به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، سفرنامه خبرنگار دو دلاری، مجموعه ۵۲ یادداشت از سفر ۴۰ روزه نویسنده به اوکراین در زمان جنگ این کشور با روسیه است. نویسنده این کتاب حامد هادیان خبرنگار حوزه بحران است که خود را به اوکراین رسانده تا راوی بخشی مغفول از این جنگ و ویژگیهای انسانی آن باشد. او همچنین تلاش کرده است تا نکاتی را که خبرنگاران از گفتن آن غفلت میکنند، روایت کند.
نویسنده در این سفر در مجموع به ۶ استان اصلی اوکراین رفته است، استانهایی که در ۴جهت اصلی جغرافیایی قرار داشتند و هر کدام به نوعی درگیر جنگی خانمان برانداز بودند. هادیان در کتاب خلاصههایی از قسمتهای مهم و جالب متن را در داخل دایره گنجانده است، این کار در خبر با نام سوتیتر خوانده میشود و مخاطب را به متن جذب میکند.
در کتاب به بهانههای مختلف و مرتبط با موضوع به شخصیتهای فرهنگی و سیاسی اشاره میشود، از کاوه گلستان عکاس جنگ، هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی تا ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین. این کتاب پر از عکس است در همه صفحات عکسهایی مخاطب را در به تصویر کشیدن ماجرا کمک میکند.
قسمتی از متن کتاب
فردا قرار است با کاترین به شهر ایرپن برویم؛ همان شهری که میگویند چند صد کشته داده. مترجم فارسی ندارم، ولی رفتن به این مناطق را، که تازه روسها از آن عقبنشینی کردهاند، نمیتوانم عقب بیندازم.
یکی از ویژگیهای کییف این است که سر هر کوچه یک صرافی پیدا میشود. من هم سعی میکنم کمکم پول چنج کنم. کمی راه رفتم و دوباره وارد کافه رادیواکتیو شدم و همان قیافههای قدیمی را دیدم. اهالی کافه علاقهای به ارتباط گرفتن نداشتند.
این روزها فیلمهای بیشتری از ماجرای ماریوپل منتشر میشود. تقریباً سقوط کرده و فقط کارخانه فولاد آزوفستال مانده که تیپ نظامی آزوف در آن مقاومت میکنند و به شدت ضد روساند. هر روز فیلمی تاثیرگذار از آن منتشر میشود. امروز فیلم یک پرستار منتشر شد که مردم دنیا میگفتند: ما را نجات ندهید. ما میمیریم و شما ما را نمیبینید. دیگر برای ما دلسوزی نکنید. شما ما را فراموش کردهاید.
این فیلمها من را یاد جنگ حلب در سوریه و غوطه شرقی در دمشق انداخت. آنجا هم شهر در اختیار دولت و در حال سقوط بود و این طور فیلمها زیاد پخش میشد. انگار یک تکنیک رسانهای در جهان در حال تکرار بود.
کمی از لحاظ تولید محتوا نگرانی داشتم. امیدوار بودم با پیاده کردن مترجم این مشکل حل شود. کلاهم را هم دوباره توی یک ماشین جا گذاشتم. عادت کلاه گم کردن همیشه با من است.
شام یک ماهی نیمه سرخ شده از یک فروشگاه زنجیرهای در کنار هتل خریدم. باز هم دلم را زد. مجبور شدم نان و پنیر و خیار بخورم. شب قدرم را با شیخ حسین انصاریان در طبقه بیستوپنجم یک هتل در کیف گذراندم. با تلوبیون مراسم را نگاه میکردم. شیخ، آخر مراسم برای همه، به خصوص رفتگران، که در این شبها سرِ کارند، دعا کرد. کاش کسی به او میگفت برای خبرنگاران هم دعا کند! تجربه این یکی را در غربت نداشتم. (صفحه ۱۵۲ و ۱۵۳)
کتاب خبرنگار دودلاری نوشته حامد هادیان در ۳۲۸ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه در سال ۱۴۰۲ با قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شد.
هادیان از انگشت شمار خبرنگارهای آزاد یا به اصطلاح خارجی آن «فریلنسر» ایران است که تجربه ۱۵ ساله در حوزه خبرنگاری آزاد و کار در رسانههای رسمی مختلف دارد.
نظر شما