به گزارش ایرنا، معاون ارشد اندیشکده «شورای سیاست خارجی آمریکا» در مقاله ای که دیروز (۱۵ اردیبهشت) در تارنمای روزنامه راستگرای واشنگتن تایمز منتشر شد، ادعا کرد: جمهوری اسلامی ایران از دیرباز مهمترین چالش استراتژیک پیش روی اسرائیل بوده و با وجود سالها تمرکز مداوم و همچنین طیف وسیعی از اقدام های خرابکارانه برای از بین بردن قابلیتهای نظامی و فناوری ایران، این تهدید به طور قابل توجهی حادتر شده است. در نتیجه، تل آویو به سرعت در حال نزدیک شدن به یک مقطع حساس در سیاست خود در قبال ایران است.
در ادامه مقاله ایلان برمن آمده است: دو موضوع وقوع این لحظه سرنوشت ساز را نزدیکتر می کنند. موضوع نخست، پیشرفت های شتابان هسته ای ایران است. اخیراً کشف شد که تهران اورانیوم را با خلوص ۸۴ درصد غنی سازی کرده که اندکی کمتر از «خط قرمز» ۹۰ درصدی اسرائیل است. موضوع دوم، ناکارآمدی رویکرد فعلی آمریکا در قبال ایران است.
در این مقاله آمده است: ادعا می شود که آمریکا برنامه جایگزینی برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران ندارد. این حقیقت حتی آن دسته از اسرائیلیهای حامی توافق هسته ای ۲۰۱۵ را متقاعد کرده که تل آویو باید برای از بین بردن (یا حداقل به تاخیر انداختن) برنامه هستهای ایران به طور یکجانبه اقدام کند.
این مطلب حاکی است: اغلب شنیده میشود که برنامه هستهای ایران بسیار پیشرفته تر، پراکنده تر و مقاوم تر از آن است که با هرگونه اقدام نظامی قابل تصور اسرائیل کاملاً حذف شود. بنابراین هر حمله اسرائیل در بهترین حالت نتیجه ای گذرا خواهد داشت و تنها یک وقفه کوتاه در توسعه برنامه هسته ای ایران را در اختیار تل آویو و جامعه جهانی قرار می دهد. با این حال، برخی از مقام های اسرائیلی این فرض را رد کرده و معتقدند که اقدام های پیشین اسرائیل (علیه نیروگاه های هسته ای عراق و سوریه) اثرات پایداری داشته به طوری که نه بغداد و نه دمشق برنامه های هسته ای خود را از سر نگرفتند. این دسته استدلال میکنند که اقدام نظامی اسرائیل ممکن است بیش از آنچه که بسیاری در حال حاضر فکر میکنند، اثر طولانی مدت بر برنامه هستهای ایران داشته باشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: با این حال منابع لازم برای اقدام نظامی ناکافی است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر کنونی اسرائیل در دوره پیشین زمامداری خود به اندازه کافی توانمندی اسرائیل را تقویت نکرد. او بیش از حد به دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا اعتماد داشت و بنابراین منابع کافی را برای انجام یک عملیات نظامی مستقل علیه ایران اختصاص نداد. پس از نتانیاهو، دولت نفتالی بنت تلاش کرد تا این وضعیت را جبران کند و مبالغ قابل توجهی را برای «تسلیح مجدد» اختصاص داد و به ویژه در مورد ایران، قابلیتهای نظامی اسرائیل را بهبود بخشید. اکنون پیش بینی می شود که دولت جدید نتانیاهو نیز این مسیر را ادامه دهد.
برمن در ادامه افزود: این وضعیت به خوبی معضل اسرائیل در قبال ایران، به ویژه در زمینه «روابط ویژه» دراز مدت آن با آمریکا را برجسته می کند. آمریکا توانایی مقابله با تهدید هسته ای ایران را دارد، اما اراده سیاسی برای انجام آن را ندارد. بر عکس، اسرائیل، اراده کافی دارد، اما فاقد توانایی مقابله با ایران به شکلی پایدار است.
وی همچنین نتیجه گرفت: بهترین حالت برای اسرائیل آن است که از توانمندی های نظامی پیشرفته آمریکایی برای عقب انداختن فعالیت های هسته ای ایران لازم است، بهره ببرد. اما چنین سناریویی به دلیل باور واشنگتن به امکانپذیر بودن نوعی توافق با تهران، دور از دسترس است. در نتیجه، اسرائیل بر این باور است که کاخ سفید آمادگی انجام اقدام های لازم را برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای ندارد.
نظر شما