گروه جامعه ایرنا - گیاه شن با برگ های بسیار لطیف در بهار گل های سفید و معطری دارد، در میانه تابستان تا اواخر شهریورماه میوههای شیشه ای رنگ به اندازه دانه های ریز تسبیح دارد که هستههای آن از بیرون دیده می شود، دمای ۴۰ درجه زیر صفر را تحمل می کند، ۵ تا ۶ ماه فصل بدون آب را تاب می آورد، در برابر ناملایمات، گیاهی بسیار سرسخت است، این گونه در ۲۰ استان رویشگاه دارد.
گونه شیرخشت با گلهای بسیار زیبا در فصل بهار و میوه های صورتی، قرمز و جیگری در اواخر تابستان و پاییز و حتی زمستان زیبایی خیره کننده ای دارد، یا انواع زالزالک ها که در پایداری اکوسیستم نقش زیادی دارند و انواع پرندگان و جوندگان از میوه های آن استفاده می کنند، اینها از گونه های بومی هستند که میتوانند به حفظ طبیعت کشور کمک کنند.
اینها بخش بسیار کوچکی از تواناییهای طبیعت ایران است؛ کوهها و دشتهای کشور دارای درخت و درختچههای بومی بسیار زیبا، پایدار و مقاوم است که در شرایط بحرانی می توان با تکیه بر آنها طبیعت کشور را نجات داد؛ برای مثال، اکنون که صحبت از اجرای کاشت یک میلیارد نهال در کشور است میتوان به جای استفاده از گیاهان غیر بومی و غیر مقاوم، از این گونه های بومی بهره برد و چرا باید از گیاهی مانند اقاقیا که در برابر شته، کنه، زنبور برگ خوار، چوبخوار و پوستخوار ضعیف و نسبت به آهک خاک حساس است، استفاده شود.
سال گذشته بود که دولت به وزارت جهادکشاورزی، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست دستور داد تا برنامه ملی کاشت یک میلیارد درخت را دنبال کنند تا در مدت چهار سال یک میلیارد درخت کاشته شود، بر این اساس در این مدت کارهای مقدماتی و تولید نهال انجام شد تا اینکه در ۱۱ آذرماه امسال رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور از آغاز اجرای طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت بهطور همزمان در سراسر کشور خبر داد.
عباسعلی نوبخت افزود: در طرح کاشت یک میلیارد درخت، سهم جنگلها ۳۰۰ میلیون اصله نهال یعنی ۳۰ درصد، زراعت چوب ۳۰۰ میلیون اصله (۳۰ درصد)، فضای سبز ۲۰۰ میلیون اصله نهال (۲۰ درصد) و بیابان ۲۰۰ میلیون اصله نهال (۲۰ درصد) است که اگر همگی این درختان بعد از چهار سال سبز شوند میتوانند ۱۶۰ میلیون تن ترسیب کربن، ۶.۲ میلیون تن تولید اکسیژن، ۱۷۱.۵ میلیون مترمکعب تامین آب، ۲۷.۵ میلیون تن کاهش فرسایش خاک، ۱۷۲.۷میلیون تن جذب گرد و غبار را به دنبال داشته باشد.
با یک جستوجوی ساده در فضای مجازی میتوان دریافت که کشورهای زیادی از جمله عربستان، چین و پاکستان نیز چنین برنامهای را در دستور کار دارند؛ عربستان در قالب طرح عربستان سبز در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی بیش از ۴۰ میلیارد نهال بکارد، همچنین چین کاشت ۷۰ میلیارد نهال در مدت ۱۰ سال را در دستور کار خود قرار داده و پاکستان نیز برای کاشت ۱۴ میلیارد اصله نهال برنامه ریزی کرده است.
بنابراین به نظر می رسد در دنیای امروز اجرای چنین طرح هایی لازم است چون در چند دهه گذشته تا توانستیم طبیعت را تخریب کردیم و حالا که صدای فریاد طبیعت بلند شده و دودش هم به چشم خودمان میرود، به خود آمدیم که ای دل غافل باید دست بجنبانیم وگرنه چیزی از طبیعت باقی نمیماند.
تا اینجای کار حرفی نیست و به نظر می رسد طرح کاشت یک میلیارد درخت کار بسیار خوبی باشد که در راستای نجات محیط زیست و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آن گام بر می دارد اما در این میان یک مساله مهمی وجود دارد و آن توجه به ظرفیتهای موجود در طبیعت و نوع گیاهانی است که در این طرح از آنها استفاده خواهد شد.
از آنجایی که ایران در بحران کم آبی و خشکسالی قرار دارد، از این رو انتخاب گونه از اهمیت زیادی برخوردار است، همین مساله موجب شده تا تعدادی از فعالان محیط زیست و فعالان در عرصه کاشت نهال نسبت به اجرای این طرح اظهار نگرانی کنند؛ اینکه مثلا در یک نهالستان از ۲ میلیون نهالی که تولید می شود یک میلیون آن غیربومی و از گونهای باشد که هیچ جایگاهی در طبیعت کشور ندارند، توجه برخی از فعالان این عرصه را به خود جلب کرده است.
لزوم توجه به زمان بذر دهی درختان بومی
عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی درباره طرح کاشت یک میلیارد نهال در کشور به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: با نهال کاری که روی اصول و فنی باشد مخالف نیستم،؛ در این صورت کاش به جای یک میلیارد نهال، چهار میلیارد نهال و حتی بیشتر کاشته شود اما مساله این است که از گیاهان بومی و سازگار با اقلیم کشور استفاده شود.
مصطفی خوشنویس افزود: در این طرح حدود ۳۰۰ میلیون اصله نهال را برای درختان سریع الرشد با هدف تجارت چوب در نظر گرفته اند، درختان سریع الرشد رقم و گونه های زیادی دارد مانند پوپولوس که روی انواعی از کلونیهای آنها در سازمان تحقیقات جنگل ها کار شده و نتیجه هم گرفتند بنابراین جایگاه آنها تعریف شده است و اگر درصدی از اینها در توسعه صنعت چوب استفاده شود ایرادی ندارد به شرطی که در جایگاهی که تحقیق شده و در همان محدوده، اقلیم و همان شرایط کاشته شود.
وی اظهار داشت: برخی گونه های دیگر هم هستند که از قدیم کاشته شدند که همان زمان روی سازگاری این گونه ها کار شده بود؛ مانند کاج سیاه که اینها هم با درصدهای خیلی کم یعنی حتی کمتر از ۵ درصد می توانند در جنگلکاری مورد استفاده قرار گیرند اما اولویت با گونه های بومی است که باید مد نظر قرار گیرند.
محقق بازنشسته بخش تحقیقات جنگل در موسسه تحقیقات جنگل ها ادامه داد: مسالهای که جای نگرانی دارد این است که زمان کلید خوردن طرح و شروع اجرای آن بسیار کوتاه بوده است، یعنی شهریورماه سال گذشته کلید خورد و از آبان ماه برنامه تولید نهال آغاز شد، در حالی که اجرای چنین طرحی نیاز به مطالعه و بررسی همه جانبه بخش های مختلف دارد.
وی توضیح داد: یکی از معایب آن، کوتاه بودن زمان از دست دادن بذر برخی از گونه هاست؛ زمانی که در آبان ماه تولید نهال آغاز شد تقریباً بخش عمده ای از گونه های خود مانند ملک، نارون، انواع بادام های وحشی، آلبالو وحشی و محلب را از دست داده بودیم، یعنی بذر این گونه ها معمولا در میانه تابستان می ریزند بنابراین در آبان ماه دیگر بذر آنها را نداشتیم از این رو برای تولید سالانه ۲۵۰ میلیون اصله نهال محدود شدیم به گونه هایی که از آبان ماه به بعد بذرشان می رسد البته همان گونه ها هم تابع زمان برای بذر آوری هستند یعنی گونهها سال بذرآوری دارند و اینطور نیست که هر سال به بذر بنشینند.
گونهای مانند اُرس یا سرو کوهی در ۲۱ استان کشور رویشگاه دارد، این درخت معمولا از ۴ تا ۵ سال و گاهی تا ۸ سال یکبار بذر و میوه مناسب تولید میکند
وی گفت: به عنوان مثال گونه ای مانند اُرس یا سرو کوهی در ۲۱ استان کشور رویشگاه دارد، این درخت معمولا از ۴ تا ۵ سال و گاهی تا ۸ سال یکبار بذر و میوه مناسب تولید میکند بنابراین به این ترتیب خیلی از گونهها را از دست دادیم و به تعداد مشخصی از گونه ها مانند اقاقیا و زبان گنجشک محدود شدیم.
عضو کمیته سبز آثار طبیعی ملی تاکید کرد: این طرح باید با یک برنامه منظم انجام شود یعنی نباید یک مرتبه وارد چنین کار بزرگی می شدیم، وزارت جهاد کشاورزی هم به رغم اینکه مدعی است برنامه دارد، اما ندارد من در جلساتشان حضور داشتم و مرتب همین مساله را هم گوشزد کردم.
وی با اشاره به اینکه در اجرای این طرح باید تابع الگوی زمانی و مکانی باشیم گفت: یعنی اینکه جایگاه جنگلکاری ما کجاست، عرصه ها قبل از تولید نهال باید دقیقا مشخص شوند و گونه ای سازگار و بومی آن منطقه برای این عرصه ها در نظر گرفته شود، اینکه چه گیاهی در چه سطحی کاشته شود، چه زمانی بذرها تهیه و نهال تولید و کاشته شود، همچنین سال بذرآوری گونهها و سال احیای هر کدام از عرصه ها مشخص شود بعد از آن به سراغ تولید نهال برویم، در واقع با چنین الگوی زمانی و مکانی میتوانیم چیدمان خود را در تولید نهال و جنگلکاری در سطح کشور داشته باشیم.
خوشنویس افزود: این موارد در برنامهای که وزارت جهادکشاورزی میگوید دارد، دیده نشده است؛ شهریورماه صحبت شد که این کار انجام شود و آبان ماه کلید خورد بنابراین فرصتی برای انجام این کارها نبود، بسیاری از گونه ها دیگر بذری نداشتند بنابراین الگوی زمانی را از دست دادند، حتی برای سالهای بعد هم طبیعت آنها را محکوم کرد که الگوی زمانی از دست دادهای داشته باشند چون سال بذرآوری خیلی از گونهها نبود و نمی توانستند بذر خیلی از گیاهان را تهیه کنند.
اگر گیاهانی که برای کاشت در نظر گرفته می شوند بومی باشند به آب بسیار کمی نیاز خواهند داشتوی ادامه داد: بذر گونههایی مانند ملج، نارون و اوجا در اردیبهشت ماه میرسد و در اواخر بهار و تابستان می ریزند از این رو دیگر درخت و درختچه ای که بذر روی آنها باشد در اختیار نداشتیم در نتیجه این گونه ها را از دست دادیم و مجریان مجبور شدند یک سری گونه هایی که در الگوی مکانی ما جایی نداشتند مانند عرعر و اقاقیا و در جنوب کشور گونه سمر را تکثیر کنند.
این متخصص حوزه جنگلها تاکید کرد: در مرحله بعد این نهال ها تولید می شود، بعد از آن جنگل کار برای کاشت نهال وارد عرصهای می شود که الگوی مکانی آن را در اختیار دارد و باید بر اساس آن گونههایی مانند شیرخشت، نسترن، شن و ارس را بکارد که می بیند هیچ کدام از آنها در اختیار نیست، بنابراین طرح خوبی است اما به شرطی که مکان یابی درست با گونه مناسب باشد؛ این ایراد کار است.
برای کاشت یک میلیارد درخت به ۲ میلیون هکار عرصه نیاز است
عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی اظهار داشت: نکته بعدی این طرح، میزان زمین مورد نیاز برای کاشت یک میلیارد اصله نهال است؛ در خوشبینانهترین حالت اگر نهالها را با فاصله ۴ در ۴ هم بکاریم، در هر هکتار ۵۰۰ اصله نهال جای می گیرد با این حساب برای یک میلیارد نهال نیاز به ۲ میلیون هکتار عرصه داریم و این ۲ میلیون هکتار عرصه هایی هستند که بخش زیادی از آنها فعلا مرتع چرای دام است.
گونههای کاشته شده گاهی به ۳۰ سال زمان نیاز دارند تا از چریده شدن توسط دام دور شوند یعنی حداقل ۲۰ سال قرق نیاز است
وی تاکید کرد: بنابراین اول باید مشکل چرای دام را حل و جای مناسب برای کاشت پیدا کنیم، این نیاز دارد که کار کارشناسی دقیق صورت گیرد و تمام این دامداران شناسایی شوند.
خوشنویس یادآور شد: جنگلکاری اینطور نیست که نهالی بکاریم و در مدت مثلا ۳ تا ۵ سال درختی بشود که از چرای دام خارج شود؛ در کشوری زندگی می کنیم که میانگین بارندگی ۲۵۰ میلیمتر و فصل خشک آن ۵ تا ۷ ماهاست؛ در نتیجه گونه هایی که می کاریم گاهی ۳۰ سال به زمان نیاز دارند تا از چریده شدن توسط دام دور شوند یعنی کف زمان به ۲۰ سال قرق نیاز است و دامدار باید ۲۰ سال از آن عرصه ها دور باشد که تمام این کارها به برنامه ریزی نیاز دارد.
درختانی با کمترین نیاز آبی باید کاشت
عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی درباره نیاز آبی یک میلیارد اصله نهال گفت: هیچ نگاهی به منابع آبی ندارم چون وقتی حرف از گونه های بومی است یعنی باید گونه هایی بکاریم که حداقل ممکن نیاز آبی را داشته باشند، اگر گونه با منطقه سازگار باشد به کمترین آب نیاز دارد، وقتی با گونه های بومی کار می کنیم باید خود را از قید و بند آبیاری رها کنیم یعنی حداقل بین ۳ تا ۴ سال آنهم با یک برنامه دقیق نهال ها را آبیاری کنیم.
خوشنویس ادامه داد: من سالهاست که نهالکاری می کنم؛ از سال ۱۳۸۰ با همکاری مردم در شاخه کوهستانی باغ گیاه شناسی ایران ۲۴ هزار و ۸۰۰ اصله نهال با موفقیت بالای ۹۰ درصد کاشتم آن درصدی هم که از بین رفته یا گراز به گیاه زده و یا به علت حوادث طبیعی بوده است یعنی هیچ کدام از آنها بر اثر خشکی از بین نرفتند.
«کارنامه نظم آبیاری من به این صورت است که سال اول ۷ نوبت در هر نوبت ۲۰ لیتر ، سال دوم ۴ نوبت، سال سوم ۲ نوبت و سال چهارم ۱ نوبت آبیاری می کنم با این شیوه آبیاری گیاه به طور کامل با طبیعت سازگار می شود و بعد از آن دیگر نیازی به آب ندارد، بنابراین وقتی گونه را خوب بشناسی و مطابق با طبیعت گیاه رفتار کنی و در جایگاه خودش کشت شود دیگر نیازی به آبیاری بلند مدت ندارد.»
عضو کمیته استانداردسازی نهال های جنگلی اظهار داشت: بر اساس این الگو اگر در هر هکتار ۴۰۰ نهال کشت شود، در سال اول با ۷ نوبت آبیاری می شود ۲ هزار و ۸۰۰ نوبت آبیاری که ضربدر ۲۰ لیتر در هر وعده آبیاری می شود ۵۶ هزار لیتر؛ یعنی ۵۶ متر مکعب آب در سال اول برای هر هکتار، این رقم زیادی نیست البته به شرطی که گونه ها بومی باشند، این روند اگر خوب اجرا شود هم می توان آب مورد نیاز را تامین کرد و هم می توان نهال مناسب را در عرصه طبیعی با بالاترین راندمان کاشت.
وی درباره اینکه آیا کاشت حجم زیاد درخت در یک منطقه ممکن است اقلیم آنجا را تغییر دهد گفت: درختکاری در تعدیل دما و رطوبت نسبی هوا تاثیر دارد اما اینطور نیست که منطقه خشک را به نیمه خشک تبدیل کند، مقداری هوا را تعدیل، دامنه حداقل و حداکثر دما را متعادل تر، اختلاف دمایی را کمتر می کند، همچنین سرعت وزش بادها را در سطح زمین تنظیم و تبخیر را کاهش می دهد، آشیان اکولوژیک را برای خیلی از موجودات تامین و شکل طبیعی و خوبی را در منطقه ایجاد می کند اما هیچ وقت نمی توانیم انتظار داشته باشیم با تمام تمهیداتی که انجام می دهیم یک منطقه نیمه خشک را حتی به نیمه مرطوب تبدیل کنیم یا نیمه مرطوب را کاملا مرطوب کنیم.
با هزینه یک هکتار جنگلکاری با نهال می توان ۵۰ تا ۷۴ هکتار جنگل کاری با بذر انجام داد قطعا این روش مقرون به صرفه تر استخوشنویس ادامه داد: طبیعت استعداد و توانایی محدودی دارد وقتی تراکم درخت در واحد سطح بالا برود، تبخیری که آن درختان دارند، بارندگی ها و ذخیره رطوبتی که در زمستان انجام می شود و توان تامین آب برای آن تعداد درخت را نخواهد داشت و به مرور درختانی که در جذب رطوبت از طبیعت ضعیف تر هستند حذف می شوند، بنابراین طبیعت به درختانی که توانایی تامین نیاز آبی و غذایی خود را دارند اجازه می دهد که باقی بمانند، بنابراین هیچ وقت نمی توانیم فکر کنیم با تمام شیوه های مدیریتی که داریم می توانیم یک جنگل مانند جنگل های هیرکانی یا حتی جنگل های زاگرسی را مثلا در دامنه های البرز ایجاد کنیم.
برای مکان یابی کاشت درخت باید پله پله حرکت کنیم
عضو کمیته استانداردسازی نهالهای جنگلی درباره مکان یابی برای کاشت یک میلیارد نهال گفت: سازمان جنگل ها با کمک موسسه تحقیقات جنگل ها پایش سرزمین انجام داده که بر اساس آن استعداد و وضعیت اراضی را از نظر مرتعی، جنگلی و گونه های مناسب برای احیای مرتع و جنگل تعیین کردند بنابراین پایه کار در اختیار است و با رجوع به آن می توان از آنها کمک گرفت تا نقشه کار مشخص شود.
خوشنویس افزود: باید پله پله جلو برویم اما متاسفانه این کارها انجام نشده است چون زمان کافی برای انجام وجود نداشت، وقتی کاری شهریورماه کلید می خورد و آبان ماه به مرحله اجرا می رسد قطعا کامل نخواهد بود؛ در این شرایط محکوم به این هستیم که یک سری مسائل را از دست بدهیم در حالی که اگر مثلا می گفتند برای سال ۱۴۰۴ کار را آغاز و در مرحله اول مثلا ۲۰۰ هزار هکتار جنگل کاری کنیم قطعا موفق تر خواهد بود.
وی تاکید کرد: برای اینکه طرح موفق شود ابتدا می بایست نقشه کاشت مناطق مشخص و بعد از آن گونه های مناسب برای کاشت در این مناطق مشخص می شد سپس اقدام به تهیه نهال می کردند و گونه هایی که از سال ۱۴۰۱ امکان استفاده از بذرشان وجود داشت در اولویت قرار می گرفتند و آنهایی که امسال امکان تامین بذرشان فراهم بود هم استفاده می شدند؛ یعنی کاری به این وسعت باید گام به گام پیش رود، این کار بسیار ظریف و دقیقی است که یک دفعه و ناگهانی موفق نخواهد شد.
مراقبت بعد از کاشت، مهمتر از غرس درخت است
خوشنویس درباره مراقبت بعد از کاشت گفت: مراقبت بعد از کاشت حتی برای گونه های بومی هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، در مرحله اول بعد از کاشت مدل آبیاری بسیار مهم است، بعد از آن هم گاهی گیاه به قیم زدن نیاز دارد گاهی هم باید سیستم های جمع آوری آب ایجاد شود، با تمام این کارها اگر چرای دام کنترل نشود قطعا نهال ها آسیب خواهند دید و در نهایت از بین می روند.
وی ادامه داد: یک سری گونه های گیاهی داریم که توانایی این را دارند که با کاشت مستقیم بذر آنها به جنگلکاری مورد نظر برسیم بنابراین وقتی می شود گونه ای را با بذر در طبیعت احیا کرد این یک خطای بزرگ است که بیاییم از بذر نهال تولید کنیم بعد نهال را بکاریم، چون در درجه اول باید نهالستان های زیادی در اختیار داشته باشیم که نیازمند اعتبار زیادی است، بعد هزینه زیادی برای انتقال نهال ها به طبیعت، ایجاد شبکه آبرسانی و آبیاری آنها نیاز است در حالی که می توانیم با بذرکاری گیاه را مستقیم وارد طبیعت کنیم و دیگر نیازی به نهال کاری نیست.
عضو کمیته استانداردسازی نهال های جنگلی اظهار داشت: با هزینه یک هکتار جنگلکاری با نهال میتوان ۵۰ تا ۷۴ هکتار جنگل کاری با بذر انجام داد قطعا این روش مقرون به صرفه تر است آن هم با درصد موفقیت بالاتر ، البته این عدد ممکن است در مناطق مختلف با توجه به دوری و نزدیکی منبع آب متفاوت باشد.
منابع طبیعی موظف است گونه های بومی و اساسی کشور را مشخص و در تولید نهال روی این گونه ها متمرکز شود نه اینکه در یک نهالستان مثلا از ۲ میلیون نهالی که تولید کرده یک میلیون آن غیر بومی باشداما و اگرهای زراعت چوب
وی گفت: نکته مهم دیگری که در این طرح باید به آن توجه کرد این است که بر اساس آماری که اعلام کردند ۷۰۰ میلیون نهال برای احیا و پوشش طبیعت و ۳۰۰ میلیون نهال را برای زراعت چوب در نظر گرفتند ، نهال های زراعت چوب باید سریع الرشد باشند که انواع صنوبرها برای این کار مناسب هستند در جنوب هم گاهی از اکالیپتوس استفاده می شود.
خوشنویس افزود: اگر بخواهیم با درختان سریع الرشد زراعت چوب انجام دهیم به نظر بهتر است ۱۰۰ میلیون نهال برای شمال کشور در نظر گرفته شود که نیاز آبی کمتری دارد و ۲۰۰ میلیون اصله نهال هم برای عرصه های زراعی که تامین آب ضروری نیاز دارند در نظر گرفته شود؛ در واقع این عرصه ها که اکنون زیر کشت گونه های استراتژیک زراعی مانند علوفه ، چغندر، گندم و ذرت هستند که حق تغییر کاربری این اراضی از زراعت به درختکاری وجود ندارد چون قانون آن را منع می کند؛ بنابراین باید اراضی را پیدا کنیم که استعداد پرورش زراعت چوب و آب کافی هم داشته باشد که چنین اراضی با این وسعت نداریم.
عضو کمیته سبز آثار طبیعی ملی افزود: گاهی می گویند که برای آبیاری این نهال ها از آبهای نامتعارف استفاده می شود اما مگر حجم آن چقدر است؟ چه اندازه تصفیه پساب داریم؟ این آبها بیشتر در حومه شهرها است از سوی دیگر اراضی که در حومه شهرها هستند نیز معارض زیادی دارند و کسی این زمین ها را به زراعت چوب تبدیل نمی کند یا برای حمایت از آن قوانین خیلی قوی می خواهد.
خوشنویس تاکید کرد: بنابراین برای کاشت ۲۰۰ میلیون اصل نهال برای زراعت چوب به حدود ۲۰۰ هزار هکتار زمین نیاز است، آن هم در جاهایی که آبهای نامتعارف باشد چون خطای محض است که آبهای زیر زمینی را پمپاژ و برای زراعت چوب استفاده کنیم.
وی این نکته را هم یادآور شد که مصرف آب در زراعت چوی خیلی بالا است، زراعت چوب حداقل هر هفته به یک نوبت آبیاری نیاز دارد، در جاهای گرم و زمان های گرم تابستان حتی ۵ روز یکبار باید آبیاری انجام شود، این مقدار آب نداریم حتی این مقدار تصفیه پساب هم نداریم که بخواهد جوابگوی نیاز آبی این حجم نهال باشد.
این متخصص حوزه جنگلکاری افزود: آبهای نامتعارف باید تصفیه شوند تا عناصر مضر آن کاهش یابد بعد از آن برای زراعت استفاده شود، مثلا وقتی برای صنوبر مدام استفاده می شود باید آب سالمی باشد تا درخت مسموم نشود و از بین نرود.
گونههای بومی مناسب برای جنگلکاری کدامند؟
وی تاکید کرد: من مخالف تولید نهال نیستم اما باید کار علمی و دقیق باشد، باید تمرکز روی گونه های بومی باشد مثلا گیاه اُرس یکی از بهترین گونه های بومی برای تکثیر است، چرا منابع طبیعی نباید روی این گونه متمرکز شود؟ یا گونه شن که در ۲۰ استان رویشگاه دارد بسیار سرسخت است دمای ۴۰ درجه زیر صفر را تحمل می کند، ۵ تا ۶ ماه فصل بدون آب را تحمل می کند.
خوشنویس ادامه داد: همچنین گیاه سیاه تنگرس که گونه مقاومی است و کمک زیادی به پوشش گیاهی مناطق سخت و صخره ای کشور می کند، منابع طبیعی موظف است گونه های بومی و اساسی کشور را مشخص کند و در تولید نهال روی این گونه ها متمرکز شود نه اینکه در یک نهالستان مثلا از ۲ میلیون نهالی که تولید کرده یک میلیون آن غیر بومی باشد مثلا یک میلیون گیاه عرعر تولید کند که هیچ جایگاهی در طبیعت ما ندارد، به نظر من یک نهال اُرس ارزش حتی ۱۰۰ هزار اقاقیا را دارد، یک نهال شن یا سماغ ارزش صدها هزار نهال عرعر را دارد.، بنابراین باید تاکید بر روی گیاهان بومی باشد.
این متخصص حوزه جنگل گفت: گونههای بومی زیادی در طبیعت ایران رشد می کند، گیاهانی مانند شن ، شیر خشت و انواع زالزالک بومی کشور هستند و نقش مهمی در حفظ و پایداری اکوسیستم طبیعی دارند و میوههایشان توسط پرندگان و جوندگان تغذیه می شود، اما در هیچ نهالستانی تولید نمی شوند اما گونهای مانند اقاقیا که شته، کنه، زنبور برگ خوار، چوبخوار و پوستخوار به آن میزند و به آهک خاک حساس است را به وفور تولید می کنیم، یعنی اینکه کسی به فکر گونه های بومی نیست.
وی تاکید کرد: یک الگوی منظم برای تولید نهال تعریف نشده است می خواهند با حداقل اعتبار حداکثر تعداد نهال را تولید کنند تا آمار بالا برود برای همین روی گونه هایی مانند عرعر و اقاقیا متمرکز می شوند که حجم بذر روی درخت آنها بسیار زیاد است که با حداقل هزینه حجم زیادی بذر جمع می کنند و راحت کاشته میشود و بدون هیچ دردسر تیمار این بذرها به نهال تبدیل می شوند اما هیچ جایگاهی در طبیعت ندارند. ۱۴
نظر شما