۱۰ اسفند ۱۴۰۲، ۱۶:۱۲
کد خبرنگار: 1343
کد خبر: 85398515
T T
۳ نفر

برچسب‌ها

جلوگیری از تقلب انتخاباتی به سبک مصدق

تهران- ایرنا- در انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی، دولت ساعد مراغه‌ای زمینه را به نحوی چیده بود که جایی برای نمایندگان واقعی مردم باقی نمی‌ماند. به همین دلیل دکتر محمد مصدق که در رقابت‌های دوره شانزدهم از تهران نامزد شده بود با حضور شماری از مدیران و نمایندگان مطبوعات پیگیر مبارزه با تخلفات انتخاباتی شد.

انتخابات مجلس شورای ملی در دوره پهلوی همواره بحث‌برانگیز دنبال شده است چرا که دربار، ارتش و افراد با نفوذ در دوره‌های مختلف تمام تلاش خود را به کار می‌بستند تا افراد مورد نظر خود را وارد مجلس کنند. یکی از دوره‌هایی که حرف و حدیث‌های زیادی در مورد تقلب در انتخابات مطرح شد دوره شانزدهم مجلس بود. به همین دلیل هم دکتر محمد مصدق تلاش کرد تا از تقلب جلوگیری کند. مقاله «بررسی روند حوادث مجلس شانزدهم با تکیه بر نقش جبهه ملی» [۱] نوشته «امید ترابی‌پور»، «علی بیگدلی» و «نعمت احمدی‌نسب» به حوادث مربوط به این دوره از تاریخ ایران پرداخته است.

اعتراض به اقدامات دولت برای تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم

اعتصابی که چهار شبانه‌روز به طول انجامید، تنها هنگامی به پایان رسید که معترضان تهدید به اعتصاب غذا کردند و شاه در نهایت وعده داد انتخاباتی منصفانه و بدون تقلب را برگزار کند

انتخابات این دوره از مجلس از تیرماه ۱۳۲۸ شمسی تا بهمن‌ماه همان سال به طول انجامید. مصدق که در این دوره از انتخابات برای نمایندگی از تهران شرکت کرده بود، معترض به تقلب در انتخابات بود. علاوه بر این، از طرح و زمینه‌چینی دولت ساعد در ایجاد مجلسی که در نظر بود جایی برای نمایندگان واقعی مردم در آن وجود نداشته باشد، با خبر بود.

به همین خاطر و به منظور مقابله با اقدامات ضدملی دولت و آگاه کردن مردم، در ۱۸ مهر شماری از مدیران و نمایندگان مطبوعات در منزل دکتر مصدق حاضر شدند و یک کمیسیون هفت نفری جهت پیگیری مبارزه با تخلفات انتخاباتی به وجود آوردند. اعضای این کمیسیون تصمیم گرفتند تا با تحصن در کاخ سلطنتی، صدای اعتراض خود را به گوش شاه برسانند.

مصدق می‌خواست که مردم شاهد این اعتراض باشند و خطاب به ملت ایران اعلام کرد که «ما تصمیم گرفته‌ایم در روز جمعه ۲۲ مهرماه، دو ساعت قبل از ظهر، در جلوی سر در سنگی اعلیحضرت حاضر شویم. ای مردم! در آنجا ما را تنها و بی‌کس نگذارید»

مردم تهران استقبال گرم و شایسته‌ای از دعوت مصدق به عمل آوردند و هزاران نفر جلوی کاخ مرمر حضور پیدا کردند اما از آنجا که تحصن آن عده کثیر در دربار ممکن نبود، لذا ۱۹ نفر از حضار انتخاب و در دربار متحصن شدند. آنها از سوء جریان انتخابات دوره شانزدهم مجلس و مداخلات نامشروع مأموران دولت به دربار شکایت کردند ولی خواسته‌هایشان مورد توجه قرار نگرفت. متحصنان روز اول آبان ماه در منزل دکتر مصدق گرد آمدند و سازمان سیاسی جبهه ملی را به رهبری دکتر مصدق اعلام کردند.

شاه مجبور به وعده انتخاباتی منصفانه و بدون تقلب شد

اعتصابی که چهار شبانه‌روز به طول انجامید، تنها هنگامی به پایان رسید که معترضان تهدید به اعتصاب غذا کردند و شاه در نهایت وعده داد انتخاباتی منصفانه و بدون تقلب را برگزار کند. در تجدید انتخابات، هشت تن از نامزدهای جبهه ملی به مجلس شانزدهم راه یافتند و آیت الله کاشانی هم که در تبعید به سر می‌برد، یکی از همین افراد بود که به طور غیابی برگزیده شد و در خرداد ۱۳۲۹ در میان استقبال عظیم مردم به تهران بازگشت.

جلوگیری از تقلب انتخاباتی به سبک مصدق

با این همه، مجلس دوره شانزدهم در۲۰ بهمن ۱۳۲۸ در غیاب نمایندگان تهران و توسط شاه گشوده شد. شمارش آرای انتخابات تهران در ۲۵ بهمن به پایان رسید و دکتر مصدق به عنوان نماینده اول تهران به مجلس شورای ملی راه یافت.

شاه که موقعیت جبهه ملی را خطرناک‌تر از حزب توده می‌دید، از نخست‌وزیر جدید انتظار داشت تا علیه آن موضع‌گیری کند

مساله ملی شدن نفت در مجلس شانزدهم

محمد ساعد مراغه‌ای در روز نهم اسفند ۱۳۲۸ دولت جدید خود را به مجلس معرفی کرد و سعی داشت تا با افتتاح مجلس شانزدهم، هرچه سریع‌تر قرارداد الحاقی را به تصویب مجلس جدید برساند ولی مورد حمله تعدادی از نمایندگان جبهه ملی قرار گرفت، چرا که آنها مساله ملی شدن نفت را به عنوان شعار اصلی حزب خود قرار داده بودند.

ساعد که از این اوضاع به ستوه آمده و از پرداختن به مساله نفت هم خسته شده بود، در روز ۲۷ اسفند استعفا داد و به جای او علی منصور بر کرسی نخست‌وزیری تکیه زد. شاه که موقعیت جبهه ملی را خطرناک‌تر از حزب توده می‌دید، از نخست‌وزیر جدید انتظار داشت تا علیه آن موضع‌گیری کند ولی منصور سیاست خود را بی‌طرفی اعلام و با جبهه ملی نرمش و مدارا پیشه کرد. او حتی از هرگونه اظهار نظر در خصوص لایحه الحاقی خودداری کرد و تعیین تکلیف درباره آن را وظیفه مجلس می‌دانست.

منصور که از پذیرش لایحه الحاقی خودداری کرده بود و نیز دلش نمی‌خواست به سرنوشت هژیر گرفتار شود، در پنجم تیر ۱۳۲۹ تحت فشار دربار استعفا داد و شاه همان روز، بدون اطلاع مجلس و برخلاف میل قلبی خود، سپهبد حاجی‌علی رزم‌آرا را که حامی سیاست انگلستان و یکی از مهره‌های حساس سیاست آن روز بود، به نخست‌وزیری منصوب کرد.

جلوگیری از تقلب انتخاباتی به سبک مصدق

موضع رزم‌آرا درباره نفت باعث شد تا پیکاری جدی میان او و جبهه ملی بر سر نفت به راه افتد و بیش از پیش، زمینه ظهور یک نهضت همه‌گیر را جهت ملی شدن نفت فراهم کند. در عین حال، کمیسیون مخصوص نفت همچنان پر شور به کار خود ادامه می‌داد و در جلسه بیست و دوم کمیسیون نفت به تاریخ چهارم آذر ۱۳۲۹ پاسخ دکتر مصدق به نامه غلامحسین فروهر وزیر دارایی وقت که برای دفاع از لایحه الحاقی به کمیسیون تسلیم شده بود، قرائت شد.

نمایندگان جبهه ملی در جلسه ۱۵ آبان ۱۳۲۹ قطعنامه‌ای صادر کرده بودند که آن را در جلسه بیست و دوم جهت تصویب تقدیم کمیسیون کردند، اما کمیسیون آن را تایید نکرد. از آن به بعد، فکر ملی کردن نفت چنان بر فضای سیاسی کشور چیره شد که نادیده گرفتن آن به هیچ روی ممکن نبود. نتیجه چنین وضعیتی ترور رزم آرا به دست فدائیان اسلام، عقب‌نشینی نیروهای مخالف ملی شدن صنعت نفت و نهایی شدن قانون آن در ۲۹ اسفندماه همان سال بود.

احزاب و گروه‌های تشکیل‌دهنده جبهه ملی ساختاری نامتجانس داشتند چرا که تحت تاثیر سه مکتب فکری اسلام، سوسیالیسم و ناسیونالیسم قرار داشتند

فرجام جبهه ملی

احزاب و گروه‌های تشکیل‌دهنده جبهه ملی ساختاری نامتجانس داشتند چرا که تحت تاثیر سه مکتب فکری اسلام، سوسیالیسم و ناسیونالیسم قرار داشتند و اگرچه در ظاهر با هم همراه و یکدل شدند اما در ماهیت با هم تفاوت اساسی داشتند و از همان آغاز هم معلوم بود که محکوم به فنا است.

مصدق در طول فعالیت سیاسی خود آموخته بود که احزاب در ایران کارآمد نیستند و نمی‌توان به آنها اعتماد کرد؛ علاوه بر این متوجه شده بود که مواضع آمریکا با انگلیس نیز هماهنگی دارد و نمی‌تواند امیدوار به حمایت‌ها و کمک‌های‌شان باشد. این مساله خود باعث شده بود که این دو قدرت میان اعضای جبهه ملی تفرقه و اختلاف ایجاد کنند.

شماری از یاران و همرزمان دیروز دکتر مصدق همچون بقایی، مکی، حائری‌زاده و حتی آیت‌الله کاشانی به سرسخت‌ترین دشمنان و منتقدانش تبدیل شده بودند. از آن پس فکر سرنگونی دکتر مصدق از طریق کودتا با همکاری آمریکا و انگلیس جدی شده بود؛ اقدامی که در مجلس هفدهم به وقوع پیوست و همگان را در بهت و حیرت فرو برد اما آنچه که از جبهه ملی باقی ماند، مساعی دکتر مصدق به خاطر ملی کردن صنعت نفت در کنار برخی از یاران وفادارش از جمله دکتر فاطمی است که بیشترین هزینه را در راه آرمان‌های جبهه ملی پرداخت کرد.

پی‌نوشت

[۱]. امید ترابی‌پور، علی بیگدلی و نعمت احمدی‌نسب، «بررسی روند حوادث مجلس شانزدهم با تکیه بر نقش جبهه ملی»، ماهنامه جامعه‌شناسی سیاسی ایران، دوره ۵، شماره ۱۲، اسفند ۱۴۰۱

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha