موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای در حال توسعه، پدیده پیچیدهای است که به پویایی و توسعه نظامهای سیاسی مربوط میشود. سطح مشارت سیاسی شهروندان نشان دهنده یک نظام سیاسی توسعه یافته است. توسعه نظامهای سیاسی در یک ملت به میزان مشارکت سیاسی شهروندان بدون تفاوت جنسیتی بستگی دارد. گزارش اخیر شکاف جنسیتی جهانی نشان میدهد اگر مسیر کنونی در جهان حفظ شود، برای اروپای غربی ۵۴.۴ سال دیگر و برای کشورهای جنوب آسیا ۷۱.۵ سال طول خواهد کشید تا شکاف جنسیتی را کاهش دهند.
همچنین گزارش دفتر توسعه انسانی سازمان ملل متحد درباره اقدامات کشورهای عضو در زمینه میزان پایبندی و اهتمام دولتها در تحقق اهداف برنامههای توانمندسازی جنسیتی و مشارکت دهی زنان در سیاست نشان میدهد حضور زنان در عرصه سیاسی و ساختار قدرت، کمتر از مردان است که شاید مهمترین علت آن مردسالارانه بودن ساختار سیاسی کشورهای خاورمیانه و محدودیتهایی است که مانع از حضور پررنگ و چشمگیر زنان در عرصههای گوناگون میشود و مهمتر از همه نگرش جامعه درباره حضور و فعالیت زنان در عرصههای مختلف، میزان مشارکت زنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد و از میان نامزدهای حاضر در عرصه رقابت، ۲۴۵ نفر به مجلس راه یافتند و سرنوشت ۴۵ کرسی باقی مانده برای ۲۲ حوزه در دور دوم انتخابات که در روز ۲۱ اردیبهشت برگزار میشود، روشن خواهد شد.
تبلیغات دور دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز از بامداد روز ۱۳ اردیبهشت آغاز شده و تا ساعت هشت صبح پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ادامه دارد.آخرین جلسه مجلس یازدهم روز دوم خرداد تشکیل و مراسم افتتاحیه مجلس شورای اسلامی در دوره دوازدهم، روز هفتم خرداد ماه برگزار میشود.
زنان به عنوان نیمی از جمعیت ایران در انتخابات پیش رو نقش موثر و مهمی داشته و مشارکت سیاسی آنان شاخص حائز اهمیت در فرآیند توسعه پایدار است. «مهدیه آخوندی»، «کرم حبیب پور گتابی» و «زهرا حضرتی صومعه» در مطالعهای با عنوان «آسیب شناسی مشارکت سیاسی زنان تهران بر اساس نظریه زمینهای» این موضوع را مورد توجه قرار داده و از طریق روش کیفی سعی کردهاند علل، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینهای تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان را مورد مطالعه و واکاوی خود قرار دهند.
شرایط عِلّی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان
فقدان استقلال مالی زنان، اهمیت داشتن درآمد، استقلال خواهی مالی، هزینههای زیاد فعالیتهای اقتصادی، فقدان منابع مالی کافی برای امور سیاسی زنان، وابستگی مالی زنان، فقدان اندوخته مالی زنان، تمایل نداشتن زنان به هزینه کردن در عرصه سیاسی، فقدان حمایت مالی زنان در عرصههای سیاسی، بالا بودن هزینههای مشارکت فعال سیاسی برای زنان، تمایل شدید به داشتن استقلال مالی و هزینه بر بودن فعالیتهای اقتصادی از جمله شرایط عِلّی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان است.
همچنین انحصارگرایی فضای سیاسی، مداخله نکردن سیاسی گروههای مختلف در سیاست از جمله زنان، نبود گروههای سیاسی حامی از زنان، فقدان ساختار مناسب حزبی برای زنان، طرد سیاسی زنان، به رسمیت نشناختن سیاسی زنان و درونگرایی گروههای سیاسی نیز از دیگر عوامل علی تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان است.
شرایط زمینهای تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی زنان
شریط زمینهای در حقیقت مقولهها و مفاهیمی را در بر میگیرد که زمینهساز مشارکت سیاسی زنان است و فعال شدن آنان در این حوزه را تسهیل میکند یا برعکس مانع از مشارکت سیاسی آنان میشود.یکی از شرایط زمینهای مهم در
زمینه مشارکت سیاسی زنان ساختار نابرابر و مردسالاری در حوزه کنشگری سیاسی است. یکی از شرایط زمینهای مهم در زمینه مشارکت سیاسی زنان ساختار نابرابر و مردسالاری در حوزه کنشگری سیاسی است عامل مردسالاری به عنوان یک سیستم رفتاری سرکوبگر نقشی کلیدی ایفا میکند. مردانی که با این سیستم جامعهپذیر شدهاند، این الگوی رفتاری را با خود به صورت کلی در جامعه و به صورت جزئی به سیستم حزبی و انتخاباتی منتقل میکنند. در نتیجه زنان حتی خارج از خانه و خانواده خود با رفتارهای پدرسالارانه مواجه خواهند شد.
بنابراین، تبعیض جنسیتی فضای سیاسی، نبود پذیرش کافی جامعه برای مشارکت سیاسی زنان، نگاه مردانه داشتن به امر سیاست، طرد پنهان زنان از مشارکت سیاسی از جمله ویژگیهای ساختار فرهنگی و سیاسی ذات گرا و بنیان گرا است که مانع از مشارکت سیاسی زنان میشود.
همچنین نبود حمایت کافی خانواده از زنان در مناصب سیاسی، جامعهپذیری منع کننده برای زنان در حوزه امور سیاسی، فقدان آموزش حقوق سیاسی برای زنان، حمایت نکردن کافی زنان از یکدیگر، کمبود رشد سیاسی زنان، محدودیت شدید در محیط خانواده، سنت گرایی در خانوادهها و نپذیرفتن زنان در مناصب سیاسی و استقبال نکردن جامعه از زنان موفق سیاسی از جمله ویژگیهای جامعه مردمحور و جبر محیطی است که بر مشارکت سیاسی زنان تاثیر میگذارد.
شرایط مداخلهگر بر مشارکت سیاسی زنان
یکی از شرایط مداخلهگر در مشارکت سیاسی زنان، به ویژگیهای روحی و روانی آنان در عرصه سیاسی برمیگردد. با وجود ماهیت مدنی و عقلانی مشارکت سیاسی، زنان از وجوه روحی و روانی نیز متاثر هستند. فعالیت سیاسی تنها از عوامل عقلانی تاثیر نمیپذیرد و ویژگیهای روحی-شخصیتی زنان از جمله اعتماد به نفس خود بزرگبینی، تمایل به مشارکت سیاسی، ریسک پذیری و اقتدار شخصیتی از جمله شرایطی هستند که میتوانند حلقه ارتباط زنان با
ساختارسیاسی را مختل کنند. به بیان دیگر فعالیت سیاسی تنها از عوامل عقلانی تاثیر نمیپذیرد و ویژگیهای روحی-شخصیتی زنان از جمله اعتماد به نفس خود بزرگبینی، تمایل به مشارکت سیاسی، ریسک پذیری و اقتدار شخصیتی از جمله شرایطی هستند که میتوانند حلقه ارتباط زنان با ساختار سیاسی را مختل کنند از طرف دیگر، مشارکت سیاسی زنان این ویژگیهای روحی و روانی را تقویت میکند. مشارکت سیاسی به زنان عزت نفس میبخشد و به آنان احساس مفید بودن، کفایت، ارزش و قدرت و اعتماد به نفس میدهد و از طرف دیگر بی اعتنایی به این نیازهای روحی و روانی به احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی در آنان منجر میشود.
راهبردهایی به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان راهبردهایی از قبیل عدالت اقتصادی در حوزه تقسیم کار جنسیتی، رفع قوانین تبعیضآمیز و مردسالارانه، ایجاد بسترهای رشد و نمو برای زنان و مردان، ایجاد زمینههای خودشکوفایی و تربیت بر اساس خودباوری برای زنان و حمایت از مشارکت سیاسی زنان پیشنهاد میشود.
همچنین پرورش زنان و توانمندسازی برای آنان از دوران مدرسه، انتخاب زنان به عنوان مدیران رده بالا و میانی، پذیرش زنان در عرصههای مختلف اقتصادی سیاسی، کمک کردن سمنها به زنان در شکوفایی و مشارکت سیاسی، تغییر شکاف میان خانواده و زنان و اعتماد آنان به تواناییهای دختران و زنان و قبح شکنی از حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی از جمله راهکارهای موثر در این زمینه هستند.
منبع:
مهدیه آخوندی، کرم حبیبپور گتابی و زهرا حضرتی صومعه، آسیبشناسی مشارکت سیاسی زنان شهر تهران بر اساس نظریه زمینهای، مجله زن در توسعه و سیاست، ۲۱(۴)، ۱۴۰۲
نظر شما