به گزارش ایرنا، با وجود اینکه هم اکنون در مهاباد بیش از ۳۳۰ واحد نانوایی فعالیت می کنند، اما یکی از این واحدها نه به این دلیل که نان های متفاوتی پخت می کند، بلکه به خاطر نیروی کاری که در این واحد فعالیت دارند و همگی خانم هستند، در بین شهروندان مهابادی شهرت زیادی پیدا کرده است.
هر چند در مهاباد و بسیاری از شهرهای این منطقه از قدیم پخت نان در خانوادهها، بر عهده بانوان بود اما اینکه شغل یک خانم به عنوان شاطر در یک واحد نانوایی در طول سال تداوم داشته باشد، موضوع جالبی بود که می توانست برای یک گزارش سوژه خوبی باشد.
در مورد کار این بانوان نانوا در مهاباد مدتی قبل مطالبی شنیده بودم و حتی در فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام چند عکس و فیلم کوتاه دیده بودم و همین امر ترغیبم کرد که از نزدیک با این بانوان که همت مردانه آنان در بین مردم زبانزد شده، آشنا شوم.
صبح یک روز پاییزی به امید پیدا کردن این واحد نانوایی به منطقه «پشتتپ» مهاباد رفتم و در محله «تهپکی کاودان» در داخل کوچهای هشت متری این واحد را پیدا کردم که چند نفری بر روی صندلی در صف قرار داشتند و ۲ خانم جوان ۳۰ تا ۴۰ سال مشغول پخت نان لواش با استفاده از دستگاه گردان بودند.
راستش برای چند لحظهای محو تماشای کارکردن آنان و حال و هوای پخت نان در این واحد شدم، یکی از مشتریان نانوایی از دور صدایم کرد که نفر آخر صف منم و شما پشت سر من هستی.
شاطر این نانوایی که «سارا دادوند» نام داشت، هم نان را روی دستگاه تنور گردان قرار می داد و هم بر فروش نان و نوبت دهی مراجعه کنندگان نظارت داشت و اگر مشتری هم کارت بانکی به همراه نداشت، پول نقد را تحویل او می داد.
منتظر ماندم که پس از حدود یک ربع، شاطر برای استراحتی کوتاه و اضافه کردن خمیر در درون مخزن، کار پخت را متوقف کرد و از جلوی دستگاه تنور گردان پخت نان به قسمتی از نانوایی که فضای باز و محل انبار کیسههای آرد بود، رفت.
من هم از فرصت استفاده کردم و با رفتن به داخل نانوایی خودم را معرفی کردم.
پس از کسب اجازه و با شروع مجدد کار پخت نان گوشی تلفن همراه را بیرون آوردم و چند دقیقه ای از کار این بانوان نانوا فیلم و عکس تهیه کردم.
شاطر خمیر پهن شده توسط دستگاه را بر روی صفحه تنوری گردان قرار می داد و پس از یک دور کامل نفر دیگری که وی نیز خواهر شاطر و «شیلان» نام داشت، آنها را از روی تنور بر می داشت و شخص خریدار نان ها را مرتب و درون تایلون و یک کیسه پارچه ای خود قرار می داد.
هر مشتری بسته به نیاز خود ۱۵، ۲۰، و یا ۳۰ تا را خریداری می کرد و می رفت و نوبت ها به خوبی رعایت می شد و برخی خریداران درخواست نان های برشته داشتند که نان آنها ۲ دور درون تنور می چرخید.
سرانجام نوبت به صرف چای شد و از فرصت استفاده کردم و با این بانوان نانوا هم کلام شدم.
شاطر این واحد نانوایی که مانند کارش با ریتم تندی حرف میزد، گفت: سارا دادوند هستم و از مدت ۶ سال قبل به عنوان شاطر در این واحد نانوایی فعالیت می کنم و هر چند شغل سخت و طاقت فرسایی است اما از کارم راضی هستم.
وی در مورد اینکه چگونه این شغل را انتخاب کرده، افزود: این واحد نانوایی پدرم است و در گذشته کارگر مرد برای او کار می کرد، اما کارگران هر روز بهانه های می گرفتند، یک روز نمی آمدند و پدرم با ریش سفید صبح به دنبال کارگر جدید این خانه و آن خانه می رفت و کارگران پول اضافه می خواستند و نانوایی هم که درآمد چندانی نداشت.
وی افزود: تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم خودم پختن نان را آغاز کنم و با راهنمایی پدرم کار را شروع کردم و اتفاقا رضایت مشتریان هر روز هم بیشتر می شود و شکر خدا حالا ضمن کار دارای بیمه تامین اجتماعی هم هستم و خانوادگی در این واحد مشغول کار هستیم.
وی درخواستی از مسوولان هم داشت؛ از ایرنا خواست آن را به گوش مسوولان برساند و گفت: ما خانوادگی در این واحد مشغول پخت نان لواش هستیم و تمام آرد سهمیه را برای این منظور مصرف می کنیم و اگر سهمیه آرد ما بیشتر کنند، در نوبت عصر که بیکار هستیم می توانیم نان های دیگر از جمله «کولیره» و «کلانه» محلی را هم پخت کنیم.
وی افزود: هم اکنون بیشتر مردم نان لواش مصرف می کنند چون در این منطقه بیشتر این نوع نان پخت می شود؛ اگر مسوولان همتی به خرج دهند و به ما تسهیلات دهند ما می توانیم واحد خود را توسعه دهیم و حتی نان های جو، فانتزی و سنگک را هم تولید کنیم.
خواهر کوچک تر وی که «شیلان» نام داشت، تمایل زیادی به مصاحبه نداشت ولی سرانجام حاضر به مصاحبه شد.
وی گفت: مدت ۲۰ سال از در این واحد نانوایی مشغول فعالیت هستم و از اینکه به همراه خانواده ام در این شغل و آبرومندانه فعالیت می کنم، خوشحال هستنم.
وی که کار را در نانوایی از دوران مدرسه شروع کرده بود، افزود: چند سالی است که ازدواج کردم اما با رضایت همسرم دوباره در نانوایی مشغول کار هستم و اینکه می توانم با کار در این واحد کمک خرج خانواده ام باشم، احساس غرور می کنم.
چای که صرف شد، «شیلان» کار تهیه دوباره خمیر را شروع کرد و گونیهای آرد را به همراه آب و نمک درون دستگاه می ریخت و دستگاه آن را به خمیر یک دست و مرغوب تبدیل می کرد؛ خمیر را دوباره به مخزنی دیگر منتقل می کردند تا آنها را با فشار به لایه های نازک تبدیل کند.
لایه های نازک خمیر هم روی نواری پارچهای به سمت شاطر حرکت می کرد و شاطر هم آن را روی تنور گردان قرار می داد و پس از پخت نان، آن را بر می داشتند و این روند همچنان در طول زمان کار نانوایی ادامه داشت.
نگران خرج و دخل نانوایی نیستم
صاحب این واحد نانوایی نیز گفت: از زمانی که دخترانم کار در نانوایی را شروع کردند، دیگر نگران دخل و خرج نانوایی نیستم و هر چیزی که در پایان ماه پس از کسر هزینه ها باقی ماند بین خودمان تقسیم می کنیم.
شریف دادوند افزود: از موقعی که دخترانم در این واحد مشغول کار شدند، خیر و برکت بیشتری داریم و هر ماه حقوق و بیمه آنان را کامل پرداخت می کنم.
وی اضافه کرد: خودم هم در نانوایی هستم و اگر دختران کاری سنگینی داشته باشند آنان را کمک می کنم و از این که بچه ها جلو چشمم هستند احساس خوبی دارم و دیگر نگران نیستم.
مشتریان راضی
یکی از مشتریان این واحد نانوایی نیز گفت: حدود پنج سال است که از این واحد نان می خریم و از نان پخت شده راضی هستم.
وی که از یک محله دیگر برای تهیه نان آمده بود، افزود: اگر از نان راضی نبودم، از بین این همه نانوایی به اینجا نمی آمدم، این خانم ها هم دقت زیادی در تولید نان دارند و با اخلاق و مشتری مدار هستند.
مشتری دیگری هم که مردی ۵۰ ساله بود و وارد بحث ما شد و گفت: نان این واحد چون برشته است هم ماندگاری خوبی دارد و با انواع غذاها می توان آن را مصرف کرد.
خانم جوان دیگری هم که در صف نوبت بود، گفت: من از بوکان برای خرید از این نانوایی هر هفته مسیر ۶۵ کیلومتری را طی می کنم و اگر هم خودمان نتوانیم برای خرید بیاییم یکی از آشنایانمان که برای خرید می آید، برای ما هم خرید می کند.
مشتریان یکی پس از دیگری می آمدند و می رفتند، دیگر کمکم مخزن خمیر نیز به پایان رسید و دختران ضمن پاک کردن مخزن و دستگاه ها در پایان کف نانوایی را هم جارو کردند و برای روزی دیگر و تلاشی دیگر واحد نانوایی را تعطیل کردند.
در این منطقه زنان با اراده و استوار در حرفه های مختلف از صنایع دستی گرفته تا کارهای خدماتی و حتی در دانشگاه ها و کسب مدارج علمی بیشمار هستند، اما همت بانوان نانوا و تلاش های آنان برای به حرکت در آوردن چرخ زندگی قابل ستایش است.
حال امیدوارم که مسوولان مربوطه نیز پس از انتشار این گزارش، آستین های همت را بالا بزنند و برای رفع نیازها و انتظاراتی که این بانوان نانوا دارند، در راستای کمک به آنان گام بردارند.
مهاباد در جنوب آذربایجان غربی واقع شده است.
نظر شما