روایت قهرمانانی که می‌سوزند و می‌سازند

کرمانشاه - ایرنا - آتش‌نشانی شغلِ سخت، پرمشقت و پرخطری تا پای جان دادن است؛ عشق به کار قهرمانانی که با نجات جان انسانها زندگی‌ها را از نو می‌سازند.

به گزارش ایرنا، آتش‌نشان که پای تلفن است تلفنش زنگ می‌خورد؛ فردی در آسانسور گرفتار شده؛ سریع همکارانش را برای نجات این فرد به صف می کند، دوباره صدای آژیر خودروهای آتش‌نشان در شهر می‌پیچد و خبر از حادثه‌ای می‌دهد که ققنوس‌های ایثارگر آتش‌نشان را برای امداد و نجات به سوی خود فرا می‌خواند؛ این داستانِ هر روز این مردان بی‌ادعاست که برای نجات جان انسان‌ها جان خود را در کف دست می گیرند تا دوباره شادی و امید را به کانون خانواده ای بازگردانند.

انسان‌هایی که عشق خدمت به خلق آنقدر در وجودشان شعله‌ور شده که برای خاموش کردن آتش سوزان حوادث هیچ ابایی ندارند، آنها پنجه در پنجه آتش می‌اندازند تا جوانه امیدی پژمرده نشود، چراغ خانه ای خاموش نشود، خانه ای که امید و آرزو خانواده‌ای شده زیر بار آتش خاکستر نشود، آتش‌نشانان ناامیدی را از دل‌های آدم‌ها می‌زدایند تا امید و زندگی دوباره به آنها ببخشند.

وقتی آموزش به کودکان جواب می‌دهد

مسئول واحد آتش‌نشانی شهر سنقر وکلیایی در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه طی ۶ ماه گذشته بیش از ۳۵۰ عملیات در این ایستگاه به ثبت رسیده است، افزود: این عملیات‌ها در منازل، مزارع، مغازه‌ها، فروشگاها، خبازی‌ها، گرفتار شدن در آسانسور و منازل، زنده‌گیری حیوانات و موارد مختلف دیگر بوده است.

«مهران حقیقی» نجات دادن جان انسانها را شیرین‌ترین و دلچسب‌ترین خاطرات هر آتش‌نشان می‌داند و می‌گوید: در یکی از ماموریت ها که گرفتار شدن ۲ کودک در منزل به ایستگاه اعلام شد؛ پس از ثبت آدرس دقیق در یکی از محلات شهر سنقر به محل حادثه اعزام شدیم.

وی ادامه داد: ۲ کودک خردسال ۴ و ۶ ساله به خاطر خرابی قفل درب، در خانه حبس شده بودند که پس از انجام اقدامات مختلف کودکان گرفتار را نجات دادیم.

وی گفت: نکته این رهاسازی این بود که کودکان توانسته بودند ضمن تماس با سامانه ۱۲۵، آدرس دقیق محل زندگی خود را هم به همکاران ما اعلام کنند.

حقیقی با اشاره به حضور این کودکان به همراه پدر و مادر خود در ایستگاه شهرداری سنقر برای تقدیر از آتش‌نشانان، گفت: این کودکان اعلام کردند که آموزش‌هایی که در مهد کودک به آنها داده شده عددهای یک ۲ و پنج را به یاد داشته‌اند و با این شماره‌ها تماس گرفتند.

فوت پسر بچه و زن میانسال در پی ریزش ساختمان/ بازداشت چند مسئول

حقیقی در ادامه به یکی از خاطرات تلخ خود اشاره کرد و افزود: یکی از روزهای اردیهشت ماه امسال حوالی ساعت ۱۵ بود که صدای زنگ تلفن بلند شد؛ آوار یک ساختمان در محله سازمانی به ما اعلام شد؛ سریع بچه‌های ما به صف شدند که خودم نیز به همراه آنها راه افتادم.

او ادامه داد: به محل حادثه که رسیدیم علت آوار ساختمان، گودبرداری غیراصولی مالک زمین مجاور بود.

حقیقی اظهار کرد: با صحنه دردناکی مواجه شدم؛ باور کردنی نبود پسربچه‌ای که در حال درس خواندن و مشق نوشتن بود به همان شکل از خانه خود به زمین مجاور سقوط کرده بود.

وی گفت: این پسربچه که حدود ۱۲ سال سِن داشت به همراه مادربزرگ خود در دم فوت کردند، یک فرد مصدوم هم در محل بصورت سرپایی مداوا و یک زن باردار حادثه دیده به مراکز درمانی استان کرمانشاه منتقل شد.

وی بیان کرد: حادثه بسیار غمناک بود که سریعاً دادستان سنقر در محل حاضر و از نزدیک ابعاد حادثه را مورد بررسی و پیگیری قضایی قرار داد.

مسئول واحد آتش‌نشانی شهر سنقر وکلیایی یادآور شد: در آن حادثه ۶ مسئول و افراد مرتبط با این حادثه به دلیل قصور و کوتاهی و نقش مستقیم در رقم زدن این حادثه بازداشت شدند.

داستان عجیب آتش نشان سنقری با پریدن از طبقه یازدهم پلاسکو به داخل بالابر

حسین‌محرابی‌فر دیگر آتش نشان سنقری که در ایستگاه یک میدان‌حسن‌آباد تهران خدمت می‌کند، با اشاره به ریزش ساختمان پلاسکو به علت آتش‌سوزی، به خبرنگار ایرنا گفت: اواخر دی ماه سال ۱۳۹۵ حدود ساعت ۸ صبح بود که آژیر حریق ایستگاه به صدا درآمد، بلافاصله به عنوان دومین ایستگاه آتش‌نشانی در محل حادثه پلاسکو حاضر شدیم؛تنها چیزی که مشخص بود از طبقه دهم ساختمان پلاسکو از هر طرف که نگاه می‌کردیم دود و شعله‌های آتش به بیرون زبانه می‌کشید.

او افزود: با هماهنگی‌هایی که بین تیم های حاضر در محل ایجاد شد، لوله کشی را تا طبقه دهم انجام دادیم و کار اطفاء حریق آغاز شد؛ مغازه های گرفتار در آتش را یکی پس از دیگری با سرعت خاموش می‌کردیم به طوریکه در اصطلاح آتش‌نشانی بعد از خاموش کردن شعله های اصلی شروع به لکه‌گیری و آتش‌های جزیی کردیم یعنی تقریبا آتش‌سوزی طبقه دهم مهار شده بود.

محرابی‌فر بیان‌کرد: به دلیل وجود سقف های کاذب و پنجرهای دور ساختمان شعله‌های آتش طبقه یازدهم رو هم فرا گرفته بود به تیم‌ها اعلام شد که سریعا جهت اطفاء حریق به طبقه یازدهم برویم وقتی که به طبقه یازدهم رفتیم تازه متوجه شدیم طبقه یازده و دوازده و سیزدهم کاملا شعله ور و در حال آتش گرفتن است به کمک همکاران شروع کردیم به اطفاء و شعله زنی ولی متاسفانه آنقدر دود و شعله های آتش زیاد بود که به کوره ای از آتش تبدیل و تخمین حرارتی که در آنجا زده شد بالای ۲۰۰ تا ۵۰۰ درجه سانتیگراد بود.

وی افزود: با تیم اولی که به طبقه ۱۱رفته و مشغول انجام عملیات بودیم کپسول تنفسی بچه ها در حال اتمام بود. عمر مفید هر دستگاه تنفسی حدود ۴۰ دقیقه است. برای تعویض دستگاه تنفسی به طبقات پایین تر آمدیم به یکباره بصورت وحشتناکی ساختمان از طبقات بالا شروع به ریزش کرد.

وی ادامه داد: به سرعت خود را به انتهای سالن و پنجره رو به بیرون رساندم و در یک قدمی ریزش آوار دل را به دریا زدم و به سمت بالابر آتش نشانی خیز برداشتم که خدا کمک کرد که به پایین سقوط نکردم. صحنه غیر قابل وصفی بود عظمت پلاسکو مثل یک گودی که ما از ارتفاع بالا و در داخل بالابر برایمان عیان بود به یکباره فرو ریخت پلاسکو دوستان ما را نیز با خودش فرو برد.

روایت قهرمانانی که می‌سوزند و می‌سازند

تجمع نابجایی که ۱۵ کشته و زخمی بر جای گذاشت

آتش‌نشان کنگاوری هم به خاطره‌ای تلخ از دخالت‌های مردم هنگام تصادفات اشاره کرد و افزود: با اعلام حادثه تصادف و قیچی کردن خودروی تریلر در گردنه بیدسرخ کنگاور به صحنه به سرعت به محل حادثه رسیدیم.

«رسول کاووسی» افزود: آذرماه سال گذشته یک دستگاه تریلر در گردنه بیدسرخ کنگاور قیچی کرده بود و سپس تعدادی از رانندگان عبوری برای کمک به راننده و خارج کردن وی از کابین و از روی کنجکاوی در اطراف محل حادثه تجمع کرده بودند.

وی افزود: پس از تجمع این افراد یک دستگاه تریلر دیگر نیز که بار سنگ داشت به دلیل ناتوانی راننده در کنترل و مواجه شدن ناگهانی با جمعیت زیاد با آنان برخورد کرد که در نتیجه این حادثه سه تن از سرنشیان یک دستگاه پراید در دم جان باختند و یک مصدوم دیگر این خودرو به بیمارستان شهید چمران کنگاور منتقل شد اما در بیمارستان جان باخت و ۱۱ مصدوم هم به بیمارستان های طالقانی کرمانشاه و شهید چمران کنگاور منتقل شدند.

او گفت: برای رهاسازی خودرو تریلر از پراید با کمک عوامل راهداری و پلیس‌راه بخشی از مسیر گردنه را مسدود کردیم و از آنجایی که ابزار و تجهیزات لازم برخوردار نبودیم با دست خالی با مشقت فراوان عملیات رهاسازی انجام شد و دیدن صحنه جسد راننده پراید که مغز و دل و روده آن بر روی آسفالت ریخته بود بسیار دردناک و غم‌انگیز بود.

چهار روز لباس آتش‌نشانی را از بدن در نیاوردم

کاووسی در ادامه به آتش‌سوزی گسترده شرکت شیر و دام کنگاور اشاره کرد و افزود: با اینکه شیفت نبودم ولی اعلام کردند که باید به محل حادثه اعزام شوم. به همراه چند تیم بلافاصله در محل حضور یافتیم. آتش به قدری گسترده بود که مسئولان شهرستان، خبرنگار ایرنا، و اقشار مختلف مردم برای کمک به آنجا آمده بودند و سوله‌های مختلف علوفه در حال آتش گرفتن بود.

او گفت: مجبور شدیم از دیگر شهرستانهای همجوار استان کرمانشاه و همدان درخواست کمک کنیم. به یاد دارم که آن زمان چهارشبانه روز لباس و چکمه های خود را از بدن درنیاوردم و پاهایم تاول زده بود، علیرغم استراحت برخی از همکاران ولی تا آخرین لحظه اطفا در محل حادثه حضور داشتم.

روایت قهرمانانی که می‌سوزند و می‌سازند

آتش‌نشانی که دغدغه تجهیزات به روز دارد

یکی از آتش‌نشان‌های کنگاوری هم در این راستا به خبرنگار ایرنا گفت: تجهیزات مدرن و به روز مطالبه همیشگی ما از مسئولان است؛ در ایستگاه کنگاور تنها ۲ سِت تنفسی برای ۲۵ آتش‌نشان و جمعیت ۸۰ هزار نفری کنگاور وجود دارد که عمق فاجعه کمبود تجهیزات را نشان می‌دهد.

نجات نوزاد شیرخوار توسط آتش‌نشان هرسینی

سجاد عبدلی از آتش‌نشانان شهر هرسین هم در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا، می‌گوید: با اعلام محبوس شدن نوزاد شیرخوار به همراه مادرش در منزلی در یکی از محلات شهر هرسین بلافاصله تیم امداد و نجات از ایستگاه آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شد.

وی گفت: با حضور در محل متوجه شدیم نوزاد در یکی از طبقات و مادر در پشت‌بام خانه محبوس شده‌اند که با کمک سِت هیدرولیکی از طریق پنجره وارد خانه شدیم و نوزاد شیرخوار را به مادر نگران خود تحویل دادیم.

عبدلی گفت: هیچ حسی بالاتر از این نیست که ببینی کودکی که ساعت ها از مادر خود دور بوده چگونه در آغوش گرم مادرش آرام می‌گیرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha