روزگار کم‌فروغ نواهای ایرانی و تفاوت نگاه ارسطویی با افلاطونی

تهران- ایرنا- ذائقه موسیقی مردم تا حد زیادی نسبت به قبل عوض شده و این وضعیت، اهالی موسیقی‌های کلاسیک، سنتی و نواحی را بیش از پیش در تنگنا قرار داده است. البته مساله فقط تغییر سلیقه موسیقایی نیست.

موسیقی بومی گوش‌نوازترین عنصر هویت فرهنگی هر ملتی است؛ سرمایه‌ای که محافظت از آن از وظایف مهم متولیان فرهنگی کشورها به شمار می‌آید.

در هنگامه هجوم انواع و اقسام سبک‌های تازه موسیقی و از دید بسیاری از ناظران و صاحب‌نظران، موسیقی کلاسیک و نیز سنتی ایرانی رو به مهجور شدن نهاده است. وجود چالش‌های مختلف بر سر راه فعالیت اهالی موسیقی سنتی در کنار تغییر سلیقه و ذائقه موسیقایی نسل جوان، حیات این سرمایه فرهنگی را در تنگنا قرار داده است، حال آن که بخش‌های مهمی از تکه‌های هویت ایرانی ما در دل همین سبک موسیقی جای دارد.

رهبر ارکستر میترا: تغییر ذائقه‌ به خاطر راهی است که تهیه‌کننده‌ها در پیش گرفته‌اند. وقتی خوراک موسیقایی خوبی به جامعه نرسد و مردم بین انواع موسیقی حق انتخاب نداشته باشد، در نتیجه فقط یکی را می‌توانند انتخاب کنند و آن هم موسیقی پاپ است

امروز ششم بهمن ماه، به مناسبت سالروز وفات «صفی الدین ارموی» یکی از نوابع عالم موسیقی ایرانی در تقویم رسمی کشور به نام «روز آواها و نواهای ایرانی» نام‌گذاری شده است تا شاید هر ساله دست کم در این روز متولیان فرهنگی کشور به صورت جدی‌تر رفع مشکلات این حوزه هنری و راهکارهای احیا و تقویت نواهای اصیل ایرانی را مورد توجه قرار دهند.

اقتصاد موسیقی؛ وقتی بلیت‌فروشی جواب نمی‌دهد و مجوز گرفتن هم مشکل است

مانند بسیاری از حوزه‌ها، اصلی‌ترین چالش فعالان عرصه موسیقی ایرانی، مشکلات اقتصادی است. «محمدرضا صفوی» رهبر ارکستر «میترا» نیز در گفت‌وگو با پژوهش ایرنا مهمترین چالش موسیقی ایرانی را در حوزه اقتصادی عنوان داشته و می‌گوید: به دلیل اینکه بخش خصوصی فقط در حوزه موسیقی پاپ فعالیت می‌کند، عملا انواع موسیقی‌های دیگر به نوعی مهجور هستند و هیچ حمایتی برایشان وجود ندارد؛ این مساله به ویژه برای ارکسترهایی که بیش از۲۰ نفر نوازنده دارند، محسوس‌تر است.

به گفته صفوی با توجه به اینکه استقبال عمومی از موسیقی کلاسیک و نیز موسیقی نواحی چشمگیر نیست، فروش بلیت به هیچ وجه برای تامین هزینه‌های مالی این گروه‌های موسیقی نمی‌تواند جوابگو باشد.

در این خصوص، «علی‌اصغر شاهزیدی» پیشکسوت روش آوازی اصفهان رفع چالش‌های اقتصادی موسیقی سنتی را در تامین بودجه از سوی دولت جست‌وجو کرده است.

به گفته او، تا زمانی که دولت در بودجه‌ای که به مجلس ارائه می‌کند هنر را و البته موسیقی را نادیده گرفته و بودجه مشخصی برای موسیقی ایرانی در نظر گرفته نشود، موسیقی به تنزلِ خود ادامه داده و در نهایت نیز به‌ طور کامل ازبین خواهد رفت.

بخشی از مشکلات اهالی موسیقی را هم باید در مسیر سنگلاخی دریافت مجوز برای برگزاری کنسرت‌ ریشه‌یابی کرد؛ کنسرت‌هایی که قرار است یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی آنها باشد.

صفوی در این باره بیان می‌دارد: بخشی از چالش‌ها به مجوزهایی مربوط می‌شود که اخذ آن پروسه عجیب و غریبی دارد و گروه‌ها را با زحمت زیادی مواجه می‌کند؛ از مجوز خود کنسرت گرفته تا مجوز قطعات و مجوز حراست و ... . این‌ها باعث می‌شود که یک گروه در فاصله زمانی کمتر از سه هفته هیچ وقت نتواند دوباره کنسرت برگزار کند. بنابراین بین ۲ کنسرت حداقل ۴۰ تا ۴۵ روز فاصله می‌افتد.

اوضاع ذائقه جامعه و چالش‌های موسیقی سنتی

علاقه بیشتر جوانان امروز به موسیقی‌هایی غیر از موسیقی سنتی ایرانی، بازار این دست آهنگ‌ها را دچار کم‌رونقی کرده است. اما ریشه این کم‌اقبالی چیست؟

موسیقی سنتی در سطح آکادمیک هم مهجور شده است. برای تغییر این وضعیت باید از هنرستان‌ها شروع کرد. امروز یکی از مشکلات مهم در این زمینه نخست بحث هزینه‌ها و شهریه و دوم کیفیت سیستم آموزشی در هنرستان‌ها است

رهبر ارکستر میترا در این باره نسل جوان را مقصر نمی‌داند و توضیح می‌دهد: این تغییر ذائقه‌ به خاطر راهی است که تهیه‌کننده‌ها در پیش گرفته‌اند. وقتی خوراک موسیقایی خوبی به جامعه نرسد و مردم بین انواع موسیقی حق انتخاب نداشته باشد، در نتیجه فقط یکی را می‌توانند انتخاب کنند و آن هم موسیقی پاپ است.

صفوی کاستی‌ها در حوزه آموزش موسیقی را هم دلیلی برای این کم اقبالی دانسته و می‌افزاید: موسیقی سنتی در سطح آکادمیک هم مهجور شده که در این زمینه به نظرم دولت می‌تواند کمک کند؛ از این نظر که تسهیلاتی برای اهالی موسیقی سنتی در نظر بگیرد تا بتوانند اجراهای بیشتری داشته باشند. طبیعتا وقتی که اجرا زیاد باشد، مخاطب هم به دنبال کردن آن نوع موسیقی ترغیب می‌شود.

صفوی بر این باور است که این اتفاق باید از هنرستان‌ها شروع شود. بهترین جایی که می‌توان نسلی را برای آینده تربیت کرد، هنرستان‌ها هستند. امروز یکی از مشکلات مهم در این زمینه نخست بحث هزینه‌ها و شهریه و دوم کیفیت سیستم آموزشی در هنرستان‌ها است. باید از افراد متخصص در این زمینه کمک گرفت. در وهله بعدی دانشگاه‌ها هستند که آنها هم نقش مهمی در همه رشته‌ها اعم از نوازندگی، آهنگسازی، موزیکولوژی و... دارند. در مرحله بعد هم آموزشگاه‌ها قرار دارند. از نظر من خروجی آموزشگاه‌ها منوط به خروجی هنرستان‌ها و دانشگاه‌ها است چون افرادی که در آموزشگاه‌ها کار می‌کنند، یا فارغ التحصیل هنرستانند یا دانشگاه.

روزگار کم‌فروغ نواهای ایرانی و تفاوت نگاه ارسطویی با افلاطونی

به گفته رهبر ارکستر میترا، بخش دیگر هم به اجرا مربوط می‌شود. در این زمینه مشکل اساسی این است که کنسرت‌های بسیار کمی در کشور ما برگزار می‌شود. وقتی تعداد کنسرت‌ها کم شود در نتیجه کسانی که در این رشته تحصیل کرده‌اند، جایی برای خود نمی‌بینند که بتوانند چیزهایی را که یاد گرفته‌اند، انتقال و نشان دهند و روز به روز از مسیر اصلی که در آن قدم گذاشته‌اند دور می‌شوند.

از منظر یک پژوهش، رویکرد حاکمیتی به هنر رویکردی به اصطلاح افلاطونی است که فعالیت هنرمند را تنها تحت نظارت دائمی مجاز می‌داند. از طرفی، کمبود امکانات و ضعف منابع مالی با نگاه افلاطونی همخوانی نداشته و موجب ناکارایی می‌شود

«حسین مرتهب» خواننده و نوازنده سنتی و سفیر صلح و پیوندهای فرهنگی هم در این باره و در گفت‌وگویی یادآور شده است: ذائقه‌های موسیقی تغییر کرده و این موضوع بایدها و نبایدهای بسیاری را به همراه دارد. جوان امروز باید ارزش و جایگاه موسیقی کشور را بشناسد تا به سمت این موسیقی برود و علاقه‌مند شود.

به گفته مرتهب، اجرای کنسرت‌های مختلف و ایجاد بستر برای برگزاری آموزش‌های اصولی و استفاده از ظرفیت جوانان بااستعداد و کاربلد می‌تواند راهی برای گذر از این چالش‌ها باشد. همچنین برگزاری جشنواره‌های مختلف به‌صورت دوره‌ای گامی در مسیر فرهنگسازی و علاقه‌مندترکردن مخاطبان به موسیقی سنتی و فولکلور است و می‌تواند نقش بسزایی در این جریان داشته باشد.

مشکل از سیاستگذاری است؟ تفاوت نگاه ارسطویی و افلاطونی

برخی کارشناسان، مشکلات نوع سنتی موسیقی را در سیاستگذاری‌های موجود جستجو می‌کنند. یافته‌های یک طرح پژوهشی با عنوان «آسیب‌شناسی سیاستگذاری موسیقی در جمهوری اسلامی ایران» که سال ۹۸ در فصلنامه علمی-پژوهشی سیاستگذاری عمومی منتشر شد می‌گوید رویکرد حاکمیتی به هنر، رویکردی به اصطلاح افلاطونی است که فعالیت هنرمند را تنها تحت نظارت دائمی مجاز می‌داند. از طرفی، کمبود امکانات و ضعف منابع مالی با نگاه افلاطونی همخوانی نداشته و موجب ناکارایی می‌شود.

بنا بر یافته‌های این پژوهش، «چنانچه دولت با تغییر در نگرش خود، روشی ارسطویی را در مواجهه با مساله موسیقی در پیش گرفته و پیشگام آموزش موســیقی ملی ایرانی در نظام آموزش وپرورش باشــد، بی‌شــک گام مهمی در ارتقای سطح سلیقه موسیقایی افراد، خصوصا نسل‌های آینده خواهد برداشت. همچنین باید با تدوین سیاست‌های کلی و تعیین مصادیق، از جزییات امر پرهیز کرده و با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مناسب و اخذ مالیات از فعالیت‌های موسیقی بخش خصوصی، توان حمایت از هنرمندان ملی، احیای موسیقی نواحی و نشر موسیقی اصیل ایرانی را به‌دست آورد.»

در همین پیوند، «کامیار فانیان» متخصص و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران مشکلات در این بخش را بیشتر به تصمیم‌گیران و مدیران مرتبط در دولت‌ها مرتبط دانسته است.

به گفته وی، افرادی که بخواهند در زمینه برگزاری کنسرت یا تأسیس آموزشگاه‌های موسیقی فعالیت کنند، نمی‌توانند به راحتی در رسانه‌ها تبلیغات داشته باشند؛ ضمن اینکه امکان تبلیغات وسیع محیطی، چاپ و نصب بنر در ابعاد بزرگ برای معرفی فعالیت آن‌ها و کنسرتشان در سطح شهر نیز وجود ندارد. مشکل دیگری که وجود دارد زمان محدودی است که مسئولان مربوطه برای فعالیت تبلیغاتی و برگزاری کنسرت‌ها مشخص می‌کنند که همین موضوع نیز مشکلات بسیاری را برای هنرمندان این عرصه ایجاد می‌کند.

به گفته سرپرست موسیقی کهن، حتی اگر فردی بتواند تبلیغات وسیع و پرهزینه‌ای در زمینه موسیقی ایرانی داشته باشد، به دلیل اینکه نمی‌تواند مبلغ بلیت را بالا ببرد و از آن طرف باید هزینه‌های همان تبلیغات را نیز بپردازد، به همین دلیل باز هم از نظر مالی متضرر خواهد بود و عایدیِ چندانی برای او نخواهد داشت.

به باور فانیان ما در کشورمان برنامه‌ریزی بلندمدت و منسجمی در زمینه موسیقی نداریم و بسیاری از افرادِ تصمیم‌گیرنده برای موسیقی نیز سطحی‌نگر بوده و برای تغییر و تحول و شناخت بیشتر و روزآمدی خود کوششی نمی‌کنند.

رهبر ارکستر میترا: از نظر من دولت می‌تواند در دو بخش کمک کند؛ از طرفی در بخش مجوزدهی راهکاری را بیاندیشد که روند راحت‌تری طی شود و از طرف دیگر از فعالان این حوزه حمایت مالی داشته باشند

صفوی اما بر این باور است که از نظر سیاستگذاری‌ها دولت چندان مشکل خاصی برای نوازنده‌ها و موزیسین‌ها یا گروه‌های موسیقی ایجاد نمی‌کند زیرا مشکلات به بخش اقتصادی این موضوع برمی‌گردد که حمایتی وجود ندارد. در ارکسترهای دولتی مانند ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی هم این مشکلات وجود دارد؛ یعنی حقوق نوازنده‌ها بسیار پایین است و همین باعث می‌شود که کیفیت نوازندگی و تمرین و کنسرت آنها هم پایین باشد. چرا؟ چون فعالان این حوزه روی کارشان تمرکز کافی ندارند.

رهبر ارکستر میترا می‌افزاید: از نظر من دولت می‌تواند در دو بخش کمک کند؛ از طرفی در بخش مجوزدهی راهکاری را بیاندیشد که دریافت مجوز روند راحت‌تری داشته باشد و از طرف دیگر از فعالان این حوزه حمایت مالی داشته باشند.

مساله دیگر این که استفاده از ظرفیت‌ها و زیرساخت‌های موجود در این زمینه باید در دستور کار قرار بگیرد. به گفته فانیان اگر هر شهر و هر منطقه‌ای یک فرهنگسرا داشته باشد، رفع برخی مشکلات در این فضاها با زمان‌بندی مشخص و اختصاص فرصت آموزشِ تخصصی و برپایی کنسرت فراهم می‌شود.

بر این مبنا، چالش‌های عمده موسیقی اصیل ایرانی در جامعه امروز ایران را می‌توان در حوزه‌های اقتصادی و سیاستگذاری و نیز اجرایی اعم از آموزش و دریافت مجوزها خلاصه کرد؛ چالش‌هایی که حل بخش عمده‌ای از آن در دست متولیان حوزه هنری است.

در نهایت باز هم باید یادآور شد در شرایطی که انواع و اقسام موسیقی‌های غربی، سلیقه موسیقایی جامعه را اشباع کرده، حمایت از موسیقی سنتی به عنوان یکی از منابع هویت ملی، باید در دستورکار متولیان فرهنگی کشور قرار گیرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha