به گزارش ایرنا، دومین جلسه دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی امروز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی در سال جدید در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی برگزار میشود.
گروهک تروریستی منافقین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنی صدر به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سالها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است
کارنامه جنایتهای گروهک تروریستی منافقین، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل میشود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.
در کارنامه این گروهک تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیتهای سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیتالله دستغیب، آیتالله قدوسی و آیتالله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هستهای از دیگر اقدامهای تروریستی این گروهک است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروهک از سال گذشته آغاز شده است.
نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به جنایات و اقدامات اعضای گروهک تروریستی منافقین ۲۱ آذر ۱۴۰۲ آغاز و تاکنون ۱۱ جلسه از دادگاه متهمان این پرونده برگزار شده است.
میزبانی از تروریستها جرم است
حجت الاسلام دهقانی ، قاضی دادگاه در ابتدای این جلسه با اعلام علنی بودن جلسه دادگاه گفت: به کشورهایی که میزبان متهمان این پرونده هستند تذکر میدهیم، میزبانی از این متهمان برابر کنوانسیونها بین المللی مبارزه با تروریسم جرم محسوب میشود و برخی از این کشورها مانند فرانسه نسبت به میزبانی متهمان این پرونده که متهم به اقدمات تروریستی و جنایت علیه بشریت هستند، تجدید نظر کنند و نسبت به استرداد آنها مطابق اعلان قرمز صادر شده با سازمانهای بین المللی همکاری کنند.
وی از مردم کشور آلبانی به دلیل اینکه کشورشان میزبان متهمان این پرونده است، خواست که استرداد این افراد به ایران را از دولت خود پیگیری کنند.
در ادامه جلسه حکیمزاده به عنوان وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و به بیان دلایل شاکیان پرونده پرداخت؛ وی گفت: در فاصله سال های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ که دوره جذب سازمان مجاهدین خلق به شمار می رود، اعضای این سازمان را جوانانی با تفکرات اسلامی و رویکردهای لیبرالی تشکیل می دانند و در حوزه اعتقادی جزو گروههای اسلامگرا محسوب میشدند.
وکیل شکات پرونده خاطر نشان کرد: این گروه در زمان تاسیس اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بودند.
در ادامه قاضی از وکیل شاکیان پرونده پرشید: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیست شدن سازمان حرکت کردند؟
وکیل در ادامه پاسخ داد: بر اساس آنچه در کیفرخواست به عنوان تغییر ایدئولوژی مطرح شده، تغییر ایدیولوژیک توسط تقی شهرام صورت نگرفته است؛ بسیاری از اهل فن معتقدند تقی شهرام نقاب سازمان به اسلام گرایی را در دورهای از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.
قاضی گفت: یعنی کتابهایی که قبل از سال ۱۳۵۰ نگارش شده است در سازمان و منتشر شده ریشههای مادیگرایی داشته است؟
وکیل شکات گفت: سازمان مجاهدین به جهت اینکه در حال عضوگیری بوده پوسته و تفکر اسلامی را مطرح کرده و جوانان مسلمان و اسلامگرا را جذب کرده است و در یک مرحله تقی شهرام نه تنها تغییر ایدئولوژی بلکه روتوش برداری از سازمان را اجرایی کرده است.
تلاش برای کمرنگ کردن اعتقادات مذهبی اعضا
قاضی پرسید: آیا کسانی بودند که در برابر این مادی گرایی مقاومت کرده باشند؟
وکیل شاکیان پرونده در پاسخ به کتاب خاطرات احمد احمد که همراه با همسرش یکی از افراد جدا شده از سازمان مجاهدین است، اشاره کرد و با بیان اینکه این دو نفر اعتقادات محکمی داشتند و با هدف مبارزه با طاغوت وارد مجموعه سازمان شده و با تحریکات روسای سازمان آنها به مبارزه دعوت شده اند، اظهار داشت: اعضای سازمان تا آنجا که میتوانستند، تلاش کردند اعتقادات مذهبی را کمرنگ کنند و در نهایت به سمت حذف افراد میرفتند که حذف همسر احمد احمد از جمله انی اقدامات است.
وی ادامه داد: حتی مسعود رجوی وقتی احمد احمد در زندان بوده، همسرش را به خارج از شهر دعوت میکند که در کتابها سه بار عنوان شده است و خواستهای را مطرح میکنند که از سوی او رد میشود؛ این برخورد سبب میشود در زمان آزادی احمد، اجازه ملاقات با همسرش را نداشته باشد.
وکیل شکات به قرائت لایحه خود پرداخت و اظهار داشت: به تدریج که سازمان مارکسیست را به عنوان مشی اعتقادی خود عنوان کرد، انحراف ایدیولوژیک سازمان به واسطه تقی شهرام ایجاد شد مهدی که از سوی سازمان توسط افراد نفوذی صورت گرفت و متوجه مقاومت افرادی، چون احمد احمد در برابر تغییر ایدئولوژیک شدند، ساواک با استفاده از مسعود رجوی به عنوان منجی مبارزه با مواضع مارکسیستی تقی شهرام در سازمان برجسته میکند. درحالیکه آنچه رجوی بیان میکند نیز ریشههای مادی گرایانه داشته و چهرهای دیگر از مارکسیست است؛ که به واسطه ساواک طراحی شده است.
در ادامه جلسه علی صداقت به عنوان کارشناس مبانی اعتقادی به جایگاه دعوت شد.
در ادامه «علی صداقت» کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: سازمان مجاهدین جنایات زیادی انجام داده است. باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی کنیم. این سازمان اعضای زیادی داشته است. مسعود رجوی در سال ۱۳۵۴ اعلام کرده که سازمان مجاهدین یک مشی و اعتقاد مستقل دارد؛ جنایاتی که رخ داده است بر اساس اعتقادات و با دستور مسعود رجوی بوده است.
صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین کتابهای زیادی را برای اعضای خود منتشر کرده که یکی از این کتابها، کتاب «شناخت» است. این کتاب به عنوان اصلیترین مشی اعتقادی سازمان محسوب میشد. سازمان مجاهدین ابتدا یک ویترین اسلامی داشت. برخی گفتهاند که اعضای سازمان، مارکسیستهای اسلامگرا هستند، اما در بررسیها میبینیم که مارکسیسم با اسلام در تناقض است. سازمان منافقین ۱۷ هزار نفر از مردم ایران را شهید کرد و در ماجرای انتفاضه شعبانیه مردم عراق نیز مقابل توده مردم و در کنار صدام جنایتکار قرار گرفت. تمام این اتفاقات رخ داد تا مسعود رجوی به قدرت برسد.
این کارشناس مسائل اعتقادی گفت: در کتاب «شناخت» سازمان مجاهدین آمده است اگر ما بخواهیم به خدا اعتقاد پیدا کنیم، به خدایی نیاز داریم که در عمل به سود ما باشد در غیر این صورت باید به خدا شک کنیم. یکی از نکات مهم این است که ما با گروهی مواجه هستیم که در برهههای زمانی، ایدئولوژی خود را براساس کارهایی که قصد داشتند انجام دهند، تغییر میدادند. در برههای از زمان مارکسیسم را انتخاب کردند و یک زمانی اسلامگرا بودن عامل موفقیت سازمان بود، نقاب اسلام را بر چهره زدند؛ یک زمانی به سمت امپریالیسم رفتند. در حقیقت ما با بیهویتترین سازمان از نظر مبانی فکری در عصر معاصر روبهرو هستیم.
صداقت افزود: امام خمینی(ره) در مورد سازمان مجاهدین خلق از تعبیر منافقین استفاده کردهاند. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دینداری میکند، اما در باطن به دین اعتقادی ندارد. منافقین رسما اعلام میکنند که ما به خدا اعتقاد داریم، اما خدای ما با خدای شما متفاوت است. مریم رجوی در اواخر دهه ۸۰ در جلسهای اعلام میکند که ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشتهایم.
این کارشناس مسائل اعتقادی ادامه داد: «محسن زال» در کتاب «چریک مجاهد خلق» در رابطه با اعتقادات مسعود رجوی به خدا نوشته است: خدایِ مسعود رجوی تا از بین نرفتن امپریالیسم بیرون ایستاده است و بعد از نابودی امپریالیسم معلوم نیست این خدای نو ظهور چه نقش و کاربردی دارد.
صداقت گفت: در کتاب «تکامل» سازمان مجاهدین، که جزو کتب اصلی این سازمان محسوب میشود، به تکامل عالم بر اساس نظریه داروین پرداخته شده، اما در هیچ جای این کتاب نامی از خدا برده نشده است.
صداقت بیان کرد: این کتاب در حقیقت ترجمه کتب مارکسیستی است.
صداقت ادامه داد: سازمان مجاهدین اعلام میکند که به توحید اعتقاد دارد، اما توحید آنها با اعتقادات مردم متفاوت است. اعضای سازمان به دلیل اینکه مردم آنها را کمونیست خطاب نکنند، اقدام به تغییر الفاظ و عناوین میکردند. در کتاب «مکتب راهنمای عمل» سازمان مجاهدین آمده است که فردی معتقد است که ابتدا کمونیسم را قبول کرده باشد.
در ادامه دادگاه حکیمزاده، وکیل شُکات در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: یکی از اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلامگرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند، بود. در فروردینماه سال ۱۳۵۸ زمانی که مسعود رجوی و موسی خیابانی بهعنوان نفرات اول و دوم سازمان شناخته میشدند، به خواست امام خمینی (ره) مبنی بر اعلام مبنای اعتقادی سازمان مجاهدین، اعضای این سازمان ضمن اعلام اینکه به اصول اسلام معتقد هستند، مبنای اعتقادی خود را اسلام اعلام میکنند. این در حالی است که دلایل زیادی مبنی بر مارکسیسم شدن سازمان قبل از این تاریخ وجود دارد.
حکیمزاده گفت: در مکالمات بین «مسعود رجوی» و «موسی خیابانی» در زندان آمده است که تئوری سازمان به نوعی تطابق بین اسلام و مارکسیسم است و باید بازنگری در مورد آن انجام شود. خدا در تئوری سازمان مانند کلاه است و میتوان این کلاه را از سر برداشت بدون اینکه اتفاقی رخ دهد.
وکیل شُکات گفت: در آبان سال ۱۳۵۵ دو نفر از اعضای سازمان به نامهای «محمدقاسم عبداللهزاده» و «محسن طریقت» وارد هسته مرکزی سازمان شدند. از همان زمان بین تقی شهرام و محمدقاسم عبداللهزاده و محسن طریقت اختلاف ایجاد میشود. محمدقاسم عبداللهزاده و محسن طریقت طرح ترور شاه را مطرح میکنند که از سوی تقی شهرام مورد مخالفت قرار میگیرد. این در حالی است که ترور افراد اسلامگرا در دستورکار تقی شهرام قرار داشت.
حکیمزاده گفت: سران سازمان برای بقای خود به هر کاری دست میزنند؛ به طور کلی در سازمان به افرادی که دارای تفکر و شخصیت مستقل بودند، اجازه رشد داده نمیشد.
حکیمزاده در ادامه بیان کرد: سازمان مجاهدین با رویکرد قدرتطلبی مسعود رجوی اقدام به حذف فیزیکی افراد شاخص این سازمان میکرد که نمونه آن لو دادن خانه زعفرانیه در سال ۱۳۶۰ است، که منجر به حذف موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر اعضا شد.
در ادامه صفاءالدین تبراییان پژوهشگر تاریخ گفت: سازمان دارای دو عضو به نامهای «تراب حقشناس» و «حسین احمدی روحانی» بود. تراب حقشناس با مدرک کارشناسی ارشد حقوق سرشناسترین فرد تحصیل کرده سازمان بود. سازمان به واسطه این افراد با حزب بعث ارتباط برقرار کرد. در اواخر سال ۱۳۵۸ چندین نفر از سازمان حذف شدند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای زندانی سازمان که توسط ساواک دستگیر شده بودند، آزاد شدند. متاسفانه اعضای سازمان به اعتمادی که به آنها شده بود پشت پا زدند و هزاران نفر را شهید کردند.
وی گفت: مسعود رجوی به همراه بنیصدر به خارج از کشور فرار کرد. بعد از ۶ ماه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ شاهد لو رفتن خانه زعفرانیه بودیم. این خانه توسط اعضای سازمان لو رفت تا موسی خیابانی حذف شود. نفوذ موسی خیابانی بین افراد بیشتر از مسعود رجوی بود.
قاضی گفت: به نظر شما سازمان به اعضای خود خیانت کرده است؟
تبراییان گفت: مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود. مسعود رجوی حدود ۱۰ ماه بعد از اتفاق خانه زعفرانیه و کشته شدن اشرف ربیعی با دختر بنیصدر ازدواج کرد. بعد از آن مسعود رجوی با مریم رجوی ازدواج کرد در حالی که مریم رجوی همسر یکی از اعضای سازمان بود.
وی بیان کرد: سازمان ۳ عملیات مهم انجام داده است. یکی عملیات آفتاب در منطقه فکه بود. این عملیات ۸ فروردین سال ۱۳۶۷ رخ داد و حدود ۲۰ روز بعد شاهد حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران بودیم. عملیات دوم چلچراغ نام داشت و در شهر مهران انجام شد. بعد از این عملیات کنگره آمریکا از این سازمان مجاهدین را به رسمیت شناخت.
تبراییان گفت: در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۹ منطقهای در عراق به نام عامریه بمباران شد. در پی این حادثه سازمان ۹۰۰ کودک را از اعضا خانواده آنها جدا کرد و به اروپا فرستاد. این جنایات قابل پذیرش نیست. سازمان مجاهدین اعضای خانوادهها را از هم جدا میکرد. در این برهه زمانی سازمان در عراق دارای چندین زندان بود. سازمانی که برای اعضای خودش ۱۰ زندان تاسیس کرده بود با مردم عادی چه رفتاری میکرد.
وی بیان کرد: ما با افرادی مواجه هستیم که حتی اعضای خودش را هم به کشتن داده است و امیدواریم دولت عراق نیز به جنایات سازمان علیه مردم این کشور ورود کند.
در ادامه حکیم زاده وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: جنایات سازمان تنها به مردم ایران محدود نمیشد.
وکیل شکات پرونده گفت: اتخاذ رویکرد مسلحانه از سوی سازمان مجاهدین علیه مردم ایران بلافاصله بعد از پیروزی جمهوری اسلامی آشکار شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان به نسبت به نوسازی نظام تشکیلاتی خود اقدام کرد.
وی خاطر نشان کرد: یکی از پایههای اصلی در نظام تشکیلاتی جدید سازمان، شبکه زیرزمینی مسلحانه بود که بعدها به عنوان ستاد مجاهدین خلق شناخته شد. این شبکه که با هدف محافظت از سازمان تشکیل شده بود، پایگاههایی را در شهرهای مختلف ایجاد کرد. این ستاد مبادرت به سرقت اسلحه از پادگانها و کلانتریها و آموزش نظامی اعضای خود میکرد.
حکیم زاده افزود: مسعود رجوی برای بقای خود به صورت آشکار متمایل به غرب میشود. رجوی بعد از انجام عملیاتهای تروریستی متعدد علیه مردم ایران، به فرانسه فرار میکند و بعد از آن به عراق میرود. در واقع سازمان مجاهدین در این رهه زمانی مصداق بارز نیروی در اختیار دشمن مردم ایران بود.سازمان مجاهدین با حمایتهای دولت آمریکا به کشور آلبانی میرود و مریم و مسعود رجوی برای ادامه بقای خودشان دست به دامن آمریکا میشوند.
نظر شما