به گزارش ایرنا؛ حدود دو ماه پیش (سوم مرداد) بود که "ریحانه" دُردانه "علی" در شبی که آرزوهای بلندبالا در سر داشت تا با ناز و نوازش و پشتیبانی پدر به آنها دست پیدا کند و طلوع تحصیل و علم و دانشش را کمی بعدتر جشن بگیرد، بیپدر شد.
دست کوردلان پرده سیاه و تاریکی روی تمامی آرزوهای "ریحانه" کشیدند، آنجا که شهید "علی میرزایی" از تمام دلخوشیهایش برای حفظ امنیت و آرامش ریحانهها گذشت تا امروز صدها و هزاران دانشآموز و هم سن و سالان ریحانه در کنار دستان پُر مهر پدرانشان، راهی خانه دوم یعنی "مدرسه" شوند.
دستان پُر مهری همچون سردار امیری فرمانده انتظامی استان همدان، معاون سیاسی و اجتماعی فرماندار ملایر، فرمانده انتظامی این شهرستان، پدربزرگ و عموهای "ریحانه" بودند برای همراهی و بدرقه او؛ اما دستان مهربان و نوازشگر پدر کجا و این کجا!
"ریحانه" اما همچون تنها برادر ۱۴ سالهاش "امیرمحمد" محکم ایستاد و قد خمیده نکرد، بلکه به پدر قهرمان و رشیدش افتخار کرد که در راه دفاع از وطن و امنیت و آرامش دختران سرزمینش و هم سن و سالان خودش که بهار دانششان را جشن میگیرند، جان خود را فدا کرد و برای همیشه در تاریخ ماندگار شد.
ملایر همواره با وجود دلاورمردانی همچون شهید «علی میرزایی» صحنههای زیبا و به یاد ماندنی در دفاع از این آب و خاک خلق کردهاند، قهرمان مدافع امنیت از خطه یک هزار و ۱۰۰ شهید گلگون کفن که غریبانه و مظلومانه چونان سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) و علمدار دشت کربلا ابوالفضل العباس(ع) در تاسوعای حسینی پر کشید و آسمانی شد.
شهید میرزایی برای امنیت و آرامش هموطنانش، برای اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی، برای دفاع از خاک پاک وطن، تنها دُردانهاش "ریحانه" و "امیرمحمد" را گذاشت و رفت تا امروز صدها و هزاران دانشآموز در اوج امنیت و آرامش سرود پرافتخار جمهوری اسلامی را در آغاز بازگشایی مدارس یکصدا سر دهند.
ریحانه حتی فکرش را نمیکرد که قلب سیاه و تاریک کوردلان و سوداگران مرگ، پدر همچون شیرش را از او میگیرند تا در روزهایی که قلم به دست میگیرد و کلمه "بابا" را مینویسد و حجی میکند، لکنت زبان بگیرد، بارها و بارها سر کلاس درس در کنار همکلاسیهایش هنگام نوشتن کلمه "بابا" بغضش را فرو خورد و اشکهایشرا پنهان کند تا غرورش جلوی همکلاشیها و دوستانش خرد نشود.
نزدیکیهای ظهر بود که سردار امیری در کنار فرماندهان و عوامل فراجا و دیگر مسئولان در خانه شهید میرزایی حاضر شدتد تا ریحانه را با همراهی پدربزرگش، تنها برادرش، عموهایش، مادربزرگش و مادر مهربانش راهی مدرسه کنند.
دستان کوچکش از اول تا زمانیکه سر کلاس درس حاضر شد، در دستان سردار امیری فرمانده انتظامی استان بود، نترسید و با لباس مدرسه و کولی که روی شانههای کوچکش سنگینی میکرد، وارد خانه دومش شد تا در کنار دوستان جدید و همکلاسیهایش، درسها بیاموزد و به پدر شهیدش بگوید که "بابا راحت ادامه دارد، آرام بخواب"...
آنجا که با اقتدار و با افتخار روی سن رفت و میکروفن در دستان کوچکش گرفت و به همکلاسیها و دیگر دانشآموزان مدرسه سیفالدوله یک سلام و خوشامد گفت و در حالیکه دستانش میلرزید و اشک از گوشه چشمانش حدقه زده بود، گفت برای پدرم صلوات بفرستید.
فرمانده انتظامی استان همدان نیز که از همان ابتدای شهادت شهید میرزایی در کناز خانواده این شهید والامقام بود و امروز که ریحانه در سن هفت سالگی آماده رفتن به مدرسه شده، باز هم دستان پر مهر عالیترین مقام انتظامی استان بر سر یکدانه دختر شهید میرزایی است تا نبود پدر را کمتر احساس کمد.
سردار "سلمان امیری" در این آئین گفت: آمدهایم تا فرزند شهید میرزایی شهید مدافع امنیت استان هندان که ۲ ماه قبل در مبارزه با سوداگران مرگ به شهادت رسید، در معیت خانواده این شهید بزرگوار و همسر شهید در اولین روز سالتحصیلی همراهی کنیم.
وی بیان کرد: این کوچکترین کار بود که در منزل و مدرسه ریحانه حاضر شویم و ضمن معرفی او به همکلاسیها و معلمش، به مدیران و آموزگاران خداقوت بگوییم.
و اهدای شاخههای گل به همکلاسیهای ریحانه و بدرقه او به کلاس درس پایان بخش نخستین روز آغاز بهار تحصیل دردانه شهید میرزایی بود.
به گزارش ایرنا؛ سرهنگ «علی میرزایی» مامور شجاع و جان بر کف پلیس مبارزه با مواد مخدر فرماندهی انتظامی شهرستان ملایر سوم مرداد در درگیری با سوداگران مرگ به شهادت رسید.
ماموران نیروی انتظامی حین کنترل محور ملایر به سامن، خودرو حمل مواد مخدر را مشاهده و با قاچاقچیان درگیر شدند که در این درگیری سرهنگ دوم «علی میرزایی» افسر شجاع و دلیر پلیس مبارزه با مواد مخدر ملایر مجروح شد و پس از انتقال وی به بیمارستان به علت شدت جراحات وارده، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
از شهید «علی میرزایی» یک دختر هفت ساله و یک پسر ۱۴ ساله به یادگار مانده است.
نظر شما