طلوعی و شفاعت در «زخم کاری» خنثی و سرگردان بودند

تهران- ایرنا- منتقد سینما و تلویزیون گفت: اگر شخصیت طلوعی در فصل دوم «زخم کاری» را با بزرگ‌آقای سریال «شهرزاد» به عنوان دو پدرخوانده مقایسه کنید، متوجه تفاوت‌ها می‌شوید. طلوعی فقط ژست می‌گیرد که بگوید من همه کاره‌ام. اما مخاطب نمی‌دانست دارد چه کار می‌کند.

بهزاد عشقی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: علی نصیریان در سریال شهرزاد خیلی در روند داستان از بخش‌های عاطفی گرفته تا حادثه‌ای تاثیرگذار بود و قصه را به پیش می‌برد. در سری اول «زخم کاری» نیز جواد عزتی در کشتن عمو و آزار و اذیت ناصر خیلی نقش موثری داشت. او یک شخصیت منفی روانپریش پُرعمل بود که لایه‌های متنوعی داشت. ولی در فصل دوم کامبیز دیرباز خیلی خنثی و در حاشیه بود.

در فصل دوم یک مالک علیل ذلیل کنج خانه مانده را می بینیم که هیچ نقشی در سریال ندارداین منتقد سینما و تلویزیون با یادآوری این که فصل اول زخم کاری به خاطر حضور جواد عزتی جذابیت نصفه و نیمه ای داشت ادامه داد: در فصل دوم یک مالک علیل ذلیل کنج خانه مانده را می بینیم که هیچ نقشی در سریال ندارد. من اصلا نمی دانم این مالک چرا در سریال هست. چون بود و نبودش فرقی ندارد.

وی با اشاره به پررنگ شدن نقش پسر مالک بیان کرد: کارگردان شخصیت اصلی را به پسری به نام میثم سپرده بود. به این میثم یک ریش اضافه کرده بود. او هم در این سریال نقش کلیدی نداشت و کار مهمی انجام نمی داد. یک فرمول ساده وجود دارد که می گوید باید جلوی قهرمان موانعی به وجود بیاید و او موانع را بردارد تا به هدف برسد. در یک سریال زنجیره‌ای از موانع را باید ببینیم. ولی در زخم کاری۲ اصلا مانعی وجود نداشت و میثم درگیری آنچنانی با بقیه نداشت.

طلوعی و شفاعت در «زخم کاری» خنثی و سرگردان هستند
نمایی از سریال زخم کاری: بازگشت

کامبیز دیرباز لهجه چاله میدانی تهرانی دارد و نمی تواند از آن لهجه جدا بشودعشقی ادامه داد: این که دخترها عاشق میثم می شدند یک فرم تکرار شونده بود. در فصل اول هم مالک عاشق دختری شد که پدر او با پدر خودش دشمن بود. حالا این رابطه با دختری به نام شیدا تکرار می‌شود و هیجان قسمت اول را ندارد. مخاطب هنگام دیدن این فیلم کنجکاو نمی‌شود. در حالی که نسل امروز بسیار فیلم‌باز و سریال‌باز هستند و بهترین آثار خارجی روز را نگاه می‌کنند.

این منتقد سینما و تلویزیون تاکید کرد: در فصل اول مخاطب می‌دانست که هولدینگ ریزآبادی دارد چه تجارتی انجام می دهد. قراردادهای نفتی و خرید و فروش مواد مخدر داشتند که مشخص بود. در فصل دوم طلوعی به دنبال مادر میثم بود ولی قصه از این موضوع هم زود عبور می کرد. یعنی حتی همین موضوع هم درام ایجاد نمی کرد.

شفاعت زاید و سرگردان است

وی با اشاره به بازی مهران غفوریان گفت: شفاعت در این سریال یک شخصیت زائد و سرگردان بود که فقط با کامبیز دیرباز حرف می‌زد و می رفت. به عنوان یک ضدقهرمان نقش موثری نداشت. او قبلا نقش کمدی بازی کرده؛ اما این جا نه جدی بود و نه کمدی.

طلوعی و شفاعت در «زخم کاری» خنثی و سرگردان هستند
جواد عزتی در نمایی از سریال زخم کاری: بازگشت

لهجه دیرباز تکرار می‌شد

عشقی درباره بازی کامبیز دیرباز توضیح داد: طلوعی در این سریال فقط ژست می گرفت که بگوید همه کاره است. اما مشخص نبود دارد چه کار می کند. کامبیز دیرباز لهجه چاله میدانی تهرانی داشت و نمی توانست از آن لهجه جدا بشود. او در سریال تب سرد که جزو اولین کارهایش بود هم همین لهجه را داشت. آنجا یک نقش لات جنوب شهری را بازی می‌کرد.

وی افزود: شخصیت منفی باید جذاب باشد. شخصیت‌های منفی که هیچکاک می سازد هنوز جذاب هستند. طلوعی با آن که چند نفر را کشته بود ولی مهیب نبود. شما طلوعی را با بزرگ آقای سریال شهرزاد مقایسه کنید. علی نصیریان در آن سریال خیلی در روند داستان از بخش‌های عاطفی گرفته تا حادثه‌ای تاثیرگذار بود و قصه را به پیش می‌بُرد. در سری اول جواد عزتی در کشتن عمو و آزار و اذیت ناصر خیلی نقش موثری داشت. او یک شخصیت منفی روانپریش پُرعمل بود که لایه‌های متنوعی داشت. ولی در فصل دوم کامبیز دیرباز خیلی خنثی و در حاشیه بود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha