به گزارش خبرنگار ایرنا، نتیجه این تغییر را میتوان در نمایشگاه عکس آریانژاد بهنام «دوباره با طبیعت» دید که از ۱۲ تا ۱۹ دیماه جاری در بندرعباس برگزار شد و علاقهمندان هنر و طبیعت توانستند برای نخستین بار در استان، حیات وحش هرمزگان را در قابهایی زیبا و دیدنی مشاهده کنند.
به بهانه برگزاری نمایشگاه، با این عکاس و مدیر موسسه حامیان حیات وحش هرموز گفت و گویی داشتیم که دامنه سخن از فعالیتها در بیداری تا خوابهای زیست محیطیاش را دربر میگرفت و پاسخ سوال٬های ایرنا را این گونه داد:
از سال ۱۳۹۱ عکاسی از حیات وحش را پس از دیدن ردی از پلنگ شروع کردم و سال ۱۳۹۴ نخستین عکس از پلنگ میناب منتشر شد که برای بسیاری از مردم غیرقابل باور بود.
به همین دلیل تصمیم گرفتم بیشتر کار کنم تا مردم بفهمند میناب پلنگ دارد که این داستان ادامه پیدا کرد و تا هشتبندی و سِندِرک میناب و بشاگرد ادامه یافت و دریافتیم تمام کوههای شرق استان هرمزگان زیستگاه پلنگ است.
یکی از اهداف اصلی من از عکاسی و این نمایشگاه، نشان دادن همین تنوع زیستی هرمزگان بود.
به عنوان مثال؛ اگر ابتدا به ساکن بگوییم شرق هرمزگان سُمور سرسنگی دارد کسی باور نمیکند مگر اینکه عکس آن را ببیند.
یا جغد عمانی که کسی فکر نمیکرد در ایران وجود داشته باشد اما عکسها و پایشهای انجام شده، حضور این پرنده در هرمزگان را به اثبات رساند که برای شروع این کار، دیدن تلاشها و عکسهای طاهر قدیریان برایم بسیار انگیزه بخش بود.
از آریانژاد درباره این نمایشگاه و ویژگیهای عکاسی از طبیعت و حیات وحش میپرسم که پاسخ میدهد:
در هرمزگان عکاسان زیادی داریم اما کمتر کسی روی حیات وحش کار میکند چون هزینههای آن زیاد است و سختی آن هم کم نیست.
برای عکاسی از غروب آفتاب میتوان به راحتی در لوکیشن مورد علاقه نشست و عکس گرفت اما حیات وحش در اختیار و کنترل عکاس نیست که همین، کار را سخت میکند.
به عنوان مثال؛ از خرس سیاه در تابستان و در منطقهای که دما به ۵۲ درجه هم میرسد باید عکس گرفت، چون خرس سیاه یکی از غذاهای اصلیاش خرماست که تابستان میرسد و در همین فصل میتوان اطراف نخلستانها آن را دید.
در دنیا هم میان این همه فیلم و عکس مستند، فقط برخی شبکهها با سرمایهگذاریهای سنگین میتوانند این کار را انجام دهند اما با وجود این ویژگیها و سختیها ۴۰ عکس از ۳۸ گونه در نمایشگاه به معرض تماشا گذاشته شد.
خاطرات و خطرات
در این روند اتفاقات بدی هم افتاد مثلا الان هر هشت ساعت ناچار به ریختن قطرهای در چشمم هستم که علت آن لارو نوعی مگس است که ۶ سال پیش در کوههای رودان به چشمم پاشیده شد و یا عید فطر سال ۱۳۹۵ که برای عکاسی رفته بودم و ۱۷ ساعت در پرتگاهی گیر کردم و همه فکر میکردند که مردهام.
از تجربههایش درباره رویارویی با حیات وحش و رفتارهای حیوانات میپرسم:
- وقتی شناخت شما نسبت به رفتارشناسی گونهها بیشتر باشد احتمال آسیب کمتر میشود؛ مثلا اگر من خرس سیاهی را ببینم که یک توله به همراه دارد، هیچ وقت به آن نزدیک نمیشوم چون خیلی خطرناک است و یا ببینم پلنگی سر لاشهای درحال غذا خوردن است، هیچ وقت نزدیک نمیشوم، چون میدانم در این وضعیت خیلی خطرناک است ولی گاهی به صورت اتفاقی در صحنههای پیشبینی نشده قرار میگیریم و نمیدانیم پشت یک تخته سنگ، پلنگ یا خرس خوابیده است.
یکی از عکسهای همین نمایشگاه، پرتره یک خرس است که برای خود داستانی دارد:
خرسی را دیدم که تا من را دید فرار کرد و من هم دنبالش رفتم تا عکس بگیرم و در مسیر حواسم نبود که در کنار من یک غار است و ناگهان خرس دیگری از آن غار خارج شد و جالب اینجا بود که هر ۲ با هم در یک لحظه ترسیدیم و فرار کردیم.
یکی از خرسها یک لحظه هنگامی که میخواست به داخل غار برود برگشت و به من نگاه کرد من هم همان لحظه عکسم را گرفتم.
عکاسی از حیات وحش تنها هدفم نیست و تلاش برای حفظ و نجات گونههای در معرض خطر برایم دغدغهای جدیتر است و برای آن دلایل قویتری دارماینها نمونههایی از اتفاقاتی است که در این مدت افتاده اما هیچکدام باعث نشده که این کار را کنار بگذارم، چون واقعا دوست داشتم مردم هرمزگان را با تنوع زیستی این منطقه آشنا کنم که از دیدگاه من یک نمایشگاه عکس، ساخت فیلمهای مستند حیات وحش در این زمینه بسیار موثر است و یکی از اهداف و برنامههای بعدی من چاپ کتاب حیات وحش هرمزگان با عکسهای خوب و با کیفیت است که بدون امکانات و حمایت کار آسانی نیست.
اما عکاسی از حیات وحش تنها هدفم نیست و تلاش برای حفظ و نجات گونههای در معرض خطر برایم دغدغهای جدیتر است و برای آن دلایل قویتری دارم.
ما در ایران ۱۰ گربه سان وحشی داشتیم که ببر و شیر ایرانی برای همیشه منقرض شدند و دیگر هیچگاه برنمیگردند.
همین اتفاق ممکن است برای بقیه گربهسانها هم پیش بیاید و هم اکنون ما چهار گونه گربهسان وحشی در هرمزگان داریم که از بین آنها پلنگ ایرانی در شرق استان تعارضات شدیدی با اهالی و مردم این مناطق دارد.
این پلنگ به خاطر کم شدن شکار طبیعی بهزیستگاههای انسانی و چراگاهها نزدیک میشود و به دامهای اهالی حمله میکند که مردم هم برای حفظ دارایی دامی خود دست به اقدامات متقابل میزنند.
این تعارضات به شکلی پیش میرود که طی چند سال آینده تمام پلنگها کشته میشوند و در این وضعیت اگر بتوانیم کاری انجام بدهیم که این گونههای از بین نروند بسیار ارزشمند است و با تلاش برای حفظ یک گونه نادر جانوری تلاش میکنم برای کشورم و استانم کار درستی انجام دهم.
پرسش سخت
از آریانژاد درباره زندگیاش پیش از ورود به فعالیتهای زیست محیطی و عکاسی از حیات وحش و حرف و حدیثها در این باره میپرسم که با لبخند پاسخ میدهد: چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد؛ میگویند من قبل شکارچی بودهام اما خودم میگویم از شکارچی هم بیشتر بودهام و نه تنها به شکار میرفتم بلکه خودم مغازه لوازم شکار و اسلحه فروشی داشتم.
من از قبل شکارچی بودهام اما خودم میگویم از شکارچی هم بیشتر بودهام و نه تنها به شکار میرفتم بلکه خودم مغازه لوازم شکار و اسلحه فروشی داشتماینها را میگویم تا کسانی که اسلحه دارند و شکارچی هستند بدانند این راه خیلی بهتر وجذابتر از شکار کردن است.
من برای گوشت به شکار نمیرفتم و هدفم تفریح در طبیعت بود و وقتی دیدم که میتوان این تفریح را بدون آسیب به حیات وحش و با لذت بیشتر داشت و نه تنها حیوانی را نمیکشم بلکه اثر هنری هم خلق میکنم که لذتش با شکار قابل مقایسه نیست.
البته در این روند و تحول من تنها نبودم و شاید برایتان جالب باشد که بدانید از نیم قرن پیش تاکنون چند نفر از افراد سرشناس و مهمی که بیشترین کار را برای محیط زیست ایران انجام داده اند همگی قبل از آن شکارچی بودند.
از جمله اسکندر فیروز، هوشنگ ضیایی،دره شوری و خیلی دوستان دیگر.
از آریانژاد میپرسم کسی که بیداریاش را وقف حیات وحش میکند چه خوابهایی میبیند؟ رویاهایش با دیگران فرقی دارد؟
- برای من بهترین لحظات زندگی، هنگام شکار نبوده بلکه وقتی بوده که عکسی را از گونهای گرفتم مثلا برای گرفتن عکس خرس سیاه بین سه تا چهار، به طور مداوم با وجود گرمای زیاد به جاهایی که احتمال میدادم حضور داشته باشد میرفتم و این لحظهها و ساعتها قطعا تاثیر خودش را در خوابهایم نیز نشان میداد که یکی را به عنوان نمونه برایتان تعریف میکنم:
در مقطعی اتفاق بدی برایم افتاده بود همان زمان رویای تکرار شوندهای داشتم که خیلی از گونههای جانوری و حیوانات پشت پنجره مکانی که بودم جمع میشدند و صدایم میکردند....
به عنوان آخرین سوال از او درباره حمایتها و شرایط برگزاری نمایشگاه پرسیدم که در پاسخ شرکت پالایش نفت ستاره خلیجفارس را تنها حامی عملی نمایشگاه معرفی کرد و توضیح داد: برای برگزاری نمایشگاه فقط ستاره خلیجفارس با خرید اثر همراهی خوبی داشت و از متولیان مستقیم این حوزه مانند ادارهکل حفاظت محیط زیست برای برگزاری نخستین نمایشگاه عکس حیات وحش انتظار بیشتری میرفت که در عمل هیچ کاری نکردند.
اما غیر از نمایشگاه و در سایر عرصهها هم انتظار دارم توجه بیشتری به محیط زیست و گونههای جانوری و تنوع زیستی آن بشود.
به عنوان مثال شما در شهر بندرعباس هیچ نشانه و اِلِمانی در این حوزه نمیبینید.
شهرداری، باغ وحش مصنوعی را با هزینه گزاف و از بودجه عمومی در بهترین نقطه شهر میسازد اما حتی یک گونه جانوری هرمزگان را در آن قرار نمیدهد و با تعجب میبینیم که گونههای آفریقایی را به کودکان این شهر معرفی میکند.
البته هنوز هم دیر نشده و میتوان این کوتاهی را جبران کرد...
معرفی:
مرتضی آریا نژاد
متولد ۱۳۶۰ میناب. عکاس، محقق حیات وحش و مدیر موسسه حامیان حیات وحش هرموز
ثبت نخستین رکورد خرسی سیاه آسیایی در مناطق شهرستان هشتبندی، چاپ شده در مجله IBN در سال ۲۰۱۷
نخستین رکورد رسمی مار شو کشندهترین مار ایران در کوههای شرق استان هرمزگان و چاپ مقاله کوتاه در مجله Herpetological journal در سال۲۰۲۰
چاپ مقاله کوتاه زنده گیری خرسی سیاه در ایران در مجله IBN در سال۲۰۲۲
چاپ مقاله پراکندگی پلنگ ایرانی در غرب آسیا در شماره ویژه مجله Cat News در سال ۲۰۲۲
چاپ مقاله پراکندگی ۲ گونه جغد کمیاب عمانی و ماهیخوار و چاپ عکس جغد عمانی روی جلد مجله
Zoology in the Middle East در سال ۲۰۲۳
چاپ مقاله نخستین رکورد درخت سرو مدیترانه ای (زربین) در شهرستان بشاگرد مجله طبیعت ایران ۱۴۰۲
مجری طرح سازمان ملل (sgp) در شرق هرمزگان آموزش و توانمندسازی جامعه محلی و حفاظت از گونه در خطر انقراض پلنگ ایرانی- ۱۴۰۲
نظر شما