روانشناسی و تکامل (۱) دو رشته علمی محسوب میشوند که به مطالعه رفتار انسان میپردازند. با این حال، مناسبات بین این دو رشته پیچیده و اغلب مبهم است. یکی از دلایل ابهام و پیچیدگی هم این است که مطالعه تکامل انسان دشواریهای فراوانی دارد. عوامل فرهنگی و اجتماعی میتوانند بر رفتار محیطی (۲) انسان تاثیر بگذارند و تشخیص اینکه کدام عوامل ناشی از تکاملند و کدام ناشی از عوامل دیگر دشوار است.
در میان این پیچیدگی، هوش مصنوعی (AI) ممکن است بتواند به روانشناسی و ژنتیک کمک کند تا رابطه خود را بهبود بخشند. هوش مصنوعی میتواند برای تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ و شناسایی الگوها و روابط مورد استفاده قرار گیرد. همین نکته میتواند به روانشناسان و دانشمندان ژنشناس کمک کند تا درک بهتری از رفتار انسان به دست آورند.
مطالعه تکامل هرگونه موجود زندهای بسیار دشوار است اما این امر در مورد انسان به مراتب سختتر است زیرا تکامل ما را نمیتوان به شکل مستقیم مشاهده و رصد کرد. در چنین شرایطی محاسبه تکاملی به کمک ما میآید که دریچهای است به سمت استفاده از هوش مصنوعی برای رفع دشواریهایی از این دست
از فرهنگ عامه گرفته تا تاریکیهای عرصه اینترنت، ادعاهای بسیاری در مورد «تفاوتهای بنیادی» بین انسانها بر اساس جنسیت، گروههای قومی یا نژادی، گرایش جنسی یا سایر تمایزهای اجتماعی وجود دارد. برخی از این ادعاها میتوانند منجر به تبعیض جنسی و نژادپرستی شوند.
یکی از دلایل این وضع آن است که رابطه بین رفتارهای مشاهده شده در انسانها -از جمله تفاوتهای واقعی یا قالببندی شده بین گروههای مختلف مردم- و فرایند تکاملی یک رابطه پیچیده است. مطالعه تکامل هرگونه موجود زندهای بسیار دشوار است اما این امر در مورد انسان به مراتب سختتر است زیرا تکامل ما را نمیتوان به شکل مستقیم مشاهده و رصد کرد.
عوامل فرهنگی و اجتماعی میتوانند بر رفتار انسان تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، تقسیم کار بین زنان و مردان در داخل خانه و خارج از خانه از طریق تمرکز بر روندهای مدنی-فرهنگی مانند ظهور کشاورزی قابلیت توضیح مییابد. از سوی دیگر، هنگام بررسی مطالعه ژنها (۳) نکتهای باید به خاطر بسپارید این است که تکامل قصد یا مقصدی خاص ندارد. فقط به این دلیل که چیزی را مشاهده می کنیم مثلا تفاوت بین مردان و زنان، نمیتوانیم بگوییم چنین تفاوتی باید نتیجه تکامل باشد.
در این ارتباط، هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل دادههای ژنتیکی و رفتاری کاربرد مییابد. این میتواند به دانشمندان کمک کند تا الگوهای تکاملی را شناسایی کنند که ممکن است منجر به تفاوتهای رفتاری بین گروههای مختلف مردم شود.
با این حال، هوش مصنوعی هنوز در مراحل اولیه توسعه است. روانشناسان و دانشمندان تکامل باید مراقب باشند که از AI به روشی مسئولانه و اخلاقی استفاده کنند.
چالشهایی پیش روی پیشفرضهای تکاملی
استنباط رویدادهای تکاملی از الگوهای رفتاری کنونی، یک روش رایج در زیستشناسی تکاملی است. این روش بر این فرض استوار است که رفتارهایی که در حال حاضر مشاهده میکنیم، از سوی فرآیندهای تکاملی انتخاب شدهاند. با این حال، این فرض همیشه درست نیست.
یک اشکال منطقی در این روش این است که مشاهده یک رفتار خاص در حال حاضر، به این معنا نیست که آن رفتار در گذشته از نظر تکاملی سودمند بوده است. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است یک رفتار خاص در حال حاضر مشاهده شود از جمله:
• یادگیری: ممکن است رفتاری را یاد گرفته باشیم که در گذشته از نظر تکاملی سودمند نبوده است.
• فرهنگ: ممکن است رفتاری را از فرهنگ خود آموخته باشیم که در گذشته از نظر تکاملی سودمند نبوده است.
• اثرات جانبی سایر ظرفیتهای تکامل یافته: ممکن است یک رفتار خاص، اثر جانبی سایر ظرفیتهای تکامل یافتهای باشد که از نظر تکاملی سودمند بودهاند.
• لغزش ژنتیکی تصادفی: ممکن است یک رفتار خاص، نتیجه لغزش ژنتیکی تصادفی باشد و ارتباطی با انتخاب طبیعی نداشته باشد.
بنابراین، برای اعتبار ادعاهای تکاملی در مورد الگوهای رفتاری، باید شواهد دیگری نیز ارائه شود، مانند شواهدی از انتخاب طبیعی مستقیم آن رفتار.
در تکامل محاسباتی، یک آزمایشگر کنترل کاملی بر محیط تکاملی و فشار انتخابی، واسطهها و نحوه تولید مثل آنها و شرایطی دارد که واسطهها در طول زندگی خود با آنها مواجه میشوند. این رویکرد شبیهترین چیزی است که ما به تکامل کنترل شده در آزمایشگاه میتوانیم دست پیدا کنیم
به عنوان مثال، برخی از مردم بر این باورند که تقسیم کار بر اساس جنسیت، یک رفتار تکاملی است. آنها استدلال میکنند که مردان به دلیل اندازه بدن بزرگتر و قدرت بدنی بیشتر، برای شکار مناسبتر بودهاند، در حالی که زنان به دلیل توانایی حمل و پرورش فرزندان، برای جمعآوری غذا کارآمدی داشتهاند.
با این حال، شواهد فیزیکی و ژنتیکی موجود، این دیدگاه را رد میکند. شواهد نشان میدهد که زنان در شکار و تقریبا تمام فعالیتهای فیزیکی دیگر که مردان انجام میدادند، تا زمان ظهور کشاورزی (حدود ۱۰ هزار سال پیش) نیز مشارکت داشتند.
در نتیجه، این ادعا که تقسیم کار بر اساس جنسیت یک رفتار تکاملی است، بر اساس یک استنباط نامعتبر است. برای اعتبار این ادعا، باید شواهد بیشتری ارائه شود، مانند شواهدی از انتخاب طبیعی مستقیم تقسیم کار بر اساس جنسیت.
چالشهایی دیگر، راهحلهایی دیگر
روشهای معمول برای درک ذهن انسان به عنوان محصول تکامل، ما را به نتایج نادرستی رساندهاند. شناخت تکامل برای درک خودمان ضروری است زیرا تقریبا تمام تواناییهای ما تحت تاثیر تکامل قرار دارند.
یک رویکرد جدید به نام تکامل محاسباتی (۴)، در سالهای اخیر ظهور کرده است. این رویکرد شامل شبیهسازی موجودات مصنوعی و بررسی چگونگی تغییر آنها از نسلی به نسل دیگر تحت فشارهای انتخابی است. تکامل محاسباتی به ما امکان میدهد به سؤالاتی مانند «چرا رفتار X ممکن است تکامل یابد؟» یا «چه استراتژیهای تصمیمگیری در محیط Y تکامل خواهند یافت؟» پاسخ دهیم.
در تکامل محاسباتی، یک آزمایشگر کنترل کاملی بر محیط تکاملی و فشار انتخابی، واسطهها (۵) و نحوه تولید مثل آنها و شرایطی دارد که واسطهها در طول زندگی خود با آنها مواجه میشوند. این رویکرد شبیهترین چیزی است که ما به تکامل کنترل شده در آزمایشگاه میتوانیم دست پیدا کنیم.
تکامل محاسباتی برای واسطههایی با ژنومهای پیچیده نیز کاربرد دارد. با برخی ابزارها و فعالیتهای ساده، حتی میتوان تکامل را در زمان واقعی مشاهده کرد.
محاسبه تکاملی میتواند برای مطالعه نحوه تکامل رفتارها و ظرفیتهای خاصی در انسان ها مفید باشد. به عنوان مثال، میتوان از آن برای مطالعه نحوه تکامل زبان یا نحوه تکامل رفتارهای اجتماعی مانند همکاری یا رقابت استفاده کرد
با توجه به آنچه گفته شد، محاسبه تکاملی میتواند برای مطالعه نحوه تکامل رفتارها و ظرفیتهای خاصی در انسان ها مفید باشد. به عنوان مثال، میتوان از آن برای مطالعه نحوه تکامل زبان یا نحوه تکامل رفتارهای اجتماعی مانند همکاری یا رقابت استفاده کرد.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشیم محاسبه تکاملی از موجودات نسبتا ساده استفاده میکند و هوش مصنوعی آن طبیعتا به مراتب سطحی پایینتر از انسان است. از طرفی محاسبه تکاملی یک ابزار است. این یک علم کامل نیست. برخی از ادعاهای تکاملی در مورد رفتار انسان بر اساس محاسبه تکاملی ممکن است نادرست باشد.
یک مثال از یک ادعای تکاملی نادرست در مورد رفتار انسان این است که مردان و زنان به طور اساسی متفاوتند. این ادعا بر اساس این ایده است که مغز مردان و زنان به طور متفاوتی «سیم کشی» شده است. با این حال، هیچ شواهد علمی محکمی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد.
مثال دیگر از یک ادعای تکاملی نادرست در مورد رفتار انسان این است که یک نژاد یا گروه از نظر ژنتیکی برتر از دیگری است. این ادعا بر اساس این ایده است که برخی از نژادها یا گروهها ژنهایی دارند که باعث می شود آنها از نظر ذهنی یا جسمی برتر باشند. با این حال، هیچ شواهد علمی محکمی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد.
نتیجه این است که محاسبه تکاملی می تواند یک ابزار مفید برای مطالعه تکامل باشد. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که این یک علم کامل نیست و برخی از ادعاهای تکاملی در مورد رفتار انسان ممکن است نادرست باشد.
در آینده نزدیک، ممکن است ابزارهای بهتری برای درک بهتر تکامل و تاثیر آن بر رفتار انسان وجود داشته باشد. با این حال، چنین علمی ممکن است مفیدتر باشد اگر بر صفات مشترک بشر مانند حافظه، ادراک، تصمیمگیری یا زبان به جای تمایزات اجتماعی مصنوعی ما متمرکز شود.
پینوشتها
۱-تکامل: تکامل فرآیندی است که طی آن موجودات زنده در طول زمان تغییر میکنند. این تغییر به دلیل جهشهای ژنتیکی و انتخاب طبیعی ایجاد میشود.
۲-رفتار محیطی: رفتار مجموعهای از واکنشهای یک موجود زنده به محرکهای محیطی است. رفتار میتواند توسط ژنها و عوامل محیطی کنترل شود.
۳-ژن: ژن واحدی از اطلاعات ژنتیکی است که در DNA موجودات زنده ذخیره میشود. ژنها مسئول کنترل ویژگیهای مختلف موجودات زنده هستند.
۴-تکامل محاسباتی: تکامل محاسباتی یک روش شبیهسازی شده از تکامل است که برای مطالعه تکامل موجودات زنده استفاده میشود. در تکامل محاسباتی، محققان موجودات مصنوعی را با استفاده از الگوریتمهای تکاملی ایجاد میکنند. این موجودات مصنوعی در یک محیط شبیهسازی شده قرار میگیرند و بر اساس توانایی آنها برای سازگاری با محیط، انتخاب میشوند.
۵-واسطه: واسطه در تکامل محاسباتی، موجودی مصنوعی است که توسط محققان ایجاد میشود. واسطهها میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند، از جمله شبکههای عصبی مصنوعی، رباتها، یا حتی بازیهای ویدئویی.
نظر شما