ابوالفضل بازرگان کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با خبرنگار سیاست خارجی ایرنا در خصوص اظهارات اخیر جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق کشورمان مبنی بر واقع گرایانه یا آرمان گرایانه بودن رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و هماهنگی توانایی ها و آروزها، اظهار داشت: نکته ای که هست این که آقای ظریف بارها تاکید کردند که واقع گرایی را در سیاست خارجی قبول ندارند و مبنای آرمانگرایی و ایدهآلیستی را مد نظر دارند.
وی با بیان اینکه رویکرد آقای ظریف در سیاست خارجی «لیبرالیسم کلاسیک» است و نگاه عمدتاً سازه انگارانه در این خصوص دارد، گفت: این نکته جالبی است که آقای ظریف بارها گفته است که واقع گرایی در سیاست خارجی را قبول ندارد و فردی «ایده آلیست» است.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: مبنای «تنظیم توافق برجام» هم از دید وی ایده آلیستی بوده چرا که بارها آقای ظریف گفته که ما باید به حقوق بینالملل احترام بگذاریم، حُسن نیت نشان دهیم، به سمت دنیا برویم و با جامعه جهانی همکاری داشته باشیم و از قضا این عمل آنها کاملاً ایده آلیستی بوده و نه واقع گرایانه.
بازرگان افزود: حال آقای ظریف از هماهنگی آرزوها و توانایی ها می گوید، این گفتمان هم از «ایدهآلیستی بودن آقای ظریف» نشأت می گیرد به این دلیل که وی واقعیات سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در این سال ها نگاه نمیکند و یک نگاه خیلی محدود سازه انگاری شده از واقعیات را دارد و می گوید باید توانایی های ما با آرزوهایمان هماهنگ باشد.
وی ادامه داد: از همین دیدگاه است که آقای ظریف چندین سال پیش آن جمله معروف را گفت که آمریکا می تواند با یک دکمه تمام سیستم دفاعی ما را نابود کند، این یک «برساخت گرایی از واقعیت» به حساب می آید.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: این قبیل نگاه ها می تواند کمی خطرناک باشد چرا که ما اگر بخواهیم این نگاه را پیش فرض قرار بدهیم که توانایی هایمان با آرزوهایمان هماهنگ باشد، این رویکرد چه فرقی با «گفتمان بنی صدر» در ابتدای جنگ دارد که می گفت ما نمی توانیم از پس ارتش صدام با آن همه تجهیزات بر بیاییم؟
بازرگان بیان کرد: بنی صدر می گفت ما نمی توانیم آنها را شکست بدهیم، بنابراین بهتر است که خاکمان را واگذار کنیم، توافقی صورت بگیرد و جنگ را تمام کنیم.
وی اظهارداشت: اما چه شد که ما توانستیم در یک جنگ هشت ساله از پس عراقی بر بیایم که تمام دنیا آن را حمایت می کرد و این در حالی بود که به قول خود آقای ظریف به ما «اجازه ورود حتی یک سیم خاردار» را هم نمی دادند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: درست است که در ایران سال ۵۷ انقلاب اسلامی صورت گرفت، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که «تمام انقلاب ها در دنیا آرمان هایی دارند» مثل انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه و در واقع هر انقلاب بزرگی که در دنیا رخ داده آرمان هایی را به دنبال داشته و این یک امر طبیعی است.
بازرگان عنوان کرد: اما برای ایران شرایط به گونه ای بود که به محض آنکه جنگ تحمیلی رخ داد ما «مجبور شدیم سیاست واقع گرایانه» را مد نظر قرار دهیم. دوره جنگ هشت ساله دوره بازسازی پس از آن، حمله آمریکا به مرزهای شرقی و غربی ما و تحت فشار قرار دادن ایران، محور شرارت نامیدن ایران و گفتمان اینکه گزینه نظامی روی میز است، اینها چه ارتباطی با آرمان گرایی می تواند داشته باشد؟
وی افزود: این موارد را میتوان سیاستی دانست که ایران را مجبور به واکنش کرده است، حالا چرا ما بخواهیم با در نظر گرفت برخی از این واقعیت ها توانایی های خود را زیر سوال ببریم؟
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: ایرانی که توانست از «کارزار فشار حداکثری ترامپ» که یک کمپین بی سابقهای در دنیا بوده عبور کند، ایرانی که برای اولین بار در طول تاریخ یک سانتی متر از خاک خود را در جنگ نداد، ایرانی که برای اولین بار از زمان هخامنشیان به این سمت توانست عمق نفوذ خود را به دریای مدیترانه برساند، ایرانی که برای اولین بار در جنگ های متعدد نیابتی که در منطقه شکل گرفته بود توانست از پس عربستان، ترکیه، اسرائیل و داعش در عراق، سوریه، یمن و افغانستان بر بیاید.
بازرگان گفت: ایرانی که با وجود تحریمهای گسترده تسلیحاتی توانست برای اولین بار «صادرکننده تسلیحات در دنیا» شود و از انزوای بین المللی آن سخن می گفتند امروز از متحدین و نزدیکان روسیه و چین به عنوان دو قدرت بزرگ بین المللی است.
وی بیان کرد: امروز ما در شرایطی هستیم که «کشورهای مختلف عرب منطقه» از جمله عربستان، مصر و امارات دست دوستی به سمت ایران دراز می کنند.
این کارشناس مسائل بینالملل اظهارداشت: ایران امروز در وضعیتی قرار دارد که در حاشیه خلیج فارس، خودش «تشکیل ائتلاف نظامی» می دهد و کشورهای حاشیه خلیج فارس از ائتلافهای مرتبط با آمریکا خارج و با ایران ائتلاف مشترک تشکیل می دهند تا از خلیج فارس و تنگه هرمز محافظت کنند.
بازرگان ادامه داد: حال در چنین شرایطی می توان گفت که توانایی های ایران با آرزوهایش مطابقت ندارد؟ آیا این غیر از «برساخت گرایی و سازه انگاری از واقعیت» می تواند باشد؟ ایرانی که با تمام مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و برخی نارضایتی ها و اعتراضات توانسته به بقای خود ادامه دهد را می توان گفت که توانایی ها و آرزوهایش یکی نیست؟
وی گفت: رویکرد نگاه به شرق که جمهوری اسلامی ایران پس از شکست برجام و اتمام حجت ترامپ با ما در پیش گرفت، واقع گرایانه است یا آرمان گرایانه؟ مگر ایران زمانی که آمریکا و اروپا تمام راههای انتفاع اقتصادی برجام را بر ایران بستند «راهی به جز تغییر رویکرد به شرق» داشت؟
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان خاطرنشان کرد: زمانی که داعش به مرز ۲۰ کیلومتری با ایران می رسد و پایگاه های آمریکایی در غرب و شرق کشور مدام در حال تهدید شما هستند، در آن زمان مجبور هستید برای دفاع از خودتان به عمق استراتژیک خود بروید، حال این رویکرد واقع گرایانه است یا آرمان گرایانه؟
نظر شما