۵ تیر ۱۴۰۲، ۸:۲۸
کد خبرنگار: 5333
کد خبر: 85151121
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

«درخت تنها» به کتاب‌فروشی رفت

۵ تیر ۱۴۰۲، ۸:۲۸
کد خبر: 85151121
«درخت تنها» به کتاب‌فروشی رفت

تهران- ایرنا- کتاب «درخت تنها» روایت ۳۸ سال حضور حاج حسین برزگر در جبهه و تفحص شهدا است. او به دلیل این که از بچگی یک پای معلول دارد، تا مدت‌ها مسئول کارت و پلاک بوده و در قسمت کفن کردن و شناسایی شهدا فعالیت داشته است.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب درخت تنها، زندگی‌نامه حسین برزگر است که از نوجوانی در بسیج مشغول بوده و بعد وارد جنگ می‌شود. اولین شب ورودش به جبهه او را به شوخی توی چادری می‌خوابانند که شهدا را گذاشته‌اند و او بدون اطلاع بین آنها تا صبح می‌خوابد. او به دلیل شیطنت‌هایی برگردانده شده ولی باز هم به جبهه می‌رود و به دلیل این که از بچگی یک پای معلول دارد او را به قسمت تعاون لشگر علی ابن ابی‌طالب می‌فرستند. تا مدت‌ها مسئول کارت و پلاک بوده و در قسمت کفن کردن و شناسایی شهدا فعالیت داشته است. حسین بعد از جنگ هم در منطقه می‌ماند و مشغول تفحص می‌شود و تا حالا جزء یکی از موثرترین نیروهای ستاد مفقودین ایران و در امر تفحص فعال است. کتاب شامل خاطرات و رویدادهای زندگی اوست.

درباره نویسنده

حامد جلالی متولد نهم اردیبهشت‌ماه ۵۴ از شهر قم با مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه صداوسیما که از سال ۶۸ مشغول بازیگری تئاتر بوده و از سال ۷۶ چهره پردازی تلویزیون و تئاتر را در کارنامه خود دارد.

او همچنین از سال ۷۹ داستان نویسی را شروع کرده و داستان‌ کوتاه‌هایش هم در بیش از ۱۰ مجموعه داستان جمعی مثل عطر عربی، کجا بودی الیاس و یوسف منتشر شده‌است. رمان وضعیت بی‌عاری او برگزیده سی‌وهفتمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.

قسمتی از متن کتاب

این قسمت می‌خواهم خاطره‌ای از شهادت محمد بیطرفان نقل کنم که متن خاطره‌ام همانطور است که گفته‌ام؛ بدون ویرایش و مرمت و تمیزکاری.

یه عکس توی آلبوم دارم از دایی ممد. خب همه دایی ممد صداش می‌کردن. عکس رو که نگاه کنید متوجه می‌شید چی‌چی می‌گم؛ دایی ممد پف کرده بود. آخه شهادتش داستان داره. توی جنگ، منطقه‌ای بود به اسم پل مارد. شب با مایلر باید می‌رفتن روی پل سنگین، نگو اشتباهی می‌رن روی پل سبک. اینها عقب ماشین خوابیده بودن. جلوی ماشینم ناصر حمزه‌ای، محسن ترابی و راننده بودن که بیدار بودن، وقتی می‌بینن دارن می‌افتن توی کارون، از آب میان بالا؛ اما دایی ممد بیطرفان و بقیه میرن ته آب و گم می‌شن. بعد چند وقت، به مرور زمان، هرکدوم اطراف آبادان پیدا شدن. دایی ممد گیرکرده بود به پل که پیداش می‌کنن. جنازه چون توی آب بوده، باد کرده و اینطوری شده بود. ایناهاهاش ببین. خدا بیامرزتش. اون موقع‌ها توی مدرسه ما بود. گفتم که توی میدون کهنه تخمه بو می‌داد.

جنگ همین قدر بی‌رحم است و همین اندازه روان انسان‌ها را آلوده می‌کند. هیچ‌کس در هیچ‌کجای دنیا اگر روان سالم داشته باشد، جنگ را نمی‌پسندد.

خیبر با همه عظمتش به پایان رسید. عملیاتی که همه دست به دست هم دادند تا همانطور که اسمش پیدا ست، درِ قلعۀ کفر را از جا بکنند. با تمام اخلاصی که در فرماندهان جنگ بوده و هست، اما نتوانستند آن را از جا در بیاورند و عراق را مجبور به عقب‌نشینی کنند! (صفحه ۱۱۰)

کتاب مصور درخت تنها، روایت ۳۸ سال حضور حاج حسین برزگر در جبهه و تفحص شهدا، نوشته حامد جلالی با شمارگان هزار نسخه، در ۲۲۸ صفحه و قیمت ۱۱۵ هزارتومان به سفارش کنگره شهدای استان قم در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha