به گزارش ایرنا، کتاب «ذهن، زبان و سلطه اجتماعی؛ پیش فرضها» دعوتی است برای شناسایی پیش فرضهای اجتماعی مان و بازنگری منتقدانه آنها. ترجمه این کتاب در واقع به پرسش اساسی مترجم برمیگردد که سالهاست به دنبالش بوده است؛ رابطه بین ذهن، زبان، جامعه، فرهنگ و محیط.
این نویسنده کتابی دیگر را نیز ترجمه کرده با عنوان «چشماندازهای اجتماعی ذهن گامی به سوی جامعهشناسی شناختی». دلیل ترجمه این اثر با این عنوان این هست که ما میخواستیم ترجمه را بدیهیات و پیشفرضها بگذاریم اما ممکن بود با مباحث صرف زبانشناختی و منطق اشتباه شود. به یک نتیجهای رسیدم که چرا بعضی از جفتهای متناظر ساختهای زبانی با هم پررنگ و کمرنگ میشوند. ساز و کار زبانی ذهن ما به این ترتیب هست که یک سری جفتهای زبانی تبلور پیدا میکند و از این طریق دنیای پدیدهها را میشناسیم.
بیتردید همه ما در زندگی به دلیل وجود پپیش فرضها و پیش داوری های اشتباه دچار سوء تفاهم و شکست در کنش های ارتباطیمان شده ایم. از آنجا که پیش فرضها نقاط کوری در ذهن ما ایجاد می کنند و موجب می شوند تا بدون تفکر آگاهانه برخی امور را به حکم بدیهی بودن آنها بپذیریم در بسیاری مواقع تسهیلگر ارتباط ما با دیگری هستند، اما گاهی نیز همچون حجابی مانع ما از دیدن واقعیتها می شوند.
این کتاب توضیحی است درباره اینکه چچگونه زبان نقش مهم و تعیین کننده ای در خلق و نگهداری پیش فرضهای ما ایفا می کند و چگونه پیش فرضهایی که ما عمدتا آنها را اموری فردی و سلیقه ای می دانیم در حقیقت برآمده از جامعه و اجتماعی هستند که ما به آن تعلق داریم.
همچنین در این کتاب میخوانیم که چگونه سلطه پیش فرضهای اجتماعی، که ریشه در سنت و زبان ما دارند، باعث می شود هویت برخی گروه ها غیر هنجارمند بازنمایی شود و هویت برخی دیگر بدیهی و عادی نشان داده شود، آنچه که موجب سلطه اجتماعی آنها نیز خواهد شد.
نظر شما