ماجرای تشییع تابوت خالی از پیکر شهید مفتح

به گزارش ایرنا، محمد مفتح در سال ۱۳۲۲ همراه پدرش به قم رفت. اولین جایی که رفتند زیارت حضرت معصومه(س)بود. محمد یقینا فکرش را نمی کرد ۳۶ سال دیگر این حرم جایگاه ابدی پیکر شهیدش باشد. محمد را برای ادامه تحصیلات حوزویش، به مدرسه «دارالشفاء» برد و نزدیکی این مدرسه به حرم، خوشحالی محمد را مضاعف کرده بود.

روحانی جوان آن روزهای قم، در کلاس اساتید بزرگی چون آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله محمد حجکوه کمره ای و امام خمینی (ره) شرکت می کرد.

در تابستان سال ۱۳۲۸ بود که پدرش، دختر آیت الله حاج شیخ حیدر علی جباری انصاری (که از نوادگان جابربن عبدالله انصاری، نخستین زائر مرقد امام حسین(ع)بود) خواستگاری کرد و نیمه شعبان همان سال نیز خطبه عقد جاری شد.

مفتح خانه ای برای خود و همسرش در خیابان صفائیه قم تهیه کرد. در این سال ها برای وحدت حوزه و دانشگاه فعالیت های بسیاری را انجام داد.

اما ۱۰ ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در روز سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ وی و ۲ محافظ او به نام «جواد بهمنی و اصغر نعمتی» توسط گروه فرقان به شهادت رسیدند.

از حیاط خانه تا حیاط دانشکده الهیات

ساعت حوالی ۸:۱۵، خودرویی که شهید مفتح در آن سوار بود از حیاط خانه حرکت کرد و ساعت ۹ جلوی دانشکده ایستاد. راننده موتور به همراه ۲ سرنشین دیگر شروع به تیراندازی کردند و ۲ محافظ پاسدار شهید شدند.

همچنین یکی از تروریست ها که زیر بالکن جلوی ساختمان دانشکده پنهان شده بود، به سمت سر مفتح شلیک کرد و گریخت. مفتح نیز پس از انتقال به بیمارستان و تا زمان رسیدن فرزندانش، به دیدار حق شتافت.

همچنین یکی از تروریست ها که زیر بالکن جلوی ساختمان دانشکده پنهان شده بود، به سمت سر مفتح شلیک کرد و گریخت. آیت الله مفتح نیز پس از انتقال بیمارستان و پیش از رسیدن فرزندانش، به دیدار حق شتافت.پدرِ بزرگوار شهید مفتح، ۲ ماه پس از شهادت فرزندش، از دنیا رفت اما در این ۲ ماه خانواده شهید مفتح هیچ گاه اجازه ندادند او از شهادت فرزندش باخبر شود، چراکه کهولت سن پدر، توانایی برای تحمل این داغ را نمی گذاشت.

نقشه دزدیدن پیکر شهدا

در کتاب «ترکیب التقاط و ترور (بررسی عملکرد و اسناد گروه فرقان)» که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، ماشاءالله رحیمی می‌گوید؛ حتی تشییع شهید آیت الله دکتر مفتح نیز حاشیه‌هایی داشته است.

او می‌گوید: گروهی مامور تحویل پیکر شهدا از پزشکی قانونی و انتقال به دانشگاه تهران شدند تا فردای آن روز برای تشییع همه چیز آماده باشد، من نیز جزو این گروه، مامور تدارکات تشییع شدم.

پیکرها را نصف شب با هزار زحمت از پزشکی قانونی به دانشگاه تهران منتقل کردیم. به دانشگاه که رسیدیم، از لابه‌لای درختان به ما تیراندازی شد و متوجه شدیم که می‌خواهند جنازه‌ها را بدزدند.

قصد آن ها از دزدین پیکر ۲ پاسدار این بود که با پیکر شهید مفتح تشیع نشوند تا به مردم چنین القاء کنند که جمهوری اسلامی، حتی حاضر نیستند جنازه‌های پاسدارهایی را هم که به خاطرشان شهید می‌شوند را همراه با جنازه‌ی شهید مفتح تشییع کنند.

خنثی سازی نقشه ربودن پیکر شهید مفتح و محافظانش

در آنجا موضوع نگرانی خود را به مرحوم خلخالی که حاکم شرع بود، منتقل کردیم. ایشان به بهانه‌ اینکه می‌خواهد بازدید کند، جنازه‌ها را در اتاقی در مسجد امام حسن عسکری گذاشت و سپس تابوت‌ها را عوض کرد، به این شکل که جنازه‌ی شهید مفتح را در تابوت یکی از پاسدارها گذاشت و جنازه او را به تابوت رسمی که برای ایشان در نظر گرفته شده بود، منتقل کرد.

در فاصله‌ای که مردم تابوت پاسدار شهید مفتح را به جای تابوت خود ایشان دور ضریح می‌گرداندند و صلوات می‌فرستادند، جنازه شهید مفتح را دفن کردیم و مرحوم خلخالی گفت بیایید که می‌خواهم تلقین بخوانم. در هر حال جنازه‌ی شهید مفتح و دو پاسدارش نزدیک هم دفن شدند و توطئه‌ی آقایان طرفداران خلق خنثی شد.

حجره ۲۲ صحن امام رضا (ع) حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) از گذشته محل دفن علمای بزرگی بوده است، پس از خاکسپاری شهید مفتح و دو پاسدار همراهش در آن، به مقبره دکتر مفتح شهرت پیدا کرده است.