به گزارش ایرنا، کشتار غزه جهانی شده است. غزه به سرخط اخبار رسانهها و موضوع داغ محافل آکادمیک و بحثهای عمومی تبدیل شده است. جنایت علیه بشریت، همان است که سبب شده تا پردیسهای کشورهای مختلف غربی از جمله آمریکا، اعتراضهای بیسابقه دانشجویی را به نمایش گذارند.
در آمریکای لاتین نیز پس از هفتهها لفاظیهای شدید و انتقادهای تند از رژیم اسرائیل و به ویژه از شخص بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، گوستاوو پترو رئیسجمهوری کلمبیا به پیروی از رویه دولت بولیوی، از قطع روابط با اسرائیل خبر داد.
پترو با بیان اینکه «اگر فلسطین بمیرد، انسانیت هم میمیرد»، به روابط با رژیمی پایان داد که تا کنون یکی از بزرگترین شرکای بوگوتا از نظر امنیتی و همچنین در حوزه تجاری بوده است.
وزارت امور خارجه کلمبیا در بیانیهای رسمی توضیح داد که موضع دولت متبوعش به هیچ عنوان نباید در راستای رویکرد یهودستیزی در نظر گرفته شود و مساله این است که «کلمبیا نمیتواند با حفظ روابط دیپلماتیک با دولتی (رژیمی) که این گونه رفتار میکند و با چنین اتهامهای جدی در مورد ارتکاب نسلکشی، جنایتهای جنگی و نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه مواجه است، شریک جرم باشد یا سکوت کند».
چرا قطع روابط بوگوتا- تلآویو مهم است؟
روابط کلمبیا و اسرائیل که قدمت آن به ۷۰ سال قبل باز میگردد، به دنبال آغاز دور جدید جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه در انتقام از عملیات رزمندگان حماس موسوم به «طوفان الاقصی» رو به وخامت گذاشت. گوستاوو پترو بارها به قطع روابط با اسرائیل تهدید کرد و اقدامات اسرائیل در غزه را تا جایی زیر سوال برد که آنها را با اقدامات آلمان نازی مقایسه کرد.
دولت کلمبیا در ماه فوریه و پس از جنایت نظامیان صهیونیست در هدف قرار دادن فلسطینیهایی که برای دریافت غذا تجمع کرده بودند، خرید سلاح از رژیم اسرائیل را متوقف کرد.
بنابراین به دنبال انتقادها، اعتراضها و شکایتهای مکرر رئیسجمهوری کلمبیا از نسلکشی رژیم اسرائیل علیه غزه، پایان دادن به روابط بوگوتا- تلآویو قابل پیشبینی بود. قطع روابط با رژیم صهیونیستی از سوی دولت فعلی کلمبیا، نخستین دولت چپگرا در تاریخ این کشور، نشاندهنده چرخش ۱۸۰ درجهای در سیاستهای دولتهای قبلی است که کلمبیا را به عنوان متحد اصلی اسرائیل در منطقه آمریکای لاتین معرفی کرده بودند.
قطع روابط با رژیم صهیونیستی از سوی دولت فعلی کلمبیا، نخستین دولت چپگرا در تاریخ این کشور، نشاندهنده چرخش ۱۸۰ درجهای در سیاستهای دولتهای قبلی است که کلمبیا را به عنوان متحد اصلی اسرائیل در منطقه آمریکای لاتین معرفی کرده بودند. کلمبیا یکی از کشورهایی بود که در رایگیری سال ۱۹۴۷ در سازمان ملل متحد با موضوع حل مناقشه فلسطین- اسرائیل، رای ممتنع داد؛ مجمع عمومی این سازمان در آن زمان، طرحی تاریخی را تصویب کرد که پیامدهای آن، دهههای آینده خاورمیانه را رقم زد و تاثیر آن تا به امروز نیز ادامه دارد: تقسیم فلسطین. این طرح، آغاز فاجعهای برای فلسطینیها بود و همچنان ادامه دارد.
تلآویو و بوگوتا در سال ۱۹۶۰، سفارتهای خود را تاسیس کرده و روابط تجاری برقرار کردند؛ اما این مساله مانع از آن نشد که کلمبیا در مجمعهای بینالمللی، نسبت به حملات و اشغالگریهای رژیم اسرائیل در فلسطین اعتراض و از بیطرفی آمریکای لاتین در قبال این مناقشه دفاع نکند.
در طول جنگ سرد، کلمبیا به متحدی حیاتی برای آمریکا در آمریکای لاتین تبدیل شد و چنان که «مارکوس پکل» (Marcos Peckel) استاد دیپلماسی و روابط بینالملل و نماینده جامعه یهودی در کلمبیا میگوید: «پیوند منافع بین این دو کشور و اسرائیل به ایجاد مثلث استراتژیک میان آنها منجر شد».
پس از حمله به برجهای دوقلو در سال ۲۰۰۱ و روی کار آمدن آلوارو اوریبه (Álvaro Uribe/ ۲۰۰۲- ۲۰۱۰) در سال ۲۰۰۲، کلمبیا به آنچه که ایالات متحده آن را «جنگ جهانی علیه تروریسم» مینامید، پیوست.
از آن زمان به بعد، کلمبیا چریکها در قلمرو خود را «سازمانهای تروریستی» اعلام کرد و ارتش اسرائیل در مبارزه کلمبیا با سازمانهای تروریستی اعلامی، به طور کامل از نیروهای مسلح کلمبیا حمایت کرد.
بر اساس آمار رسمی، در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶، واردات تجهیزات نظامی از اسرائیل به کلمبیا ۲ برابر شد.
دولت خوان مانوئل سانتوس (Juan Manuel Santos/ ۲۰۱۰- ۲۰۱۸) در سال ۲۰۱۸، فلسطین را به عنوان یک کشور به رسمیت شناخت اما به طور کلی، کلمبیا در دولتهای اوریبه، سانتوس و پس از آن، ایوان دوکه (Iván Duque/ ۲۰۱۸- ۲۰۲۲) به اسرائیل نزدیکتر شد؛ ۲ سال پس از به رسمیت شناختن فلسطین (در سال ۲۰۲۰)، کلمبیا و اسرائیل «توافقنامه تجارت آزاد» امضا کردند.
روزنامه کلمبیایی «لا رپوبلیکا» (La República)، رسانه تخصصی در امور اقتصادی گزارش داد که صادرات این کشور آمریکای جنوبی به اسرائیل از زمان امضای توافقنامه تجارت آزاد در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۶۷.۰۲ درصد افزایش یافته و کلمبیا پس از برزیل، به دومین شریک تجاری اسرائیل در آمریکای لاتین تبدیل شده است.
به این ترتیب، قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل را از سوی کشوری شاهد هستیم که برای سالها و در دولتهای متوالی راستگرا و راست میانه، روابط نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشته است.
چنان که وزارت امور خارجه کلمبیا تصریح کرد: «شنیده نشدن درخواستهای مکرر کلمبیا برای ایجاد صلح و یافتن راهکار قطعی برای مناقشه فلسطین و اسرائیل و در مقابل، توهین و اتهامها مبنی بر یهودستیزی» از جمله دلایلی است که قطع روابط دیپلماتیک با تلآویو را به عنوان تنها گزینه روی میز بوگوتا قرار داد.
اهمیت قطع روابط بوگوتا- تلآویو در سطح منطقهای
بولیوی نیز چند ماه پیش به اولین کشور منطقه تبدیل شد که پس از آغاز دور جدید جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه در ماه اکتبر، روابط خود را با اسرائیل قطع کرد.
پرسشی که مطرح است اینکه چرا رهبران آمریکای لاتین تا این حد از موضوع فلسطین حمایت میکنند؟
تارنمای تحلیلی «ریسپانسیبل استیتکرفت» (Responsible Statecraft) در مطلبی عنوان کرد که سه عامل را میتوان از جمله دلایل حمایت جدی سران آمریکای لاتین از فلسطین در نظر گرفت: استقلال فزاینده آمریکای لاتین از ایالات متحده، ظهور جنبشهای چپ و بومی و حضور جوامع بزرگ عرب دیاسپورا (جوامع دور از وطن) در بیشتر این منطقه.
موضع طرفداران فلسطینی رهبران منطقه نشان داده است که نفوذ آمریکا در آمریکای لاتین از زمان اوج آن در عصر تک قطبی تا چه اندازه کاهش یافته است.
سه عامل را میتوان از جمله دلایل حمایت جدی سران آمریکای لاتین از فلسطین در نظر گرفت: استقلال فزاینده آمریکای لاتین از ایالات متحده، ظهور جنبشهای چپ و بومی و حضور جوامع بزرگ عرب دیاسپورا در بیشتر این منطقه. به عقیده تحلیلگران، موضع بسیاری از رهبران آمریکای لاتین در حمایت از فلسطین، از موج فعالان چپ و بومی ناشی شده است که در سالهای اخیر بر مسند قدرت تکیه زدهاند.
آمریکای لاتین از دیرباز پایگاه چپگرایی بوده و یکی از نقاط اشتراک مخالفان رژیم صهیونیستی در این منطقه، این جریان ایدئولوژیک ارزیابی شده است.
سیاستمداران چپ میانه اکنون قدرت را در دو سوم کشورهای آمریکای لاتین کنترل میکنند که بیش از ۹۰ درصد از جمعیت و تولید ناخالص داخلی منطقه را تشکیل میدهند.
به نوشته این نشریه، بسیاری در جامعه بزرگ آمریکای لاتین، مدتهاست که درگیر کارزارهای همبستگی با فلسطین و سایر جنبشهای حقوق بومی بودهاند؛ بهویژه زمانی که اسرائیل به تشکیل بسیاری از سرکوبگرترین دولتهای منطقه در قرن بیستم کمک کرد.
سران آمریکای لاتین به این درگیری به عنوان مبارزه میان اسرائیل ستمگر و فلسطینیان مظلوم مینگرند.
حضور چشمگیر دیاسپورای عرب در منطقه نیز در افزایش حساسیت کشورهای آمریکای لاتین نسبت به مساله فلسطین تاثیرگذار است؛ برزیل به تنهایی حدود ۱۶ میلیون شهروند عرب تبار دارد و شیلی بیشترین جمعیت فلسطینی را در بین کشورهای خارج از خاورمیانه در خود جای داده است.
فرجام سخن
در پی جنگ اسرائیل علیه غزه پس از طوفان الاقصی، تعداد زیادی از کشورها به منظور محکومیت بمباران بی امان این منطقه محاصره شده، نسبت به فراخواندن سفرای خود یا واکنشهای شدید دیپلماتیک اقدام کردند. پیش از کلمبیا، بولیوی و بلیز روابط خود را با رژیم صهیونیستی قطع کردند و دولت ترکیه نیز در اعتراض به جنگ غزه، تمامی مبادلات تجاری با رژیم اسرائیل را به حالت تعلیق درآورد.
به موازات افزایش تعداد شهدای غزه، شمار اعتراضها به ویژه در کشورهای غربی رو به افزایش گذاشت. این شرایط، آمریکا متحد اصلی تلآویو را تحت فشار فزاینده داخلی و خارجی قرار داده و قطع روابط و احتمال واکنش دیپلماتیک بیشتر در عرصه جهانی به تجاوزهای نظامی اسرائیل، نگرانیهایی را در کاخ سفید به وجود آورده است.
قطع روابط دیپلماتیک میتواند سبب شود تا واشنگتن به طور معناداری بر تلآویو فشار آورده و زمینه برای پایان این نسلکشی فراهم شود.
دولت جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا اگر چه بارها مدعی شده که حفاظت از غیرنظامیان و پیروی از قوانین بینالمللی در اولویت قرار دارد، اما تاکنون از انتقاد مستقیم علنی از اقدامات رژیم اسرائیل اجتناب کرده است.
در بحبوحه افزایش اعتراضهای جهانی نسبت به جنایتهای اخیر رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین، موضعگیری جسورانه دولتهایی همچون کلمبیا و بولیوی برجسته شده است و باید دید این شکلگیری جبهه ضدصهیونیستی، تا چه میزان تقویت خواهد شد و نتیجه جنگ غزه را به چه شکلی تغییر خواهد داد.
تحلیل رفتار و روحیه ضداسرائیلی آمریکای لاتین را میتوان از دو منظر بررسی کرد: نخست اینکه آمریکای لاتین با تجربه تاریخ استعمار، با رنجها و دردهای فلسطینیان به عنوان ساکنان اصلی اراضی اشغالی همذاتپنداری میکند. دوم، نگرانی این منطقه از دچار شدن به سرنوشتی مشترک با مردم فلسطین، سبب شده تا از محکوم کردن اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین خودداری نکنند.
زیست روزهای تلخ استعمار گذشته و هراس از تکرار سرنوشت دردناک فلسطین در آینده، از جمله عواملی است که آمریکای لاتین را در هوشیاری کامل در قبال اقدامات رژیم صهیونیستی قرار داده است.
نظر شما