دیروز که برای جشن یا مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر، همراه با همه خانواده راهی خیابان دماوند شدیم، غربت خدای علی(ع) را در جشن ولایت مولایمان امیرمومنان، به وضوح دیدم.
نگارنده بر آن نیست که در این نوشته، به برگزارکنندگان مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر خرده بگیرد و نق بزند و از آن بدتر مانند برخی انگیزهداران سیاسی یا دینی، جشنی به این شکوه و زیبایی را با چند جمله، به خیال خود لجنمال کند.
اتفاقا برعکس، همین ابتدا خطاب به برگزارکنندگان و بانیان این جشن، باید گفت نه از کلماتی مانند مانور و فستیوال و جشنواره بهراسید و نه از تعابیری مانند جشن حکومتی و ... ؛ شاید اگر برخی بزرگان ما که از مانور و جلوهگری و تظاهر پرهیز میدادند هم مثل ما در دنیای امروز زندگی میکردند، نه تنها به اجتناب از کارهای دوربینپسند و رسانهای دعوت نمیکردند که حتی به آن امر هم مینمودند و آن را نه منحصر به عید بزرگ غدیر که برای همه جشنها و اعیاد اسلامی و شیعی توصیه میکردند؛ روزگاری که فرزندانمان، مرعوب فستیوالهای شیطانیای چون هالووین و ولنتاین و ... هستند و کسی هم برای ترافیک ناشی از آنها، بر خود واجب و فریضه نمیداند توییت بزند و اتفاقا، از رواج مظاهر شیطانی آن جشنوارههای غربی نیز، وسیلهای میسازند برای زدن توی سر جمهوری اسلامی که بیا این هم حاصل حکومت ۴۴ سالهتان که خیابانهایتان برای ولنتاین قفل میشود.
در چنین روزگاری نباید رعب از برخی برچسبها، ما را به بیعملی یا کارهای در انزوا و درون خانه و در جمع همفکران خود بکشاند. از طرفی تردیدی نیست که کاری وسیع که بتواند رسانهها را متوجه کرده و جمعیت انبوه مردم را بسوی خود فرابخواند و پاسخگوی آنها نیز باشد، نیازمند حمایت جدی حکومتی در عین جلب مشارکتهای مردمی است و از این منظر، از عناوین جشن حکومتی نیز نباید هیچ هراسی به دل راه داد.
اما آنچه باید به آن اندیشید، این است که در این فسیتوال و جشنواره چشمگیر برای رسانهها، میخواهیم چه چیزی را مقابل دوربینها بنشانیم و برای دلبری از کودکان و نوجوانان و خانوادههایمان، در مقابل هالووین و ... چه تدارکی دیدهایم؟!
اینجاست که در میان همه نکاتی که تذکر آنها به برگزارکنندگان و بانیان این جشن باشکوه، مهم به نظر میرسد و البته در این مجال نمیگنجند، ذکر یک نکته از همه ضروریتر و دعوت به آن، از اوجب واجبات است و آن اینکه:
ولایِ بینماز در پیشگاه خداوند متعال و اهل بیت خریداری ندارد.
دیروز که برای جشن یا مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر، همراه با همه خانواده و اقوام، راهی خیابان دماوند شدیم، در لحظات اذان و نماز، غربت خدای علی(ع) را در میان شیعیان و پیروان آن حضرت به وضوح دیدم.
صفوف کوتاه نمازجماعت یا نمازگزارانی که مهجورانه کنار خیابان، یا پشت موکبها به نماز ایستاده بودند، مرا یاد محرمهای دهههای گذشته میانداخت که از صبح تا شام، طبل و سنج میکوبیدند و سینه و زنجیر میزدند و ناله و شیون میکردند بی اقامه یک رکعت نماز.
اگر آن عزاداری بینماز را، شیخی شوخ و مردمدار، به نام محسن قرائتی، اصلاح کرد؛ بنا بر قاعده «نباید چرخ را دوباره از نو اختراع کرد»، نباید راه رفته را برای چندمین بار پیمود.
از این منظر، پسندیده و بالاتر از آن، واجب است برگزارکنندگان، هر نامی که میخواهند بر این جشن، جشنواره، فستیوال یا مهمانی بگذارند، اما یا آن را اذانمحور و نمازمحور برگزار کنند یعنی آغاز یا پایان آن را با لحظه اذان و برگزاری نمازجماعت باشکوه هماهنگ کنند و پس یا بعد از آن به جشن و شادی بپردازند یا اینکه، در میانه جشن، لحظاتی علم شادی و جشن را بر زمین گذاشته و نماز به پا دارند.
دیشب انتظار این بود که آن همه شادی و شعف و نذری و اطعام برای ولایت مولایی که به اقامه نماز و برپایی زکات و اقامه عدل شهره بود، برای لحظاتی، متوقف شده و صدای اذان، سراسر خیابان دماوند را پر کند و دستکم در بخشهای اصلی و مرکزی این جشنِ به قول مخالفان، حکومتی، نمازجماعت باشکوه برگزار شود؛ اما دریغ ...
شاید برخی بگویند برپایی نماز را در چنین جمعیت انبوه و رنگارنگی، بسادگی نمیتوان اجرا و مدیریت کرد؛ بیتردید این اقدام نیازمند تامل، برنامهریزی و چارهاندیشی است؛ اما سختی کار، ما را که تجربه برگزاری نمازهای جماعت بزرگ و همچنین نمازهای جماعت ظهر عاشورا را داریم، نباید از اهمیت ادای فریضه غافل کند؛ چراکه نماز، محور همه اعیاد اسلامی و گرانیگاه و مرکز ثقل تفاوت عید ما با جشنها و جشنوارههایی است که میخواهیم مقابلشان بایستیم و راه آنها را بر دلهای جامعه و نسلهایمان ببندیم.
آثاری که در سالهای اخیر، از سوی دغدغهمندانی چون ابوذر روحی و عبدالرضا هلالی، محمدحسین پویانفر، محمود کریمی و بسیاری گروههای سرود کودکان و نوجوانان تولید شدند، در عین زیبایی و ارزشمندی، از چنان جایگاهی در جذب قلوب و مقابله با منکر برخوردار نیستند که در لحظه اذان، در جشنی سراسری که برچسب حکومتی را هم تحمل میکند، جای اذان و اقامه نماز را تنگ کنند و صدایشان از صدای اذان و نماز بیشتر شنیده شود.
در پایان، شاید درباره مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر و مدیریت محتوایی آن سخنها بسیار باشد، اما آنچه تذکر آن از اوجب واجبات است این است که: به شیعهی علی بگو، نماز خود ادا کند...
نظر شما