«زن ایرانی» بدون روتوش!

تهران- ایرنا- یکی از جذابیت‌های سینمای مستند در قیاس با سینمای داستانی، مواجهه مخاطب با قصه‌هایی است که خمیرمایه اصلی آن‌ها نه خیال یک نویسنده، که تجربه زیسته یک انسان است.

گاهی سینمای مستند می‌تواند گوی داستان‌گویی را از سینمای داستانی برباید، مخاطب می‌داند که با تصویری بی‌واسطه از واقعیت مواجه است.

به همین دلیل هم در بررسی موضوعی محصولات تصویری که در قالب فیلم تولید شده‌اند، بازخوانی و مرور فیلم‌های مستند گاهی جذابیتی مضاعف نسبت به فیلم‌های داستانی دارند. مستندسازان در مسیر رسیدن به ایده‌هایی که قصد بازنمایی آن‌ها در قالب یک فیلم را دارند، گاهی تا سال‌ها پژوهش و پیگیری می‌کنند و سرانجام اثری را به تولید می‌رسانند.

سینمای مستند ایران طی سال‌های اخیر چنان قدرت‌نمایی‌ای کرده است که از نگاه برخی منتقدان می‌توان برخی از فیلم‌های مستند را رقیب جدی فیلم‌های داستانی دانست و فراتر از آن از منظر استاندارد می‌توان امتیاز فنی بالاتری به روایت‌های ثبت‌شده در آثار مستند داد.

در آستانه برگزاری نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ «حوا» که در بخش‌های مستند، کوتاه و داستانی به بازنمایی تصویر زن و خانواده در سینما می‌پردازد، در این گزارش نیم‌نگاهی به سهم تصویر زنان از سینمای مستند طی سال‌های اخیر داشته‌ایم:

منظر اول؛ مستندهای پرتره

یکی از گونه‌های جذاب در سینمای مستند، مستندهای پرتره است؛ مستندهایی که با محوریت بازخوانی زندگی یک فرد و کارنامه او ساخته می‌شوند. از این منظر وقتی می‌خواهیم درباره تصویر زنان در سینمای مستند صحبت کنیم هم می‌توانیم دسته اول را به آثاری اختصاص دهیم که در قالب پرتره، سراغ یکی از زنان نام‌دار رفته‌اند.

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های اخیر در این راستا را می‌توان مستندهایی دانست که طی چند سال اخیر با محوریت شخصیت مریم میرزاخانی به‌عنوان یکی از چهره‌های معتبر ایرانی در جهان ریاضیات ساخته شده است.

از این قبیل مستندهای پرتره با محوریت هنرمندان زن ایرانی هم ساخته شده است. «تهران سیمین» ساخته هادی آفریده یکی از شاخص‌ترین این آثار در سال‌های اخیر است که با تمرکز بر زندگی فاطمه معتمدآریا به تولید رسیده است. «از میان مردگان» به کارگردانی غلام‌عباس فاضلی با محوریت زندگی ایران درودی هنرمند نام‌دار نقاشی را هم می‌توان از همین نمونه‌ها دانست.

یکی از شاخص‌ترین و پراستقبال‌ترین مستندهای پرتره از این جنس در سال‌های اخیر مستند «توران خانم» به کارگردانی رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرطهماسب بود که داستانی پرکشش درباره زندگی توران میرهادی چهره پرتلاش عرصه کتاب‌های کودک و نوجوان را به تصویر درآورده بود.

مستندهای پرتره ساخته شده درباره چهره‌های ماندگاری همچون فروغ فرخزاد و یا پروین اعتصامی را هم می‌توان در دسته همین آثار طبقه‌بندی کرد.
از منظر ژانری می‌توان نمونه‌های دیگری از فیلم‌های مستند را هم مورد اشاره قرار داد که شخصیت یک زن در محور روایت آن قرار دارند اما در این بخش تمرکز را بر مستندهای پرتره مرتبط با چهره‌های مشهور گذاشتیم و در بخش بعدی به جنس دیگر این آثار می‌پردازیم.

منظر دوم؛ قهرمانان در قاب

برخی از مستندسازان برای انتخاب سوژه‌ای خاص برای مستند خود، سراغ شخصیت‌هایی رفته‌اند که شاید از شهرت بی‌بهره باشند اما تجربه‌های متفاوتی که در طول عمر کسب کرده‌اند، زندگی آن‌ها را واجد جذابیت‌هایی برای روایت در قالب یک مستند کرده است.

یکی از پرمصداق‌ترین نمونه‌ها در این زمینه، مستندهایی است که با محوریت زندگی مادران شهدا در سینمای ایران ساخته شده است. «بانو» را می‌توان یکی از مطرح‌ترین این نمونه‌ها در سال‌های اخیر دانست که محمد حبیبی‌منصور آن را کارگردانی کرده بود.

آثار دیگری همچون «کل فاطمه» ساخته مهدی زمان‌پور کیاسری، ‌«پریزاد» ساخته مهدی ایمانی شهیدی، «جمیله» ساخته محمدباقر شاهین و «لسک» ساخته محمدرضا وطن‌دوست را هم می‌توان نمونه‌های دیگری از این دست آثار دانست که حضور قهرمانانه یک زن در مرکز روایت آن‌ها جذابیت ویژه‌ای دارد.

اما گاهی مستندسازان سراغ زنانی با تجربه‌های خاص هم می‌روند. مستند «پا به توپ» به کارگردانی حدیث جان‌بزرگی با محوریت یک زن روستایی فوتبالیست از همین جنس است. «نوش جان»‌ به کارگردانی پوریا سنماری با داستانی مرتبط با جمعی از زنان که در کنار یک دیگر کیک می‌پزند و کارآفرینی می‌کنند را هم می‌توان در همین دسته جای داد.

«مادر جبهه‌ها» با روایت حضور زنان در جنگ و «دلبند» با موضوع روایت زندگی یک مادر تنها در دامنه البرز را هم می‌توان نمونه‌های دیگری از این دست دانست.

به عنوان یکی از موفق‌ترین تجربه‌ها در این زمینه می‌توان به دو مستند «صفر تا سکو» با موضوع زندگی خواهران منصوریان و مستند «جایی برای فرشته‌ها نیست» با موضوع دخترانی هاکی‌باز اشاره کرد که در حوزه مستندهای ورزشی آثاری ماندگار شدند.

منظر سوم؛ آسیب‌های زنانه

در میان مستندسازان اما هستند هنرمندانی که تلاش کرده‌اند در روایت‌های خود نیم‌نگاهی به آسیب‌های مرتبط با زنان داشته باشند. آسیب‌هایی که در موارد بسیاری بیشتر جنبه اجتماعی دارند. مستند «کسی منتظرت نیست» ساخته محسن اسلام‌زاده یکی از این نمونه‌هاست که هرچند از زاویه‌ای می‌توان آن را یک روایت پرتره از یک زنان فعال اجتماعی قلمداد کرد اما از منظری دیگر در حال روایت آسیب‌هایی است که زنان کارتن‌خواب در معرض آن قرار دارند.

«قصه دختران فروغ» به کارگردانی خاطره حناچی و یا «مثل اسمم پگاه» ساخته سودابه بیضایی را هم می‌توان از همین جنس آثار قلمداد کرد که اعتیاد دختران هم در آن موضوعیت دارد.

این روایت‌ها گاهی با تمرکز بر زندگی یک زن و یا دختر، جنبه‌ای تکان‌دهنده‌تر هم پیدا می‌کنند. مستند «مهین» ساخته محمدحسین حیدری با روایتی از زندگی اولین قاتل زن سریالی ایران و یا مستند «خاتمه» با روایتی تلخ از زندگی یک دختر افغان را می‌توان از همین دسته آثار دانست.

در زمینه آسیب‌ها البته گاهی مستندساز سراغ آسیب‌های جسمی هم می‌رود که شاخص‌ترین نمونه از این دست مستندها در سال‌های اخیر که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت را می‌توان مستند «چیزهایی که جای‌شان خالی است» به کارگردانی زینب تبریزی دانست که به موضوع سرطان سینه و چالش‌های آن برای زنان می‌پردازد.

واقعیت این است که در حوصله یک گزارش کوتاه نمی‌توان فهرستی جامع از تمامی آثاری که با محوریت زنان در قالب فیلم‌های مستند به سرانجام رسیده است ارائه کرد اما در آستانه برگزاری رویدادی از جنس جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» می‌توان نگاهی جدی‌تر به ظرفیت سینمای مستند برای بازنمایی دغدغه‌ها و مسائل مرتبط با زنان و خانواده داشت.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha