به گزارش ایرنا، با انتصاب وحید مرادی به عنوان سرپرست فدراسیون والیبال، پروسه انتخاب سرمربی تیم ملی با تغییراتی همراه شد. مرادی در ابتدا با مربیانی همچون پیاتزا، هینن و سعید معروف که در زمان ریاست داورزنی هم گزینههای هدایت تیم ملی والیبال بودند به مذاکره پرداخت. در ادامه لورزنتی به گزینههای هدایت تیم ملی اضافه شد و در شورای مشورتی که از بسیاری از اهالی و چهرههای والیبالی تشکیل شده بود در خصوص این ۴ مربی بحث و گفتوگو شد. قرار است شنبه یا یکشنبه هفته آینده کمیته فنی با حضور تعداد کمتری از مربیان و کارشناسان والیبال تشکیل شود. خروجی این کمیته میتواند سرمربی آینده تیم ملی را مشخص کند؛ اما در حال حاضر دوگانگی عجیبی بین حامیان سعید معروف و طرفداران مربی خارجی به وجود آمده است. انتخاب هر کدام از این مربیان میتواند محاسن و معایبی داشته باشد.
سعید معروف، آخرین شانس مربیان ایران؟
پس از اینکه تیم ملی والیبال با هدایت بهروز عطایی نتوانست سهمیه المپیک را کسب کند و در رنکینگ جهانی هم چندین پله نزول کرد، اینطور به نظر میرسید که حداقل تا چند سال آینده دیگر خبری از حضور مربیان ایرانی در راس کادرفنی تیم ملی نباشد؛ اما زمانی که داورزنی مشغول مذاکره با مربیان خارجی بود به یکباره نام سعید معروف مطرح شد. ماجرا اینگونه بود که فدراسیون والیبال از معروف خواست یکبار دیگر به تیم ملی بازگردد؛ اما معروف در واکنش به این درخواست عنوان کرد که دیگر قصد بازی ندارد؛ اما حاضر است سرمربیگری تیم ملی را بپذیرد.
وحید مرادی در اولین نشست خبری خود پس از انتصابش به عنوان سرپرست فدراسیون والیبال عنوان کرد که سرمربیگری معروف در تیم ملی، اشتباه است و او را نباید سوزاند. با این اظهارنظر به نظر میرسید پرونده سرمربیگری معروف بسته شده اما مرادی علاوه بر مذاکره با مربیان خارجی با سعید معروف هم صحبت کرد. در نهایت فدراسیون والیبال، سعید معروف، پیاتزا، هاینن و لورزنتی را ۴ گزینه هدایت تیم ملی والیبال معرفی کرد.
مخالفان سرمربیگری معروف معتقدند او هیچ تجربه مربیگری ندارد و هدایت تیم ملی تفاوت زیادی با دوران بازیگری دارد. این صحبت آنها تا حدود زیادی درست و منطقی به نظر میرسد؛ اما نمیتوان به طور کامل آن را تایید کرد. چرا که معروف مقبولیت زیادی در بین بازیکنان والیبال ایران دارد و در شرایطی که زمان زیادی هم تا لیگ ملتها باقی نمانده شاید او بتواند با ایجاد همدلی، بهترین نتایج را در این رقابتها به دست بیاورد و در شرایطی که تیم ملی کمترین شانس صعود به المپیک را دارد این تیم را راهی پاریس کند.
با این حال فدراسیون والیبال تمایل دارد معروف دستیار مربی خارجی شود؛ اما کاپیتان سابق تیم ملی به این پیشنهاد پاسخ منفی داده و تنها به عنوان سرمربی روی نیمکت این تیم خواهد نشست.
انتخاب سخت مربی خارجی
هر ۳ گزینه خارجی مدنظر فدراسیون والیبال، مربیان بسیار مطرحی در والیبال دنیا محسوب میشوند. هاینن نامآشناترین مربی بین این گزینهها است و بسیاری از مردم علاقهمند به حضور او در ایران هستند. کارنامه هاینن هم به جز دو سه سال اخیر با موفقیتهای زیادی همراه بوده است؛ اما نکته مهم در خصوص هاینن، حاشیههایی است که این مربی دارد. او به شدت علاقهمند به اظهارات و رفتارهای چالشبرانگیز است؛ مسئلهای که فدراسیون والیبال هم به آن واقف است.
پیاتزا که در حال حاضر هدایت همزمان تیم ملی هلند و تیم میلانو ایتالیا را بر عهده دارد کارنامه موفقی هم در رده باشگاهی و هم در رده ملی داراست. میلاد عبادیپور که فصل گذشته در تیم میلانو حضور داشت تجربه کار با این مربی را دارد؛ هر چند این تجربه، چندان موفقآمیز نبود و عبادیپور در میلانو بیشتر از آن که بازی کند، نیمکنشین بود.
پیاتزا در ظاهر همه شرایط سرمربیگری تیم ملی را دارد؛ اما ابهامی که در خصوص او وجود دارد، شائبه ارتباطش با برخی دلالهای داخلی است. اینکه این دلالها در فضای مجازی مدام از پیاتزا تعریف و تمجید میکنند، نمیتواند بدون پشت پرده باشد و فدراسیون والیبال باید این مسئله را در نظر بگیرد که در صورت انتخاب پیاتزا به عنوان سرمربی تیم ملی احتمال دارد احتمال دارد پای دلالها به این تیم باز شود.
لورزنتی دیگر گزینه خارجی هدایت تیم ملی والیبال است؛ مربیای که چندین قهرمانی در بالاترین سطح رقابتهای باشگاهی دارد و هم اکنون هم سرمربی تیم مطرح پروجیا است. در بین گزینههای خارجی هدایت تیم ملی، این مربی دارای بیشترین وجاهت به لحاظ فنی است؛ اما دو نکته در خصوص این مربی وجود دارد. لورنزتی زبان انگلیسی نمیداند و همین مسئله میتواند در ارتباطگیری او با ملیپوشان، مشکل ایجاد کند. ضمن اینکه او سابقه هدایت تیمهای ملی را ندارد و برخی کارشناسان اعتقاد دارند مربیگری در باشگاه و تیم ملی تفاوتهای زیادی با هم دارند.
مرادی در دوراهی
اینکه فدراسیون والیبال به دنبال انتخاب هر چه سریعتر سرمربی تیم ملی است تصمیم درستی است؛ اما انتخاب هر کدام از این مربیان میتواند یک ریسک بزرگ باشد. تیم ملی عملا شانسی برای المپیکی شدن ندارد و در چنین شرایطی جذب مربی گرانقیمت خارجی نمیتواند چندان منطقی باشد؛ مگر اینکه نگاه فدراسیون والیبال، نگاه بلند مدت باشد و مربی خارجی تیم ملی متعهد شود که برای حداقل ۴ سال هدایت تیم ملی را بر عهده داشته باشد؛ در غیر این صورت جذب مربیان خارجی به جز هدر رفت منابع مالی، فایده دیگری ندارد.
شانس بیشتری مربیان خارجی
با وجود مذاکره فدراسیون والیبال با سعید معروف، اینطور به نظر میرسد که سرمربی آینده تیم ملی، خارجی و احتمالا ایتالیایی خواهد بود. پیاتزا و لورنزتی در اولویت فدراسیون والیبال قرار دارند و تا هفته آینده یکی از این دو مربی رسما هدایت تیم ملی را بر عهده خواهد گرفت. هر کدام از این مربیان که هدایت تیم ملی والیبال را بر عهده بگیرند، نیازمند فرصت هستند و نباید توقع داشت به یکباره تیم ملی بتواند همه حریفان را قلع و قمع کند. ضمن اینکه باید مراقب دلالهایی که در زمان سرمربیگری عطایی برای تیم ملی حواشی زیادی ایجاد کردند بود.
نکته منفی دیگری که جذب مربیان خارجی دارد حضور دیرهنگام آنها در ایران است. هم پیاتزا و هم لورنزتی در لیگ ایتالیا حضور دارند و زودتر از اردیبهشت سال آینده نمیتوانند به ایران بیایند. این در شرایطی است که مربی خارجی باید دارای شناخت کافی از بازیکنان و نقاط قوت و ضعف والیبال ایران باشد. در هر صورت انتظار میرود فدراسیون والیبال بهترین تصمیم را برای هدایت تیم ملی اتخاذ کند؛ تصمیمی سرنوشتساز و حیاتی.
نظر شما