این یک فیلم عادی نیست/ مردم بعد از تماشا همدیگر را حاجی خطاب می‌کردند+ فیلم

تهران- ایرنا- شاید باور نکنید ولی ۵۷ سال پیش یعنی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یک فیلم مستند به نام «خانه خدا» در ماه مبارک رمضان در برخی سینماها به نمایش درآمد، به گونه‌ای که برخی گفتند سینماهای ایران به حسینیه تبدیل شدند، مردم بعد از تماشای این فیلم همدیگر را حاجی خطاب می‌کردند.

به گزارش خبرنگار معارف ایرنا این روزها که خبر خوش از سرگیری سفر خانه خدا به گوش می رسد، حال و هوای ۷۰ هزار زائری که قرار است تا پایان سال به عمره مفرد مشرف شوند، قابل وصف نیست؛ سفری که ۹ سال است انتظار آن را می کشند و هر بار با دیدن زائران بیت الله الحرام که به گرد خانه خدا می گردند، تاکنون اشک حسرت می ریختند حالا با دیدن تصاویر مسجد الحرام و حرم نبوی اشک شوق از چشمانشان سرازیر می شود.

سینمای ایران این روزها حال خوشی دارد و آمار و گزارش های منتشر شده نشان می دهد که رونق به سینما برگشته است. محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا اعلام کرده است که در ابتدای دولت سیزدهم فقط ۵۷۰ سینمای فعال در کشور وجود داشت ولی حالا به ۸۳۲ سینما رسیده است. موسسه سینماشهر نیز به آمار ۲۴ روزه میزان فروش سینماهای ایران از ابتدای آذر استناد و رقم ۱۲۲ میلیارد و ۶۹۰ میلیون تومان را اعلام کرده و این راه گفته که فروش سینماها در هفته گذشته بیش از ۳۵ میلیارد و ۶۴ میلیون تومان بوده و ۸۴۴ هزار و ۵۳۳ نفر به تماشای فیلم‌های اکران شده پرداختند.

البته بیشتر فیلم های به نمایش درآمده در سینماهای کشور مضمون طنز دارند و پویانمایی بچه زرنگ که برای کودکان به نمایش درآمده بیش از دو میلیارد و ۳۶۴ میلیون تومان فروش داشته است.

اما این سوال مطرح است که آیا دوباره سینماهای ایران حال و هوای ۵۷ سال پیش را تجربه می کند یا نه. حالا به مناسبت سالروز پخش یک فیلم مستند و همچنین راهی شدن زائران خانه خدا از ۱۳ دی که مصادف با سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی است، یادی می کنیم از مستند خانه خدا که در چنین روزی، ۳۰ آذر سال ۴۵ مصادف با هشتم ماه مبارک رمضان در سینماهایی در شهرهای تهران، شیراز و تبریز به نمایش درآمد.

البته در آن زمان تمام پوسترهای فیلم‌های دیگر جمع آوری و حتی پیش نمایش‌های فیلم‌های دیگر متوقف شد و در عوض روی دیوارهای سالن انتظار سینماها کتیبه‌های مذهبی و ۱۷ بند محتشم نصب شد. همچنین عکس‌های مختلفی از خانه خدا و عکس‌هایی از مدینه سالن های سینما را مزین کرده بود. هجومی که مردم در آن سال برای تماشای این فیلم آوردند، بی سابقه بود و در واقع یک مراسم آئینی برای یک نمایش دینی درست شده بود.

جلال آل احمد در کتاب خسی در میقات در فصل توضیح مسلخ و قربانی نوشت «دامن احرام را بالا زده می‌گشتیم، یکی فیلم برمی‌داشت در لباس احرام با دوربین ۱۶ میلیمتری و دو سه نفر عمله دایره الصحه و الامن اطرافش می‌پلکیدند» جلال در زیرنویس این مطلب نوشت که همان سال یک دسته اندونزی‌ها از مراسم حج فیلم گرفتند و فرانسوی‌ها آن را در تلویزیون فرانسه پخش کرده بودند و برادر زنش در پاریس دیده بود و نقل می‌کرد. البته کسی که آل احمد به او اشاره می‌کند، احتمالاً یک عکاس ایرانی به نام عزیز رشکی بوده که در آن سال از مراسم حج فیلم برداشته ولی این فیلم موجود نیست که این مطلب یک سال بعد انگیزه‌ای برای ساخت فیلم خانه خدا شد.

غلامرضا رشکی فرزند این عکاس می گوید یک فیلم ۱۶ میلیمتری تهیه کرده بودند که به تلویزیون آلمان بردند ولی این فیلم دیگر برنگشت و همین مساله باعث شد تا ابوالقاسم رضایی آن فیلم معروف خانه خدا را تولید کند.

در بخشی از متن پیش آگهی فیلم خانه خدا ساخته ابوالقاسم رضایی که در سال ۱۳۴۵ در بعضی از سینماهای ایران به نمایش درآمد و مورد استقبال مردم قرار گرفت، اینگونه به تبلیغ فیلم پرداخته شد: این یک فیلم عادی نیست. سندی است با عظمت از شوق انسان برای نزدیکی به پروردگار یکتا و توانا. برای نخستین بار یک فیلم بزرگ، چشم مشتاقان زیارت خانه خدا را به تماشای مراسم باشکوه حج روشن می‌کند.

محمد تهامی نژاد پژوهشگر تاریخ سینما درباره فیلم خانه خدا می گوید: این فیلم از نظر ثبت یک واقعه تا آن روز سابقه نداشته و یک اتقاقی از نظر اقتصادی در سینما افتاد و این فیلم مستند نشان داد که سینما چه قدرت فوق العاده ای برای جذب تماشاگر دارد. بسیاری از مردم در آن زمان سینما و تلویزیون را به دلیل اعتقادات مذهبی که فیلم‌ها و تصاویری مخالف عقایدشان پخش می کرد، نمی‌پذیرفتند و عملاً آنها را تحریم کرده بودند ولی برای پخش این فیلم قواعد تغییر کرد.

بعد از پایان نمایش فیلم بعضی از مردم همدیگر را حاجی خطاب می‌کردند و حتی عده‌ای برای تبرک دست به پرده نمایش سینما می‌کشیدند

نکته دیگر این بود که بعد از پایان نمایش فیلم بعضی از مردم همدیگر را حاجی خطاب می‌کردند و حتی عده‌ای برای تبرک دست به پرده نمایش سینما می‌کشیدند. احمد طالبی نژاد منتقد سینما در مجله فیلم نوشت: آن زمان وی یک نوجوان بوده و به اتفاق پدرش به سینما رفته بود تا فیلم خانه خدا را ببینند که در ورودی سینما کتیبه‌هایی زده بودند و پدرش کتیبه‌ها را بوسید و به داخل سینما رفت.

در این مستند جزییاتی از ساخت فیلم خانه خدا مورد بررسی قرار گرفته است. مثلا رضایی به سراغ یکی از باسابقه‌ترین حمله داران ایرانی به نام شربت اوغلی رفت که به عنوان مدیر کاروان حج در مکه و مدینه آشنایانی داشت و می‌توانست راه تولید را برای آنها هموارتر کند یا در مدینه منوره کتابخانه ای وجود دارد که قرآنی به خط حضرت علی (ع) در آن نگهداری می شود یا صعب العبوری راه، بهانه ای برای نادیده گرفتن غار حرا نشد.

در عنوان بندی ابتدایی فیلم در کنار نام عوامل فیلم عنوان حاجی ذکر شده است

یکی از تأثیرگذارترین صحنه های این فیلم لحظه بارش باران در مسجدالحرام بود و تولیدکنندگان این مستند، بارش رحمت الهی در این مکان مقدس را توفیقی برای خود می دانستند تا مناظری بدیع از ریزش صحنه های باران را ضبط کنند. همچنین سازندگان این مستند افتخار می کردند که نامشان به عنوان حاجی ذکر شود و لذا در عنوان بندی ابتدایی فیلم در کنار نام عوامل فیلم عنوان حاجی ذکر شده است.

مستند خانه خدا بعدها به زبان انگلیسی ترجمه و به بسیاری از کشورهای مسلمان فروخته شد. البته این فیلم سال‌ها بعد توسط ابوالقاسم رضایی با عنوان جدید زیارت مکه دوباره تدوین شد.

احمد ابراهیمی کارگردان مستند درباره خانه خدا می گوید: این فیلم تقریباً به تمام زبان‌های زنده ترجمه شده ‌است؛ از زبان عربی، انگلیسی، فرانسه گرفته تا زبان‌های آسیای شرقی که تمامی اسناد آن موجود است. این فیلم در فیلمخانه ملی ایران نگهداری می‌شود. فکر می‌کنم حدوداً پنج یا شش سال پیش فیلمخانه ملی زحمت کشید و فیلم را به شکل کامل اصلاح کرد و هم‌اکنون با کیفیتی بسیار عالی در اختیار پژوهشگران قرار دارد. حتی برای نخستین بار در یکی از جشنواره‌های بین‌المللی فیلم فجر نمایش داده شد.

وی که مدیر گروه جهادی و مردمی بهشت بقیع هم هست، اضافه می کند: خبر نمایش مستند خانه خدا در تمامی روزنامه‌های آن زمان منتشر شد، چرا که مردم برای اولین‌بار تصاویر متحرکی را از خانه خدا می‌دیدند و این امر بر جامعه مذهبی اثری بسیار درخشان می‌گذاشت. با تمام این اوصاف، عده‌ای در تهران در عقاید مذهبی تندرو بودند و در حدود سال ۱۳۴۳ زمانی‌ که زمزمه‌های تولید این اثر مستند آغاز شده بود، ناراحتی خود را ابراز کرده بودند و چندبار به آقای رضایی و گروهش پیام داده بودند که در صورت اکران این اثر، تو را خواهیم کُشت!

یک روز جوانی که ظاهراً معلم بوده، در حوالی دفتر آقای رضایی کمین کرده و زمانی‌که رضایی با راننده خود می‌خواستند از دفتر «ایران فیلم» بیرون بیایند، با چاقو به او حمله می‌کند و خراش‌هایی را به گردن و دست آقای رضایی وارد می‌کند. البته آن جوان وقتی می فهمد که رضایی چه هدفی داشته، به ‌اشتباه خود پی برده و از وی عذرخواهی می‌کند.

مستند درباره خانه خدا را اینجا ببینید که به فیلم هایی از جمله «خانه خدا» و سایر مستندهایی که درباره حج ساخته شده پرداخته است.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha