به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سینمای ایران برای امسال، اتفاقهای خوبی را رقم زده است. تعداد مخاطبان در حال نزدیک شدن و پیشی گرفتن از آخرین سال پیش از کرونایی است و گیشه نیز به سمت ۱۰۰۰ میلیارد تومان در حال حرکت است. برآوردها حاکی از آن است که سینمای ایران تا پایان امسال موفق خواهد شد تا با بیش از ۳۰ میلیون مخاطب، به گیشه ۱۲۰۰ میلیارد تومانی نائل آید.
این آمار در شرایطی شعفانگیز میشود که کمتر کسی تصور میکرد سینما برای امسال به چنین راندمانی برسد. خیلیها از تعطیلی سینما در نیمه نخست امسال سخن میگفتند و سرمایهگذاران، عامدانه، از اکران بهاری فیلم خود ممانعت به عمل آوردند اما آشتی گسترده مخاطبان با سالنهای تاریک سبب شد تا بسیاری از همان سرمایهگذارها ترغیب شوند تا فیلم خود را در این گردونه پررونق به نمایش بگذارند تا بتوانند در این روزگار آشتی، اتفاقهای خوبی را برای آثار خود رقم بزنند.
در چنین وضعیتی که شاخصهای سینمایی در حال ارتقایی شگرف است و برنامهریزیها برای تداوم این روند در اکران سال آینده در حال انجام است، دبیر شورای صنفی نمایش در گفتوگویی اعلام کرده که نیمی از فروش امسال در انحصار دو فیلم است و نباید از این آمار فروش، ذوقزده شد.
به هر سال از سینمای ایران که نگاه کنیم، یک یا دو فیلم عمدتا کمدی، بار اصلی فروش را به دوش داشتند
در جهت واکاوی این ادعا باید گفت که در سال جاری، تا امروز، ۶۱ فیلم به روی پرده رفته که تنها دو فیلم فسیل و هتل موفق شدند تا حدود نیمی از مخاطبان امسال سینما را به سمت خود جذب کنند.
اما اینکه برخی این اتفاق را احتمالا منحصر به امسال میدانند، نکتهای بسیار عجیب است. به هر سال از سینمای ایران که نگاه کنیم، یک یا دو فیلم عمدتا کمدی، بار اصلی فروش را به دوش داشتند و چند فیلم دیگر نیز اهرمهای کمکی آنها محسوب میشدند و مابقی فیلمها نیز در اندازه خود، فروشهای بهمراتب کمتری دارند که قابل قیاس با آمار فروش آثار بالای جدول نیست.
مثلا اگر بخواهیم خیلی اتفاقی، گیشه دهه ۶۰ را شخم بزنیم و مثلا روی سال ۶۹ متمرکز شویم میبینیم که در این سال، ۲۱۴ فیلم نمایش داشته است که مجموع فروش این تعداد فیلم، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. ۲۰ فیلم اول جدول فروش، نیمی از فروش سالیانه را تامین کردند و ۱۹۴ فیلم دیگر نیز ۶۰۰ میلیون تومان فروختند. پرفروشترین فیلم این سال نیز خواستگاری بوده است.
در دهه ۷۰ نیز بهمانند دهه ۶۰، فرقی نمیکند روی چه سالی تمرکز کنیم چرا که قاعده کلی برای سینمای ایران به همین منوال است. مثلا به سال ۷۷ اشاره میکنیم که سیاستهای دولت اصلاحات در سینما، کاملا به بار نشسته است. در این سال، ۲۸۶ فیلم در سینماها نمایش داشت و سینماها به فروش حدودا ۶ میلیارد تومانی رسیدند. ۱۰ فیلم نخست جدول، نیمی از فروش کلی سال را تامین کردند و ۳ میلیارد تومان دیگر نیز از محل نمایش ۲۷۶ فیلم تامین شد. پرفروشترین فیلم این سال نیز کمدی مرد عوضی بود.
در دهه ۸۰، همان قاعده، تکرار شد. مثلا در سال ۸۳، که ۲۲۸ فیلم نمایش داشتند و سینما به فروش ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی نائل آمد، حدود ۵ میلیارد آن از محل نمایش ۵ فیلم تامین شد و ۲۲۳ فیلم دیگر، بیش از ۵ میلیارد دیگر را تقبل کردند.
البته نیاز به توضیح نیست که بگوئیم بیش از نیمی از فیلمهای اکرانشده این سالها، در تداوم اکران چندینساله آن آثار بوده و تمام این فیلمها، انحصارا در همان سال نمایش داده نشدند. بهطوریکه برای امسال نیز که ۶۱ فیلم نمایش داده شد، ۱۰ فیلم از اکران سال گذشته، به امسال رسید و ۵۱ فیلم، اکران اول خود را از ابتدای امسال آغاز کردند.
بنابراین اینکه تعداد محدودی فیلم، نیمی از فروش کل یک سال را تامین میکنند، یک اتفاق رایج و همیشگی در سینمای ایران بوده که همواره در تمامی این دههها وجود داشته است. تنها تفاوت اکرانهای قدیم با اکران این سالها در آن بوده که در اکران دوران قدیم، به دلایلی چون عدمانتظام سرگروه، فیلمهای همژانر بسیاری در زمان واحد به روی پرده میرفتند که سبب فیلمسوزی گسترده و سرشکن شدن فروشهای خود شده و درنتیجه رقمی که باید نصیب بخشی از آنها میشد، میان آثار بیشتری پخش شد.
در این سالها، با قرار دادن اصل سرگروهی و کف فروش، تاحدودی از آن فیلمسوزی گسترده جلوگیری شده و به همین دلیل، فیلمهای پرمخاطب، به دلیل طولانی شدن زمان اکران و نداشتن رقبای چندان، سهم بیشتری از گیشه میبرند به همین دلیل میبینیم که در دورهای، ۲۰ فیلم اول جدول، نیمی از فروش کل را پوشش دادند؛ در دوره دیگر، این تعداد به ۱۰ فیلم کاهش پیدا کرد، در زمان بعدی، به ۵ فیلم رسید و اکنون زمانی رسیده که ۲ فیلم توانستند نیمی از فروش کل را پوشش دهند.
بنابراین اکنون اتفاق تازهای در سینمای ایران رخ نداده که بخواهیم از بابت تازگی آن، ذوقزده شویم. ذوقزدگی از این بابت است که سینمای ایران، در سالی که حتی سینمای جهان نیز نتوانسته آمار سالیانه خود را به دوران پیش از کرونا برساند، خواهد توانست تا ضمن گذر از بیشترین میزان مخاطب یک دهه اخیر، حتی در مسیر تاریخسازی چندین دهه اخیر نیز گام بردارد.
آخرین آمار ثبتشده نرمال برای سینماها، به سال ۹۸ باز میگردد که سینماها در این سال، ۲۶ میلیون مخاطب داشتند. با این دستفرمان، سینمای ایران، احتمالا در اوایل بهمنماه، از این آمار عبور خواهد کرد تا برای نخستینبار پس از اپیدمی کرونا، سینمای ایران بتواند موقعیت قبل خود را بازیافته و به فکر فتح قلههایی جدید باشد. تعداد مخاطبان سینما در سال ۹۷ نیز حدود ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود که این آمار، قطعا برای امسال نیز محقق خواهد شد.
وقتی سینما نمیفروشد، صدای اعتراض بلند است؛ وقتی سینما میفروشد، باز هم صدای اعتراض بلند است. پس از بیش از دو دهه، قرار است تعداد مخاطبان سینمای ایران، از ۳۳ درصد جمعیت کشور عبور کند، آیا این اتفاق ذوقزدگی ندارد؟
سینمای ایران در سال ۹۶، حدود ۲۳ میلیون نفر، در سال ۹۵، حدود ۲۶ میلیون، در سال ۹۴، بیش از ۱۳ میلیون، در سال ۹۳، کمتر از ۱۳ میلیون، در سال ۹۲، کمتر از ۱۰ میلیون، در سال ۹۱، کمتر از ۱۱ میلیون و در سال ۹۰، کمتر از ۱۵ میلیون نفر مخاطب داشته است. بنابراین اگر سینما برای امسال بتواند تعداد مخاطبان خود را به ۲۸ میلیون نفر برساند، یعنی بیشترین میزان استقبال از سینماها در طول ۲۳ سال رقم خورده است.
آیا چنین اتفاقی که مسلما محقق خواهد شد، ذوقزدگی ندارد؟ آیا این آمار بیش از ۳۰ میلیون مخاطب، ناگهانی و بدون برنامهریزی رقم خورده است؟ کدام سال در سینمای ایران را میتوانید پیدا کنید که خارج از این قاعده بوده و مثلا نیمی از فیلمها، موفق شده باشند تا نیمی از فروش سالیانه را رقم بزنند؟
چرا باید همواره در جهت اعتراض، حرفی بزنیم؟ وقتی سینما نمیفروشد، صدای اعتراض بلند است؛ وقتی سینما میفروشد، باز هم صدای اعتراض بلند است. پس از بیش از دو دهه، قرار است تعداد مخاطبان سینمای ایران، از ۳۳ درصد جمعیت کشور عبور کند، آیا این اتفاق ذوقزدگی ندارد؟ یعنی وقتی کرونا بود و سینماهای کشور تعطیل بود و بسیاری از فعالان حوزه سینما خانهنشین و بیکار شدند، این ذوقزدگی داشت؟
اگر هم فرمول و قاعدهای دارید که سبب میشود تا آمارها از این هم فراتر رود، بسمالله، در همیشه باز است اما مشکل آنجایی است که عدهای تصور میکنند اعتراض همیشگی به هر وضعیتی، نشانهای برای روشنفکری و تفکری انتلکت است اما جریان سیال سینما ثابت کرده که با وجود تمامی این سنگاندازیها، فیلم خوب، همواره مخاطب خودش را پیدا میکند.
سینمای امسال ایران یک تاریخسازی بزرگ انجام داد. این اتفاق با وجود سایهروشنی که از روند تولیدات و تصمیمات سینمایی برای اکران سال آینده وجود دارد نیز قابلتکرار است تا سینمای ایران، به افقهای دستنیافتنی تمام این سالها مشرف شود و این مسیر در جهت صنعتیشدن سینمای ایران که آرزوی تمامی دلسوزان این هنر است، عاری از سنگلاخ شود.
نظر شما