مجموعه تلویزیونی برف بیصدا میبارد ملودرامی اجتماعی با موضوع خانوادگی و پسزمینه تاریخی با قسمتهای طولانی و پرتعلیق است که این روزها از شبکه آیفیلم روی آنتن رفته است. داستان سریال در دهه ۶۰ و دوران جنگ تحمیلی آغاز میشود و پس از آن به ایام بعد از جنگ و دهه ۷۰ تداوم پیدا میکند.
«برف بیصدا میبارد» که در زمره سریالهای شبانه صد قسمتی قرار گرفته به کارگردانی پوریا آذربایجانی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی ساخته و پرداخته قلم درخشان زندهیاد مسعود بهبهانینیا است که با نگارش سریالهای نرگس، مادرانه و کیمیا تبحر و استعدادش را در نگارش ملودرامهای خانوادگی، شخصیتپردازی و تسلط به قصهگویی شبانه به رخ کشیده بود و جای خالیاش در درامنویسی سریالهای تلویزیونی تا همیشه حس خواهد شد.
آغاز داستان سریال در برهه حساس تاریخی بعد از انقلاب و روزهای درگیر جنگ است. قصه در سه دهه روایت میشود. بهبهانینیا به همراه زهرا پارسافر و طیبه شجری زندگی خانواده عطا شکیبا را در بحبوحه جنگ با بازی درخشان فرهاد آئیش و مائده طهماسبی پدر و مادر خانواده آغاز میکند که با ورود و نفوذ دشمن دیرینه حاج شکیبا، آن خانواده یکدست و متحد ازهممیپاشد. حبیب کیانی با بازی استثنایی پوریا شکیبایی ورشکستگی پدرش و زندگی نابسامان خانوادهاش را ناشی از خانواده شکیبا میداند و پس از مرگ حاج عطا و همسرش که خیلی زود در داستان رخ میدهد با ورود به کانون این خانواده موجب فروپاشی آن میشود.
در نبود پدر خانواده که نشان از بنیان و ستون خانواده است و با از بین رفتن اتحاد و یکدلی افراد خانواده بهدلیل خودخواهیها و حسادتورزیهای سیمین، حبیب کیانی فرصت را برای اجرای نقشه خودش فراهمتر از قبل میبیند. او بهعنوان دلسوز خانواده به مسائل ورود میکند و در نهایت نیز سیمین را فریب میدهد. در این میان هرچند احمد داماد خانواده، که دستپرورده حاج عطاست، به ماهیت کیانی پی میبرد و دائم هشدار میدهد اما ضعف او در مدیریت شرکت و همچنین کینه سیمین نسبت به او که ریشه در کودکیشان دارد باعث میشود که نه تنها این هشدارها را نادیده بگیرد که از لج احمد، به کیانی پروبال بدهد.
نام سریال کنایه از نفوذ آرام یک فرد به زندگی خانوادهای اصیل و و ممتاز ایرانی است؛ دشمنی در لباس و با ظاهر دوست، که آرام آرام پیکره خانواده گرم ایرانی را با پر رنگ کردن اختلافات درونی به قهقرا میبرد. در این میان سهم مهم نمایش این فرود و سقوط بر دوش شخصیتپردازی و قصهگویی دقیقی است که مخاطب را به دیدن داستانی صد قسمتی ترغیب میکند. تفاوت شخصیت دو خواهر خانواده یعنی سیمین و نسرین بیش از همه در نحوه اداره زندگی و انتخابهایشان به روند قصه کمک میکند. نویسنده با مهارت، فرزندان خانواده را که شخصیتی متفاوت از هم دارند در قصه جا دادهاست و از واکنش خاص هر یک دربرابر مشکلات و سختیها برای درام داستان کمک گرفتهاست. تا جایی که گاهی این شخصیتها در دو دسته سیاهوسفید قرار میگیرند. آنها هرکدام نمایندهای از یک قشر و نسل از یک جامعهاند که واکنش خاص خود را دارند.
پوریا شکیبایی به خوبی از پس ایفای نقش حبیب که شخصیت منفی زیرک و فوق العاده باهوش است برامده و سمت تیره و تاریک سریال را از آن خود کرده، مخاطب در هر قسمت شاهد توطئه و دسیسه چینی جدیدی از او برای نابود کردن خانواده شکیباست. حبیب فردی پر از عقده و حسود است که به دلیل کینهای که در گذشته از حاج عطا صاحب کار پدرش دارد مدام حیلهگری میکند تا حس نفرت و خشم مخاطب را برانگیزد و این نفرت یعنی شکیبایی در این نقش موفق بودهاست. پوریا شکیبایی متناسب با ویژگیهای این شخصیت توانسته کاملا در جلد شخصی منفور فرو برود. او در برخورد با دشمنان اصلیاش احمد و نسرین رفتار گستاخانهای دارد و هنگام رویارویی با سیمین مظلوم، صادق و آرام است. شکیبایی به خوبی هر دو وجه این شخصیت و ویژگی مهم او یعنی آب زیرکاه بودنش را در رفتارهایش به نمایش میگذارد و به نقطه قوت داستان بدل میشود.
نکته قابل توجه در این سریال پرداختن به تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دهه ۶۰ و دوران جنگ است که پرداختن به آن دوران به هر شکلی و شمایلی آن هم در قالب سریالهای تلویزیونی همواره خوش یمن است و میتواند باعث آشنایی نسلهای بعدی با ابعاد مختلفی از آن سالهای پر شور و حماسه شود. هرچند سکانسهای مربوط به جبهه و رزمندهها در این سریال تصنعی و کلیشهای است و با سریال«کیمیا» که اثر مرحوم مسعود بهبهانینیا است قابل مقایسه نیست اما باید به نمایش زیباییهای زندگی سنتی بهویژه خانواده ایرانی در این سریال نیز اشاره کرد که از نقاط قوت آن است.
خانواده شکیبا در «برف بیصدا میبارد» را میتوان نمادی از یک جامعه دید که مورد تهاجم و نفوذ دشمنان در لباس دوست و غریبهها قرار میگیرد و شخصیتهای این خانواده هرکدام نمایندهای از یک قشر و نسل از یک جامعه اند که واکنش خاص خود را دارند. این سریال توانسته با نمایش اصالت و مهربانی درخانواده ایرانی برخی از نشانههای سبک زندگی ایرانی اسلامی از جمله احترام والدین به یکدیگر و فرزندان، احترام به بزرگترها، اهمیت نان حلال، دستگیری از یکدیگر و انساندوستی، سادهزیستی، و ازدواج آسان را یادآوری کند.
«برف بیصدا میبارد» سریالی است که با وجود نقدها به دلیل طولانی و کشدار بودن قصه توانسته مخاطبان را برای بار دیگر مشتاق دیدن کند. این سریال زمستان سال ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه سه رفت. ۶۸ قسمت از این سریال تا پایان سال پخش شد و ادامه آن بعد از وقفهای چند ماهه از تیرماه سال ۱۴۰۱ روانه آنتن شد. این سریال ۱۰۰ قسمتی با وجود تلخی بیش ازحدش جزو کارهای پر مخاطب تلویزیون در دو سال اخیر است که شبکه آی فیلم آن را در جدول پخش خود قرار دادهاست.
نظر شما