به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ وقتی شورای امنیت برای اولینبار در شش ماه بعد از آغاز جنگ غزه و قربانی شدن بیش از ۳۰هزار نفر از مردم بیدفاع این سرزمین، قطعنامه «توقف جنگ» را تصویب کرد، انتظار میرفت که صهیونیستها خود را نسبت به اجرای آن بیتفاوت بخوانند و آمریکا هم به رغم شعارهای نمادین در حمایت از آتش بس، در واقعیت به قطعنامه صلح رای ممتنع دهد و آن را غیرالزامآور بخواند.
این موضع نشان داد اختلاف ادعایی میان واشنگتن و تلآویو درباره نحوه ادامه حملات و فردای جنگ تا چه اندازه «نمایشی» است. بنابراین میشد به درستی فحوای موضع گیری تهران در قبال این قطعنامه که آن را «گامی مثبت اما ناکافی» خواند، درک کرد و سفر ناگهانی «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس به تهران را معنادار دانست.
حماس با همراهی انصارالله یمن و حزب الله لبنان و دیگر گروههای مقاومت در شش ماه گذشته توانسته است با بهرهگیری از راهبردهای هوشمندانه، توازن نابرابر نزاع در غزه را تغییر دهد، هزینههای غیرمستقیم حمایت از اسرائیل یا بیتفاوتی کشورها به جنگ غزه را بالا ببرد و به یک تهدید امنیتی بزرگ برای رژیم صهیونیستی بدل شود. اما اینک از رهگذر تصویب قطعنامه شورای امنیت میکوشد از کارتهای بازیاش در میدان و دیپلماسی بهره ببرد. سفر «هنیه» به تهران ۲۴ ساعت پس از تصویب قطعنامه توقف جنگ، ناظر به چنین هدفی صورت گرفته است.
آمریکا همچنان دچار خطای تحلیلی
آنچه در روند توقف نبرد غزه تحت عنوان قطعنامه توقف جنگ روی میز شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته، مجموعهای از تلاشهای جمهوری اسلامی و برخی بازیگران عربی با طرفهای غربی از جمله امریکاست که از ماهها پیش با هدف جلوگیری از کشتار بدون مرز اسرائیل در جریان بوده است اما خطای تحلیلی استراتژیستهای سیاست خارجی آمریکا از رویکرد نظامی رهبران صهیونیستی که با حمایت ویژه واشنگتن انجام میشد، تلاشها را برای متوقف کردن ماشین جنگی اسرائیل بی اثر می گذاشت. «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل بر اساس همین پیشینه امید داشت که با متوسل شدن به کاخ سفید و کنگره امریکا با توهم اشغال کامل غزه، این جنگ را به نام خود تمام کند. بنابراین وقتی «نتانیاهو» تهدید کرد اگر آمریکا قطعنامه اخیر سازمان ملل را وتو نکند، از سفر هیات اسرائیلی به واشنگتن جلوگیری کرده و وضعیت رابطه تل آویو و واشنگتن را از آنچه هست بدتر میکند، «متیو میلر»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که قطعنامه جدید شورای امنیت الزام آور نیست و اجرای آن از طریق مذاکرات انجام خواهد شد. این موضع نشان میدهد دولتمردان آمریکایی از این واقعیت غافلاند که تلاشهای مستمرشان برای حمایت از کشتار مردم غزه تا حدی که حتی در حرکتی مشخصاً آشکار به اسرائیل برای عدم اجرای قطعنامه شورای امنیت چراغ سبز نشان میدهند، تنها یک نتیجه خواهد داشت و آن نفرت بیشتر مردم جهان و افول زودتر از تصور موقعیت ایالات متحده در مناسبات دیپلماتیک بازیگران صحنه بین الملل است؛ مردمی که حتی اگر دولتهایشان در زمره متحدان قدیمی ایالات متحده باشند، در تماشای نمایش تراژیک غزه واکنشی جز انزجار و برائت جستن بروز نخواهند داد.
چرخش دوربینها به سمت زمین دیپلماسی
در چنین شرایطی، دوربینهای متعددی به سمت زمین دیپلماسی چرخیده و روی تحرکات بازیگران اثرگذاری همچون جمهوری اسلامی و رایزنیاش با بازیگران درگیر میدان جنگ از جمله مسئولان سیاسی حماس متمرکز شده است. دومین سفر «هنیه» به تهران پس از آغاز جنگ نیز در همین راستا و با هدف تبادل نظر برای روند اجرای قطعنامه صورت گرفته است اما ابتداییترین نتیجه آن را میتوان در اتحاد ناگسستنی جمهوری اسلامی با جبهه مقاومت دانست که در تصاویر این دیدارها به نمایش درآمده است. هرچند مقام های کشور در موضع اعلامی شان که در بیانیه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه بازتاب پیدا کرد، از قطعنامه شورای امنیت استقبال کردهاند اما گام مهمتر از تصویب این قطعنامه را اقدام مؤثر برای اجرای آن و توقف کامل و پایدار حملات رژیم متجاوز صهیونیستی علیه نوار غزه و کرانه باختری، رفع کامل محاصره ظالمانه غزه و بازگشایی گذرگاهها به منظور ارسال گسترده و بدون تبعیض کمکهای انساندوستانه بینالمللی و تامین کمکها و منابع مالی بینالمللی برای آغاز فوری بازسازی ویرانیهای باریکه غزه اعم از منازل، زیرساختهای حیاتی بویژه مراکز بیمارستانی و خدماتی اعلام نمودهاند. احتمال اقدامات خلاف تعهدات قطعنامه شورای امنیت توسط تل آویو از دیگر مواردی است که ایران پیرامون آن هشدار داده است.
در شرایطی که قطعنامه صلح در غزه در شرایط شکنندهای قرار دارد، سطح و سمت و سوی تلاشهای پیدا و پنهان دیپلماتیک ایران و همپیمانان عربیاش برای مقابله با عهدشکنی اسرائیل و ایالات متحده، مسیر تحرکات را مشخص میکند. اعلام تل آویو مبنی بر عدم پایبندی به قطعنامه شورای امنیت، آن هم زمانی که قریب به اتفاق کشورهای منطقه و فرامنطقه از ضرورت اجرای آن سخن می گویند، دشواری فرآیند دیپلماتیک پیش روی را روشن میسازد و در عین حال هزینههای احتمالی اسرائیل بابت سرکشی از قطعنامه الزام آور سازمان ملل را آشکار میکند.
نظر شما