌ذاری در این عرصه مستلزم رعایت اصول زیر است:

۱. ضرورت اولویت‌بندی

الف. اولویت دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی به محیط‌های عمومی (به دلیل امکان بالای عمل، وضعیت بهتر، کنترل بیشتر و همراهی بالاتر)

ب. اولویت جرم انگاری دستگاه‌های دولتی به جرم انگاری مردم (به دلیل مقاومت بالای مردم، تجربه ناموفق گشت ارشاد و اثرگذاری کم آن)

ج. اولویت اقدامات ایجابی بر اقدامات سلبی و سازگاری آنها ( اولویت موارد مؤثر و مخرب بر موارد کم اهمیت و کم اثر)

۲. ضرورت پوشیدگی(اقدام بدون جنجال)

با توجه به حساسیت‌های بالای اجتماعی، مقاومت رسانه‌ای و پیامدهای احتمالی جنجال‌های رسانه‌ای، طرح عنوان عفاف و حجاب، دارای پیامدهای منفی خواهد بود.

۳. ضرورت همنوایی و همراهی

براساس این اصل، عفاف و حجاب باید در کنار مواردی باشد که فضای عمومی جامعه و همچنین رسانه‌ها و نخبگان، با آن همراهی داشته و نسبت به آن پذیرش دارند .

۴. ضرورت تضمین ضمانت اجرا

اساس هر طرح و سیاست‌گذاری بر تضمین ضمانت اجرای آن استوار است و از آنجا که جامعیت در برخی موارد مانع اجرای کامل طرح‌ها می‌شود؛ طرح‌های پیشنهادی در این حوزه باید صرفاً مواردی را پوشش دهد که تأثیرات مخرب و منفی آن برای حجاب و عفاف بسیار بالا بوده و در صورت تخلف، مجازات‌های روشنی برای متخلف پیش‌بینی شود.

۵. ضرورت سودمندی حداکثری

براساس این اصل، مواد قانونی باید به گونه‌ای تنظیم شوند که اجرای حداقلی آنها نیز نتایج حداکثری در حوزه عفاف و حجاب به همراه داشته باشد.

پنج سناریو برای حجاب

با توجه به تحولات پیش آمده درخصوص مساله حجاب پنج سناریوی قابل طرح وجود دارد که پیگیری و تحقق هر کدام از آنها پیامدها و دستاوردهایی به همراه دارد:

۱. تشدید فرآیند جرم انگاری و ممنوعیت،

۲. جرم زدایی از بی حجابی و تمرکز بر اقدامات ترویجی،

۳. تداوم و حفظ وضع موجود،

۴. تغافل و جرم زدایی تدریجی از بی‌حجابی،

۵. اصلاح سیاست‌های حجاب با محوریت اقدامات رسانه‌ای ـ تبلیغی.

انتخاب فقط یکی از سناریوهای فوق، امکان مغفول ماندن ابعادی از حوزه حجاب را به همراه خواهد داشت. از این روی راهکار پیشنهادی، قرار دادن سناریوهای آخر یعنی بازطراحی نظام سیاست‌گذاری با محوریت دستگاه رسانه‌ای و حفظ برخی جنبه های کم تنش سناریوهای دیگر است.

اهمیت همراهی مردم

نگرش مردم نسبت به حجاب و رفتار پوششی آنها در موفقیت سیاست‌ها، بسیار تعیین‌کننده است. به عبارت دقیقتر این همراهی مردم و هماهنگی نگرش‌ها با سیاست‌ها، ضامن اصلی اجرای سیاست‌های کلان در جامعه است و اگر بین سیاست‌ها و نگرش مردم همگرایی وجود نداشته باشد، قدرت سیاستگذار در اجرا، پایین خواهد بود.

حجاب به عنوان نقطه ثقل عملکرد فرهنگی جمهوری اسلامی ایران شناخته شده و سیاست‌های اعمال شده در سالهای گذشته یکی از عوامل ایجاد شرایط امروز بوده و ورود باید ازسویی اشتباهات گذشته را جبران کند و ازسوی دیگر رویکرد حاکمیت را در حوزه مسائل فرهنگی نشان دهد.

کاهش ارزشمندی حجاب

ارزشمندی حجاب چه با شاخص عیب بودن بدحجابی و احترام به محجبه‌ها، چه با شاخص راحتی و زیبایی ظاهری و چه با شاخص میزان تمایل مردم که در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته، با کاهش روبرو بوده است. معنای این تحول آن است که حجاب، انتخاب اول افراد نخواهد بود و نوعی فشار روانی و اجتماعی بر ضد حجاب در جامعه وجود دارد. درواقع شرایط محجبه بودن در جامعه به لحاظ اجتماعی همراه با فشارهای اجتماعی مختلف است.

در مساله حدود حجاب به نظر می‌رسد میان درک مردم از حجاب و قرائت رسمی از آن، اختلافاتی وجود دارد و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی در سال ۱۳۹۰، نشان می‌دهد نیمی از مردم به عرفی بودن حدود حجاب باور دارند.

نتایج بررسی پنج بعد مذکور در حوزه بررسی نگرش جامعه نسبت به حجاب به شرح زیر است:

۱. از حیث ارزشمندی حجاب، ارزش حجاب روندی نزولی دارد.این کاهش قابل توجه و ملموس بوده است و براساس برخی تحقیقات موجود به ۳۵ درصد رسیده است. با این حال توجه به این نکته بسیار مهم است که مردم معتقد به ارزشمندی حجاب در وضعیت حداقلی قرار دارند، اما جمعیتی منسجم، قابل توجه و دارای انگیزه‌های اعتقادی و ایمانی هستند.

۲. از حیث ضرورت دانستن حجاب، همچنان بخش قابل توجهی از افراد جامعه قائل به ضرورت حجاب برای زن مسلمان هستند. به طور میانگین میتوان گفت که حدود ۸۵ درصد از جامعه حجاب را برای زنان ضروری می‌دانند. هر چند میان درک عرفی و شرعی از حجاب تفاوت‌هایی در میان مردم وجود دارد که خود را در بعد حدود حجاب نشان میدهد .

۳. نگرش مردم نسبت به حدود حجاب تفاوت‌هایی با نگرش شرعی دارد. به گونه‌ای که تقریباً ۵۰ درصد جامعه به حجاب عرفی گرایش دارند.

۴. درخصوص پیامدها و تأثیرات بدحجابی بخش قابل توجهی از مردم قائل به تأثیرات منفی و زیانبار بدحجابی در جامعه هستند. اما همانگونه که در بعد حدود حجاب عنوان شد، نگرش مردم به حدود حجاب عامل تعیین‌کننده در رفتار آنهاست و پذیرش پیامدهای بدحجابی را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.

۵. نگرش نسبت به مداخله دولت و نحوه برخورد با بدحجابی در مقایسه با سایر ابعاد مذکور بیشترین میزان تغییر و تحول را داشته و منفی شدن و مخالفت مردم با مداخله دولت سیر صعودی داشته است. به گونه‌ای که طبق آخرین یافته ها صرفاً ۴۰ درصد از مردم از دخالت دولت در حجاب حمایت می‌کنند.

از میان پنج بعُد مطرح شده، نگرش مردم در دو بعُد آن ـ ضرورت حجاب و پیامدهای بدحجابی ـ مثبت و حداکثری است و در دو بعد ارزشمندی حجاب و میزان مداخله دولت با منفی شدن متغیر روبرو هستیم و بعُد تعیین کننده در برآورد کلی نگرش مردم به حجاب حدود حجاب است که درحال حاضر در وضعیت بینابینی قرار دارد. البته باید به وزن و برُد اثرگذاری هر کدام از این ابعاد نیز توجه داشت. به نظر می‌آید وزن ارزشمندی حجاب و نگرش مردم به حدود حجاب نسبت به بقیه بالاتر باشد. به همین دلیل کاهش ارزشمندی حجاب در کنار عرفی‌گرایی و نسبی‌گرایی حجاب باید محل اعتنا باشد. زیرا در نهایت این دو بُعد تعیین‌کننده رفتار فرد هستند و جهت رفتاری جامعه را تعیین می‌کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha