به گزارش خبرنگار پارلمانی ایرنا، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «کارآمدسازی شیوههای تأمین مالی سازمان صداوسیما» تامین مالی را بخش مهمی از اصول اولیه و بنیادین رسانههای خدمت عمومی دانست و تاکید کرد: اصولی مانند استقلال، پاسخگویی، شفافیت، انصاف و حتی حرفهای بودن همگی به نحوی مبتنی بر نوع تأمین مالی رسانههای عمومی قوت و ضعف میپذیرند و بعضاً خود را بر اساس آن تعریف میکنند.
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در طول سالیان مختلف با این مسئله مواجه بوده است. تلاش سازمان صداوسیما در تأمین مالی خود به سبب اینکه در قانون محاسبات عمومی در حکم شرکت دولتی تلقی شده و لزوم تأمین بخشی از هزینهها توسط خود این دستگاه از دهه ۱۳۶۰، این سازمان را بر آن داشته تا شیوههای تأمین مالی مختلف را تجربه کند.
در بخشی از این گزارش عنوان شده که روشهای مرسوم در تأمین مالی رسانههای عمومی یا دولتی در کشورهای مختلف نسبتاً متنوع است. با در نظر گرفتن منابع فرعی تأمین مالی، میتوان روشهای تأمین مالی رسانههای عمومی یا دولتی را بیش از ۲۰ نوع دانست. روشهای یاد شده در سه دسته فعالیتهای دولتی، عمومی و تجاری قرار میگیرند، اما بهصورت کلیتر و با توجه به از میان رفتن برخی منابع تأمین مالی در رادیو و تلویزیونهای خدمت عمومی و دولتی در جهان، میتوان هفت روش تأمین مالی بودجه دولتی، تبلیغات بازرگانی، دریافت کمک هزینههای مالی، دریافت هزینه مجوز، حق اشتراک، فروش محصولات و خدمات، درآمد از مالیات را برای این دسته از سازمانهای رسانهای در کشورهای مختلف نظر گرفت.
طبق بررسیهای صورت گرفته، در کنار اساسنامه سازمان صداوسیما که تلاش داشته تا حدی برخی از روشهای تأمین مالی غیردولتی و غیرتبلیغات بازرگانی را در خود بگنجاند، مصوبات مجلس شورای اسلامی و هیات دولت متکی بر اعطای بودجه و کمک هزینه دولتی و پس از آن تبلیغات بازرگانی هستند.
تحلیل کلی این گزارش نشان میدهد قوانین و اسناد حقوقی بهصورت کلی توجه اصلی خود را به درآمدهای غیراختصاصی سازمان صداوسیما و بودجه دولتی و تبلیغات معطوف داشتهاند و دیگر روشهای تأمین مالی رسانههای عمومی و دولتی (دستکم موارد قیدشده در اساسنامه سازمان صداوسیما) همچون درآمدهای ناشی از واگذاری حق پخش و توزیع محصولات و ارائه خدمات سازمان به اشکال مختلف و درآمدهای ناشی از فعالیتهای تولیدی و سود مربوطه به آنها از سوی نهاد تصویبکننده مسکوت مانده است. با اینحال سازمان صداوسیما در سالیان گذشته تلاش داشته تا با ورود به دیگر روشهای تأمین مالی به کسب درآمد بپردازد. هرچند روشهای یادشده، بهجز تبلیغات بازرگانی، منجر به درآمدزایی جدی برای این سازمان نشده است.
عملکرد تأمین مالی سازمان صداوسیما در ۱۰ سال گذشته
عملکرد سازمان صداوسیما در حوزه تأمین مالی را می توان یک رابطه مســتقیم میان میزان اعطای بودجه و درآمدزایی این سازمان نسبتاً دانست. به این معنا که با افزایش بودجه سازمان صداوسیما، درآمد اختصاصی فقط تبلیغات بازرگانی(این سازمان نیز افزایش اختصاصی) تقریبا متناسب پیدا میکند. این افزایش تناسبی در سالهای مختلف در ۱۰ سال گذشته خود را تا حد زیادی نشان داده است.
این افزایش تناسبی یاد شده دو نکته را یادآور می شود: با افزایش بودجه سازمان صداوسیما، درآمدزایی این سازمان از محل تبلیغات بازرگانی کاهش پیدا نمیکند و راهکار افزایش بیشتر بودجه با هدف کم شدن تبلیغات بیتأثیر بودهاست. عموم درآمد سازمان صداوسیما، درآمد ناشی از پخش تبلیغات بازرگانی است و گزارش دیوان محاسبات کشور ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ نشان میدهد که درآمدهای از محل غیرتبلیغات بازرگانی سازمان صداوسیما در ۱۰ سال گذشته به طور میانگین عددی کمتر از سه درصد درآمدهای این سازمان را به خود اختصاص داده اند، برنامه مشخص و عملیاتی برای درآمدزایی از محلی غیر از تبلیغات در سازمان صداوسیما وجود ندارد و افزایش تبلیغات بازرگانی رفعکننده هزینههای این سازمان بوده است.
عادت به تبلیغات بازرگانی و تعرفه های قابل توجه آن در کنار تکیه بیش از حد سازمان صداوسیما بر ساختار سنتی خود و در نتیجه مغفول ماندن راهکارهای درآمدزایی جدیدتر با چالشهای مالی و فرهنگی کمتر از دلایل اصلی این مسأله است.
مرکز پژوهشهای مجلس راهکارهایی را برای تامین مالی صداوسیما ارایه کرده که یکی از آنها «همبستگی مستقیم میان افزایش بودجه عمومی صداوسیما با افزایش درآمدهای تبلیغاتی» است و بر اساس آن، کاهش و افزایش میزان بودجه دولتی در افزایش یا کاهش تن دادن سازمان صداوسیما میتواند مستقیماً این سازمان به روشهای تجاری اثرگذار باشد، با این ملاحظه مهم که افزایش بیش از حد بودجه دولتی نیز آسیب های خود را دارد و عدم هدفمندی کاهش یا افزایش موجب تغییر در روند فعلی نمی شود. دلیل آن نیز همان است که براساس روند ۱۰ ساله، سازمان صداوسیما درآمد خود را متناسب با بودجه افزایش می دهد.
شیوه دوم «عدم امکان تغییر کامل شیوههای تأمین مالی سازمان صداوسیما» است که بر اساس آن، هرچند هدف مطلوب در مورد تأمین مالی سازمان صداوسیما به صفر رساندن تبلیغات بازرگانی و تمرکز صرف این سازمان بر برنامه سازی است، وضعیت کلان سازمانهای دولتی و شرکتهای غیردولتی در کشور و افزایش هزینههای تولید و نیروی انسانی به صورت کلی تغییر کامل شیوههای درآمدی سازمان را غیرممکن می سازد. مدل درآمدی بدون تبلیغات بازرگانی نیز بیشتر مختص رسانه هایی است که تأمین مالی عمومی قوی دارند.
«عدم توجه کافی سازمان صداوسیما به دیگر شیوه های تأمین مالی ممکن و یا تصریح شده در قوانین» شیوه سوم ارایه شده است، که بر اساس آن با وجود اشاره ماده ۲۲ اساسنامه سازمان صداوسیما به دیگر روش های تأمین مالی و روشهای تجاری برای این سازمان، تمرکز اصلی این سازمان بر تبلیغات بازرگانی بوده و تلاشهای آن برای استفاده از دیگر روشهای تأمین مالی ضعیف و ناموفق بوده است.
متن کامل این گزارش را اینجا بخوانید.
نظر شما