عملیات طوفان الاقصی واجد ویژگی هایی است که اگرچه به تغییرات ژئوپلیتیکی گسترده ای در منطقه منجر نشد اما روندهای منطقه ای را دچار دگرش راهبردی کرد. همزمان با عملیات طوفان الاقصی در ۱۵ مهر، خاورمیانه ای که در حال گذار راهبردی بود با تغییراتی جدید روبه رو شد . جنگ ۷ اکتبر در غزه ، نشانه ای دیگر از آشوب در خاورمیانه است که با تشکیل ژئوپلیتیک غیرهمسان، تضادهای هویتی و مداخله بازیگران بین المللی و منطقه ای معنا پیدا می کند. به نحوی که جنگ اول اعراب- اسرائیل(جولای ۱۹۴۸)، بحران کانال سوئز(نوامبر۱۹۵۶)، جنگ ۶ روزه(ژوئن۱۹۶۷)، جنگ ۱۹۷۳(اکتبر۱۹۷۳) و توافق های صلح پیمان کمپ دیوید(مارس۱۹۷۸)، کنفرانس مادرید(سپتامبر۱۹۹۱)، توافق اسلو۱(سپتامبر۱۹۹۳)، کنفرانس اسلو۲(سپتامبر۱۹۹۵) و کنفرانس کمپ دیوید۲(جولای۲۰۰۰) و طرح دو دولت مستقل و ابتکار پیمان صلح ابراهیم(Abraham Accords) هنوز نتوانسته دورنمای روشنی از حل و فصل این معمای امنیتی در خاورمیانه آشوب زده نشان دهد.
همچنین آغاز عملیات طوفان الاقصی افزون بر تاثیرات فرامنطقه ای واجد ویژگی های منطقه ای به ویژه بر روی کشورهایی بود که یک رویکرد دوگانه و دوسویه را در قبال بحران فلسطین در پیش گرفته بودند. اما با ادامه جنگ و کشتار بی سابقه فلسطینی ها توسط رژیم صهیونیستی(۳۰ بیش از هزارشهید) این پرسش برای افکار عمومی و تصمیم گیران بسیاری از کشورهای جهان مطرح می شود که اسرائیل تا چه زمانی به این کشتار ادامه خواهد داد و واکنش جهانی به اقدامات اسرائیل در کشتار فلسطینی ها چه باید باشد؟
نگاه جامعه جهانی به موضوع فلسطین را می توان در از دو زاویه مورد بررسی قرار داد و یا شاید بتوان گفت رویکرد جامعه جهانی در موضع فلسطین به دو بخش تقسیم شده است. در بخش نخست که بیشتر تاثیرپذیرفته از رویکرد آمریکایی-اروپایی است؛ در این رویکرد اسرائیل به عنوام یک ساختار سیاسی- نظامی حق دفاع از خود را دارد و موضوع بحران فلسطین باید در چارچوب راه حل دو کشور- دو ملت حل و فصل شود.
افزون برایالات متحده و کشورهای اروپایی، برخی کشورهای اسلامی نیز از این رویکرد حمایت می کنند. اما در رویکرد دوم که با محوریت جمهوری اسلامی ایران پیش برده می شود؛ موضوع فلسطین در قالب برگزاری رفراندوم سراسری با حضور همه ساکنان فلسطین اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان باید حل و فصل شود.
اما ورای این رویکردها، با تداوم جنگ در غزه، اقدامات رژیم صهیونیستی در ورود به این منطقه و کشتار بیش از ۳۰ هزار فلسطینی و خارج از دایره حقوق بشری، واکنش های جهانی علیه اسرائیل اگرچه دیرهنگام اما آغاز گردید. بسیاری از کشورها به دلیل ساختار اقتصاد بین الملل، مناسبات گسترده اقتصادی با رژیم صهیونیستی برقرار کرده اند که بدون توجه به کنش های غیرانسانی این رژیم در این ۷ ماه و پس از آغاز جنگ غزه تداوم داشته است. به نحوی که تداوم این اقدامات از سوی رژیم صهیونیستی باعث شده تا جهان اکنون به این موضوع بیاندیشد که باید از طریق ساز وکارهای محدودسازی راهبردی، اقدامات رژیم صهیونیستی را مهار کرد.
پس از اینکه تلاش بسیاری از کشورها و جامعه جهانی برای محدودسازی رژیم صهیونیستی در سازمان ملل از طریق ساز وکارهای حقوقی و سیاسی به واسطه حمایت آمریکا موفقیت آمیز نبود اما برخی کشورها که روابط تجاری گسترده ای با این رژیم داشتتند روابط خود را معلق یا تحریم هایی را علی تل آویو اجرایی کردند.
وزارت بازرگانی ترکیه ۲۱ فروردین۱۴۰۳ اعلام کرد که صادرات ۵۴ گروه کالا به اسرائیل را محدود کرده است. همچنین رسانه های عبری مدعی شدند که چین نیز در اقدامی مشابه بهدلیل جنگ اسراییل علیه نوار غزه، با اعمال محدودیت، مانع صادرات قطعات به کارخانههای فناوری اسراییلی شده است.
اسفند ماه ۱۴۰۲، وزرای خارجه اتحادیه اروپا برای نخستین بار و به اتفاق آرا تحریمهایی را علیه شهرکنشینان تندور صهیونیستی ساکن در کرانه باختری تصویب کردند. پیش از این نیز برخی کشورهای آمریکای لاتین روابط دیپلماتیک خود را با رژیم صهیونیستی قطع کرده بودند.
در پایان سخن باید گفت که فضای عمومی و نگاه جهانی به رژیم صهیونیستی درحال تغییر است به نحوی که اگردولت ها به دولت های حامی یا غیرحامی تقسیم بندی می شدند اکنون جهان به کشورهای حامی و مخالف این رژیم تقسیم بندی شده است.
نظر شما