به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب محض اطلاع تحلیلی بر جلد هفتم یادداشتهای اسدالله علم است. این یادداشتها که با فاصله کوتاهی از مرگ علم توسط خانوادهاش در خارج از کشور منتشر شده حاوی نکات بسیار زیادی از فراز و نشیبهای سیاسی ایران در سالهای حکومت پهلوی دوم بر این سرزمین است.
تلاش نویسنده در اینکتاب بر این بوده که دو تابلو و دو تصویر از دو روزگار متفاوت را برابر چشم مخاطبش قرار دهد. همچنین سعی کرده تصویرهایش واقعی باشند، از حدس و گمان و خشم و خیال هم پرهیز کرده و سخن مستند بگوید. مولف کتاب پیشرو میگوید: آنچه در آن نمیتوان شک کرد این است که انقلاب اسلامی در ایران سبب شد کسانی بروند و کسان دیگری بیایند. آنها که بر سر قدرت بودند رفتند و آنان که قدرتی نداشتند آمدند و مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفتند. شاه که همه قدرتها را در دست داشت و همه راههای قدرت به او ختم میشد، غرق در شهوترانی بود. هفتهای نبود که برای شهوترانی او تحفهای از آنسوی مرزها نیاورند. وزیر دربار او نیز که شخص دوم مملکت بود، دست کمی از او نداشت.
محض اطلاع سالهای ۱۳۹۳ و ۹۴ سهبار منتشر شد و چاپ چهارم آن در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ انجام شد. اینکتاب به عربی نیز ترجمه و با مقدمه نبیه بری رئیس مجلس لبنان توسط انتشارات دارالمعارف الحکمیه به چاپ رسید.
یادداشتهای اسدالله علم وزیر درباره محمدرضا پهلوی، ابتدا خارج از کشور منتشر شد و سپس ناشران داخلی آن را در کشور منتشر کردند. تفاوت چاپ درون ایران و چاپ خارجی اینکتاب در معدود عبارات توهینآمیز نسبت به مقدسات و روحانیون است که در چاپ ایران با نقطهچین آمدهاند.
قسمتی از متن کتاب
برای کسانی که سیوچند سال پس از سرنگونی حکومت شاه این یادداشتها را میخوانند و آن دوره را به چشم ندیدهاند، شاید تعجب آور باشد که بدانند شاه در همه امور مملکت دخالت میکرد و شخصا تصمیم میگرفت. وصف حال او، به قول اخوان ثالث، این بود که «هرجا دلم بخواهد، من دست میبرم»!
چهارشنبه ۱۲ تیر ۴۷
«... شرفیاب شدم... فرمودند: خیال کردهام همه روسای دانشگاهها وسط تابستان استعفا بدهند که اشخاص دیگری را انتخاب کنم. عرض کردم عیبی ندارد. چون خودم رئیس دانشگاه پهلوی هستم، نتوانستم حرفی بزنم».
پنجشنبه ۱۳ تیر ۴۷
«صبح کار مهمی نبود، شرفیاب نشدم. بعد از ظهر، در رکاب مبارک گردش رفتیم. ضمن گردش راجع به استادی که (فضلالله) رئیس جدید دانشگاه آریا مهر از آنجا اخراج کرده است، فرمودند: سوال کن چرا چنین کاری کرده است در صورتی که هم آن استاد و هم رئیس دانشگاه ما را تعیین کرده بود، حق نداشت چنین کاری بکند. عرض کردم: وقتی رئیس دانشگاه انتخاب میفرمایید، این مساله حق مسلم اوست نباید مواخده بشود از این عرض من به هیچ وجه خوششان نیامد، ولی چیزی نفرمودند». (صفحه ۸۲ و ۸۳)
کتاب محض اطلاع؛ تحلیلمحتوای جلد هفتم یادداشتهای علم نوشته غلامعلی حدادعادل با ۲۲۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۹۵ هزار تومان توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد.
نظر شما