به گزارش روز یکشنبه ایرنا پایگاه خبری گلوبال تایمز در تحلیلی به بیان چرایی برگزاری نشست سه جانبه اخیر(جمعه هفته گذشته) سران آمریکا، ژاپن و کره جنوبی در کمپ دیوید (محل استراحت و خانه ییلاقی رئیس جمهور آمریکا در 110 کیلومتری واشنگتن) می پردازد و می نویسد اگرچه ایالات متحده انتظارات زیادی از این اجلاس دارد و آن را ایجاد "روابط سه جانبه برای قرن بیست و یکم" توصیف می کند، اما بنظر می رسد نمی توان اختلافات بین طرفین را پنهان کرد.
بر اساس این گزارش، ایالات متحده قطعاً می خواهد ژاپن و کره جنوبی در سیاستهایی که چین را در زمینه های دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی به چالش می کشاند با خود همراه سازد.
به گزارش واشنگتن پست، با این وجود، یکی از چالش هایی که بایدن با آن روبرو شده این است که چگونه ژاپن و کره جنوبی را متقاعد کند که سیاست های ایالات متحده نیز در راستای منافع مشترک سئول و توکیو است. "
به عبارت دیگر، این اقدام آمریکا به این معناست که "آمریکا چگونه می تواند ژاپن و کره جنوبی را فریب دهد تا آنها را با میل و رغبت منافع ملی خود را کنار بگذارند و در جبهه های "جنگ سرد جدید" از ایالات متحده محافظت کنند.
به نظر می رسد اگر ساختار سه جانبه ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی کاملاً مطابق با اراده ایالات متحده ایجاد شود، چشم انداز آن برای منطقه آسیا و اقیانوسیه به راحتی قابل پیش بینی است.
نخست اینکه، همکاری امنیتی سه جانبه مستقیماً کره شمالی را هدف قرار می دهد که این مساله بیشترین فشار امنیتی را بر کره جنوبی متحمل خواهد کرد. چندین دهه تجربه ثابت کرده است که اصطلاح موسم به"بازدارندگی گسترده" ایالات متحده هرگز نتوانسته امنیت واقعی را برای کره جنوبی به ارمغان بیاورد.
دوم اینکه تلاش ایالات متحده برای تقویت امنیت سه طرف در علم و فناوری، نتایج تلاشهای صورت گرفته در زمینه محیط زیست، اقتصاد و تجارت را که به سختی به دست آمده را در شمال شرق آسیا نابود خواهد کرد.
بر اساس طرح واشنگتن، اولین کسانی که آسیب خواهند دید، شرکت های ژاپنی و کره جنوبی خواهند بود که این مساله می تواند بر رونق اقتصادی منطقه آسیا و اقیانوسیه تاثیرات منفی داشته باشد.
برای ژاپن و کره جنوبی اینطور نیست که سیاستگذاران فعلی این عواقب را نمی بینند و آنها به خوبی می دانند که این رفتار می تواند زنگ خطری برای کشورهای منطقه از جمله چین باشد. بدون شک کشورهای منطقه نیز در برابر چنین اقداماتی بیکار نخواهند نشست اقدامات در این خصوص انجام خواهند داد.
بنظر می رسد تصمیم کوته فکرانه ژاپن و کره جنوبی در اتکای بیش از حد بر "دستاوردهای دیپلماتیک فعلی خود با ایالات متحده" بدون اینکه در نظر بگیرند که تصمیمات امروز آنها می تواند بر نسل های ژاپن و کره جنوبی تأثیر بگذارد، مسیر توسعه هر دو کشور برای دهه های آینده تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. این تصمیم همچنین بر رفاه و ثبات منطقه آسیا و اقیانوسیه نیز تاثیر گذار خواهد بود و این یک مسئولیت تاریخی به شمار می آید.
هفته گذشته دفتر ریاست جمهوری کره جنوبی دستاوردهای مورد انتظار از اجلاس کمپ دیوید را فاش کرد و گفت که این روز "به عنوان نقطه عطفی در تاریخ همکاری بین سه کشور ما ثبت خواهد شد. "
در پایان این گزارش آمده است "اجلاس کمپ دیوید" ممکن است واقعاً به نقطه عطفی برای وضعیت شمال شرق آسیا تبدیل شود، اما نه به شکلی که کره جنوبی آن را به تصویر می کشد. درعوض، می تواند به جای تلاش کشورهای آسیای شرقی برای غلبه بر اختلافات و مناقشات برای برقراری صلح و توسعه به سمتی پیش رود که با تشدید اختلافات منجر به جناحبندی و تقابل میان کشورهای منطقه شود.
روز گذشته نیز پایگاه خبری چاینا دیلی در تحلیلی به بیان چرایی برگزاری نشست سه جانبه اخیر سران آمریکا، ژاپن و کره جنوبی در کمپ دیوید می پردازد و می نویسد این گردهمایی نشان دهنده تشدید تلاش ها برای مقابله با ظهور چین در چارچوب های جنگ سرد است که به نوعی زمینه برای تضعیف ثبات منطقه ای را تهدید می کند.
بنظر می رسد این نشست به نوعی ذهنیت جنگ سرد غرب را به تصویر می کشد که به زعم خود، چین را مانعی بر سر راه برقراری این نظم می بیند.
به باور کارشناسان، این مساله که چین به عنوان یک تهدید تلقی می شود ناشی سیاستهای سلطه گرانی واشنگتن است. با این حال، گسترش رویکرد مربوط به جنگ سرد در قرن ۲۱ ممکن است به نفع آسیا در جریان روند توسعه مستقل خود نباشد. همچنین بنظر می رسد موضع جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا خطر کشیده شدن رقابت اقتصادی به سوی رویارویی نظامی را به همراه داشته باشد.
بدون شک برقراری نظمی عادلانه مستلزم احترام به انتخاب های توسعه مستقل هر کشور است. متأسفانه، سیاست آسیایی بایدن تحت یک لفاظی جدید، به نوعی رویکرد مداخله گرایی یکجانبه را ترویج می کند.
به نظر می رسد واشنگتن به جای ایجاد اعتماد سازی در منطقه، بر محدود کردن چین متمرکز شده است. همچنین تلاش های اخیر برای همسو کردن ژاپن و کره جنوبی با انگیزه های مشکوک انجام می شود و فاقد رویکرد رهبری اصولی است.
بدون شک، دوران تسلط قدرتهای خارجی بر شکل دادن به سرنوشت آسیا به سر آمده است. کشورهایی که به زعم خود مدافع برقراری قوانین بر اساس نظم جهانی هستند، می توانند با احترام به قوانین بین المللی شروع کنند. نادیده گرفتن گزینشی هنجارها در حالی که از دیگران میخواهیم از آنها تبعیت کنند نوعی استانداردهای دوگانه به شمار می آید و برقراری ثبات جهانی را به خطر میاندازد. یک رهبری در صورتی مشروعیت دارد که بر پایه قدرت اخلاقی استوار باشد، نه اجبار.
اعمال تحریمهای اقتصادی و ایجادموانع تجاری بیش اینکه از قدرت ناشی شود، به نوعی استیصال را نشان می دهد. در این گزارش آماده است تلاشها برای به چالش کشاندن چین بعید به نظر می رسد که روند پیشرفت این کشور را معکوس کند.
نظر شما