به گزارش ایرنا همزمان با فرسودگی این سرا، صادرات خشکبار مراغه نیز کاهش یافته اما ارزش تاریخی این تجارتخانه و جایگاهش در داد و ستد خشکبار منطقه همچنان پابرجاست و چه بسا احیای آن زمینه را برای رونق مجدد صادرات فراهم کند.
رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مراغه میگوید: سرای خامنه با مباشرت «حاج اسماعیل خامنه» بین سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۵ هجری شمسی احداث شد و چون مباشرت این فرد باعث احداث آن سرای عظیم بود و حدود ۲ سهم از ۹ سهم سرای خامنه به وی تعلق داشت، به نام وی مشهور شد.
«جواد محرمپور» بیان میکند: سرای خامنه پس از آن سالها به یکی از مراکز مهم معاملات خشکبار تبدیل شده بود تا جایی که خشکبار منطقه از این تجارتخانه به شوروی و برخی دولتهای اروپایی صادر میشد.
وی اضافه کرد: مرحوم حاج اسماعیل پس از عمری فعالیت در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی چشم از جهان بست و پس از وی فرزند ارشدش «حسین خامنه» مسئولیت اداره حجره و تجارتخانه را به عهده گرفت.
به گفته «محرمپور» با آشفته شدن اوضاع کشور ناشی از جنگ جهانی دوم، مردم و تجار بیشتر در فشار بودند ولی حاج حسین خامنه با استعداد وافری که داشت از کنار همه مشکلات گذشت و با واسطه گری یکی از تجار تبریز محصولات خشکبار مراغه را صادر میکرد.
مرحوم حاج حسین خامنه با استعدادی که در تجارت داشت، در اوضاع نابسامان جنگ دوم جهانی هم خشکبار مراغه را صادر میکرد
وی افزود: اگرچه خاندان خامنه اکنون دیگر حجرهای در این سرا ندارند اما همچنان یکی از بازماندگان این خاندان در مکان دیگری به صادرات خشکبار مشغول است.
سرای خامنه نمونه فاخری از معماری سنتی است
نسل ششم از خاندان خامنه نیز با اشاره به اینکه این سرا نمونه فاخری از معماری سنتی است، میگوید: معمار این سرا اهل مراغه و فردی به نام معمار «محمدحسین» بود.
طاهر خامنه افزود: بنای اصلی چهار حیات داشت و حیات اصلی که همین فضای فعلی است، محل معامله بود و علاوه بر آن یک حیات به انبار کالا، حیات دیگر به ساربان و خدمتکاران و حیات چهارم به نگهداری چهارپایان اختصاص داشت.
وی با ابراز تاسف از اینکه سه حیات جانبی این سرا در گذشته فروخته شد و اکنون منازل مسکونی است، ادامه داد: این سرا ۱۶ واحد سه طبقه تجاری با معماری قابل توجه دارد تا جایی که طبقه زیرمین سردابه است و در تابستان تا حدی خنک است که باید با کت وارد شوید.
«خامنه» اظهار کرد: طبقه میانی شامل دفتر تاجر، یک انبار دم دستی و یک اتاق است و طبقه بالا سه اتاق برای خواب و نگهداری کالاهای قیمتی دارد.
به گفته وی رود «چای اوستی» زمانی از این سرا عبور کرده و آب آشامیدنی منطقه را تامین میکرد؛ ضمن اینکه یک حوض بزرگ در وسط حیاط وجود داشت که از چهار تکه سنگ مرمر درست شده بود و به قدری بزرگ بود که داخل آن شتر میشستند.
وی افزود: کاروانهایی از داخل و خارج کشور از جمله ترکیه و باکو به این سرا میآمدند و پس از تخلیه بار، کالاهای دیگری از مراغه میخریدند و بار میکردند.
خامنه با بیان اینکه سرای خامنه یکی از نمونههای جالب معماری سنتی - تجاری ایران به شمار میرود، افزود: این سرا هنوز هم پابرجاست و مرکز تجارت خشکبار منطقه محسوب میشود.
وی توجه مسئولان به احیای این سرا را خواستار شد و ادامه داد: سرای خامنه با حدود ۱۲۰ سال قدمت، نمونه بسیار فاخری از معمای سنتی است که با امکانات شخصی و مصالح بومی ساخته شده بود.
بشنوید صبحتهای نسل هفتم خامنه را ...
کیارش، فرزند طاهر خامنه که در صورت ادامه دادن کار پدرش، نسل هفتم از خاندان صادرکننده خشکبار مراغه به شمار می رود نیز با زبان ساده کودکانه می گوید: کارخانه از شنبه تا پنجشنبه فعال است و دوست دارد کار پدرش را ادامه دهد.
نتیجه یک کار پژوهشی در مورد احیای سرا
«بازشناسی، بهسازی و احیای نما و منظر سرای خامنه و بافت پیرامون آن در جهت توسعه پایدار شهری و با تکیه بر ارتقای حس تعلق خاطر» عنوان پژوهشی است که در سالهای گذشته از سوی «محمد فتحی، کارشناس ارشد معماری»، «جواد نریمانی، کارشناس ارشد مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی» و «صمد نریمانی، کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری» انجام شده است.
در این پژوهش که در سال ۱۳۹۴ در دومین همایش بینالمللی و چهارمین همایش ملی معماری، مرمت، شهرسازی و محیط زیست پایدار نیز ارایه شد، آمده است: با احیای سرای خامنه و بافت تاریخی پیرامون آن میتوان علاوه بر ابقا و ساماندهی این اثر فاخر تاریخی و دمیدن روحی تازه بر کالبد فرتوت بنا، با تکیه بر ارتقای حس تعلق خاطر ساکنان آن زمینه مشارکت در اجرایی شدن طرح ارائه شده را فراهم کرد.
«این طرح شامل احیای سرا، جداره سازی و کف سازی شوارع، ساماندهی منظر تاریخی فرهنگی و غیره است و موجبات تقویت رضایتمندی ساکنان، ارتقای ارزشهای اجتماعی بافت، تحرک بخشی به اقتصاد و معیشت اهالی و کسبه را فراهم میآورد».
پژوهشگران معتقدند که «ماحصل چنین اقداماتی علاوه بر حفظ اصالت تاریخی و هویت فرهنگی شهر، توسعه پایدار بافت مورد مطالعه را در پی داشته و از طرد محلات توسط شهروندان و کوچ ساکنان اصیل آن به سایر نقاط خواهد کاست و بالعکس سکونت در بافت تاریخی را تبدیل به یکی از ارزشهای اجتماعی ساری و جاری در شهر خواهد کرد».
در بخشی از این پژوهش بیان شده است که راهگشا نبودن طرحهای توسعه شهری به ویژه طرحهای جامع و تفضیلی در صیانت از بافتهای تاریخی و به تبع آن کاهش حس تعلق خاطر شهروندان در این محلات و روند جایگزینی تدریجی ساکنان این بافتها و تبدیل آن به نواحی فعالیتهای صرفا روزانه و رنگ باختن ارزشهای اجتماعی و کالبدی آن، نگارندگان را به این باور رساند که طراحی موردی، بهسازی و احیای دانههای ارزشمند و بافت پیرامون آن میتواند بسی راهگشاتر از کلیگوییهای موجود در طرحهای توسعه شهری کلاننگر باشد.
نظر شما