۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۹:۰۲
کد خبر: 85254607
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

نور قرآن در دل حافظ

۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۹:۰۲
کد خبر: 85254607
نور قرآن در دل حافظ

تهران- ایرنا- یک مدرس حوزه علمیه از حافظ شیرازی به عنوان شاعر بلندآوازه‌ای یاد کرد که آینه دلش به نور قرآن روشن بود و تا زمانی که درس قرآن را پیشه خود می‌کرد، غمی نداشت.  

امروز بیستم مهر ماه و در تقویم رسمی روز بزرگداشت حافظ است. شمس‌الدین محمد متخلص به حافظ و ملقّب به لِسان‌الغیب از شاعران ایرانی قرن هشتم هجری (حدودا ۷۲۷ تا ۷۹۲) بود. او را از بزرگ‌ترین غزل‌سرایان زبان فارسی برشمرده‌اند. برخی گفته‌اند وجه تخلص و شهرت او به حافظ آن است که حافظ قرآن بوده و بسیاری از ابیات او ترجمان مفاهیم قرآنی است.

حافظ‌شناسان در انس داشتن حافظ با قرآن و تاثیرپذیری شعر او از آن اتفاق نظر دارند و معتقدند مهمترین عامل انتخاب واژه حافظ به عنوان تخلص او، حفظ قرآن و انس داشتن با آن است. تاثیرپذیری شعر حافظ از قرآن را می‌توان از دو دیدگاه ساختار و معنا بررسی کرد. ساختار غزل‌های حافظ مانند قرآن، خطی و تک‌مضمونی نیست، یعنی حافظ اسیر یک خط باریک معنایی نیست که ملزم باشد آن را از آغاز تا پایان غزل دنبال کند، بلکه سبک او سیری و دایره‌ای است یعنی در عین حفظ وحدت، به مضامین مختلف می‌پردازد.

برخی معتقدند استفاده حافظ از معنا و محتوای قرآن سه گونه است. یکی منظوم کردن ترجمه برخی آیات قرآن است مانند آیه ۱۶۴ سوره انعام (و لاتزر وازره وزر اخری) که می فرماید عیب رندان مکن‌ای زاهد پاکیزه سرشت/ که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت یا آیه ۱۵۲ سوره بقره (فاذکرونی اذکرکم) که می فرماید گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند/ نگاه‌ دار سر رشته تا نگه دارد.

گاهی حافظ از معنای قرآن اقتباس می کند که به معنای اشتمال کلام بر آیات قرآن است؛ مانند آیه هفت سوره نمل (انی انست نارا ساتیکم منها بخبر او اتیکم بشهاب قبس) که می فرماید لمع البرق من الطور و آنست به/ فلعلی لک آت بشهاب قبس. سومین شکل استفاده حافظ از محتوای قرآن، تلمیح به معنای اشاره به قصص قرآنی است. مانند اشاره به داستان سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم (ع) که می فرماید یا رب این آتش که در جان من است/ سرد کن زان سان که کردی بر خلیل.

برخی نیز از این بیت حافظ (عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ؛ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت)، نتیجه گرفته‌اند که حافظ از استادان علم قرائت قرآن بوده و ۱۴ روایت مختلفِ قرآن را از بر داشته است.

بعضی از علمای شیعه، اشعار حافظ را عرفانی دانسته و او را ستوده‌اند. استاد شهید مرتضی مطهری درباره عرفان حافظ گفته است: دیوان حافظ یک دیوان عرفانی است و در حقیقت یک کتاب عرفان است. بعلاوه جنبه فنی شعر، به عبارت دیگر عرفان است بعلاوه هنر. در میان دیوان های شعرای فارسی دیوان عرفانی زیاد است، اما دیوانی که واقعاً از یک روح عرفانی سرچشمه گرفته باشد یعنی واقعاً عرفان باشد که به صورت شعر بر زبان سراینده‌اش جاری شده باشد (نه اینکه شاعری بخواهد به سبک عرفان شعر گفته باشد)، زیاد نیست.

نور قرآن در دل حافظ

حجت الاسلام محسن بخشعلی مدرس حوزه علمیه امیرالمومنین(ع) تهران به خبرنگار معارف ایرنا گفت: درباره شخصیت حافظ و ارتباط وی با قرآن ابتدا باید یادآوری کنم درخشندگی شاعران بزرگ ما مثل مولوی، حافظ و سعدی از شاگردی محضر قرآن آغاز می شود. یعنی در ادبیات فارسی شاعران به شکلی واضح به قبل و بعد از اسلام تقسیم می شوند که شاعران درجه یک مثل حافظ بهره مندی و بهره برداری از تعالیم اسلام داشتند و خودشان نیز گفته اند. مثلا مولوی در مثنوی می فرماید چون تو در قرآن حق بگریختی، با روان انبیا آمیختی؛ هست قرآن حال های انبیا، ماهیان بحر پاک کبریا.

وی افزود: حافظ نیز با قرآن ارتباط داشته که چون به جز دیوان حافظ، منبع قابل اعتمادی برای پی بردن به شخصیت و زندگی جناب حافظ نداریم، باید به اشعارش مراجعه کنیم. در غزل های حافظ چند شکل ارتباط با قرآن قابل برداشت است. یکی این که حافظ، قرآن را به عنوان موضوعی مقدس ابزار قسم خود قلمداد می کند و از قرآن به عنوان مقدسات یاد می کند. ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری.

این پژوهشگر مذهبی ادامه داد: در بعضی غزلیات حافظ، می بینیم که آیات قرآن جزیی از شعر اوست. مثلا شبِ وصل است و طی شد نامه هَجر، سلام فیهِ حَتّی مَطْلَعِ الفَجْر یا وقتی حافظ می خواهد اشک فراق خود را بیان کند، می گوید چشمِ حافظ زیرِ بامِ قصرِ آن حوری سرشت، شیوه جَنّاتُ تَجری تَحتِهَا الاَنهار داشت. یعنی چشم من مثل رودی است که آب در آن روان است.

وی افزود: سومین شکل ارتباط حافظ با قرآن، تصریح کردن خواجه شمس الدین به عظمت کلام الهی است. به عبارت دیگر در دل حافظ جز قرآن وجود ندارد و تمام شخصیت انسان را دل او تشکیل می دهد یا تاکید می کند وقتی با قرآن سر و کار دارد نیاز به چیز دیگری ندارد. مثلا می گوید حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار، تا بُوَد وردت دعا و درس قرآن غم مخور یا در جایی دیگر می گوید صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ، هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم. دولت در ادبیات کلاسیک به معنای بهره مندی و نعمت است. دولت قرآن یعنی بهره مندی از قرآن و حافظ می گوید هر چه کرده به برکت قرآن بوده است.

بخشعلی اضافه کرد: حافظ خطاب به معشوق خود می گوید ای کسی که دست خودت را در اعماق دل حافظ فرو برده ای، آیا از قرآن خدا که در دل من هست شرم نمی کنی و اینگونه می فرماید ای چنگ فروبرده به خونِ دلِ حافظ، فکرت مگر از غیرتِ قرآن و خدا نیست. البته حضرت حافظ به شکل دیگری به آیات قرآن اشاره می کند که می توان آن را طنز قرآنی حافظ نامید. چون حافظ از بعضی داستان های قرآنی استفاده های عارفانه و رندانه کرده است. مثلا داستان نزدیک شدن حضرت آدم به شجره ممنوعه و خوردن از میوه آن و فریب خوردن از شیطان داستان معروفی است که در قرآن آمده و حافظ نگاهی به این داستان دارد ولی مولوی نگاهی دیگر. مولوی می گوید اگر پدر ما یعنی حضرت آدم به خاطر گندم از بهشت رانده شد ما بخواهیم فرزندان خوبی باشیم باید یاد بگیریم که چگونه توبه کنیم ولی حافظ می گوید پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت، ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha