مستند «خشم دیجیتال» یکی از قسمتهای مجموعه مستند «ضد» به کارگردانی محسن کریمیان، محصول مرکز مستند سوره، یک اهمیت و ضرورت در تولید را نشان می دهد، چون؛ در حال حاضر بخشی از جهان اجتماعی ما در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در جریان است.
مستند به طور پنهان اشاره میکند اگر تا چند سال قبل فضای مجازی، فضایی سرگرمکننده بود و تنها بخشی از اوقات ما را به خود اختصاص میداد هم اینک، بخش بیشتری از اوقات ما را به خود اختصاص داده و امکان تعاملات و گفتوگوی بیشتری فراهم آورده است. «خشم دیجیتال» مختص به همین حال و فضاهای جدید است.
این مستند با صراحت تمام و بیپیرایه، شفاف و البته پُر از هشدار و انذار پیامش را مستقیم به کاربران و مخاطبان فضای مجازی منتقل میکند. مهمترین هدف کارگردان از ساخت این مستند ترسیم و توصیف مساله اجتماعی جدیدی تحت عنوان «خشونت» از نوع مجازی است که گریبانگیر انسان امروز شده است.
نوعی از خشونت که به صورت پنهان از دید کاربران، چنان بر زندگی او تاثیر گذاشته است که نمیداند مسبب آن کیست! خشمی که سبب تغییر شئونات مختلف ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی او شده و انسان را عصیانگر کرده است بدون آن که بداند او در کدام ناکجاآباد زندگی میکند.
کارگردان در مستند «خشم دیجیتال» به خوبی طرح مساله میکند و بازنمایی گونهای خشم را به تصویر میکشد که توسط «ترولها» یا اوباش مجازی نشات میگیرد. «ترولها» همان موجسوارانی هستند که میدانند ما در این دنیای پُر از تلاطم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست – محیطی و بهداشتی، آیینی و دینیهای انحرافی و ساخته شده زندگی میکنیم؛ دنیایی که پُر از بیعدالتی است، نهادها و سازمانهای بشردوستانه بیکارکرد شدند، مقامات دولتی بر سرتحقق وعدههای خود نیستند و کمتر قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارند.
آنها میدانند هر روز فناوریها و تکنولوژیهای نوین، مرزهای واقعی دنیای واقعیت و غیرواقعیت را از بین بردهاند. «ترولها» به راحتی سوار بر این موج میشوند، بر کاستیها پافشاری میکنند و با چاشنی اغراق در هم آمیخته میکنند سپس منتظر نمود آن میشوند.
از نظر آلن دوباتن در دنیای امروز مقداری خبائث کار کسانی است که نمیتوانند تصور کنند قدرت زخم زدن به دیگران را دارند. آنها گمان میکنند که رفتارشان تاثیری روی دیگران ندارد و این موجب میشود شرط ادب و انسانیت را زیر پا بگذارند و طوری ضربه بزنند که انگار طرف مقابل زره فولادی به تن دارد. از این نظر به رفتار دوران کودکی وفادارند. بنابراین حضور این اوباش رسانهای بر دامنه این آشفتگیها هروز افزوده میشود.
با نگاهی عمیقتر ملاحظه میشود تقریباً در همه اَشکال جنبشهای اخیر اعم از دگرگونساز، اصلاحطلب، رستگاری بخش و تغییر دهنده چون جنبشهای مدنی، محیط زیست، جنبش صلح، دانشجویی، حقوق بشر، ضدِ نژادپرستی، فمینسیتی، وال استریت، بهار عربی، انقلاب اوکراین، انقلاب ارمنستان و... رد پای «ترولها» به چشم میخورد. هرچند این جنبشها رهبری واحد ندارند، در شبکه وسیع روابط غیررسمی و در میان همفکران و وابسته به فضای مجازی به سرعت شکل اعتراضی به خود گرفتند.
اما ترولها نقش مهمی در آن داشتند. آنها دانسته و با قصد قبلی به تحریک کاربران دست زدند. این تحریک نه از روی ناکامی آنها بلکه به منظور دامن زدن و وخیمتر شدن اوضاع و کشاندن خشونت به میدان واقعی جامعه صورت پذیرفت.
مستند «خشم دیجیتال» در ترسیم آنچه «ترولها» انجام میدهند، موفق عمل کرده اما راهکار جدیای ارایه نمیدهند.
محسن کریمیان در این مستند به خشم برخاسته مردم که از ناکارآمدی دولتهاست، اشاره ای ندارد. خشم عمومی ایجاد شده را ناشی از جامعه میداند که هر روز رو به افزایش است اما از نهاد مسئول صحبتی به میان نمیآورد! رهنمود کلی همیاری و همکاری و هوشیاری بیشتر در هم پیوندی کاربران فضای مجازی را پیشکش میکند اما از سهم نهادهای مسئول در خشم موجود سخنی به میان نمیآورد! در آخر این پرسش مطرح است که نقش «ترولها» در تکنولوژی جدید هوش مصنوعی با دیگر تکنولوژیهای همبسته که اینک به سطح بیسابقهای از توانمندی و کارایی رسیدند و در حال عبور از مرزهایی هستند که تا چندی قبل، غیرقابل دسترسی تصور میشد، چیست؟ آنها اینبار چگونه وارد عمل خواهند شد!!! سازوکار جامعه ما چیست؟
نظر شما