پزشکیان و جلیلی کدام گفتمان را نمایندگی می‌کنند؟

تهران- ایرنا- «مسعود پزشکیان» و «سعید جلیلی» نامزدهای دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم با ۲ رویکرد و ۲ گفتمان کاملا متفاوت، می‌توانند مطالبات بخش قابل‌توجهی از جامعه را نمایندگی کنند؛ البته مشروط به اینکه گفتمان‌هایشان مشارکت را نسبت به دور نخست انتخابات به طور چشمگیری بالا ببرد.

پس از افول گفتمان لیبرال، گفتمان اسلام‌گرا با بهره‌گیری از دال اسلام‌خواهی مردم و تاسی به مبانی اسلام و در صحنه نگه داشتن مردم بر مبنای تکلیف در جمهوریت، از مشارکت سیاسی موثر بهره جست

مشارکت نزدیک به چهل درصدی صاحبان حق رای در انتخابات روز جمعه هشتم تیرماه تکلیف رئیس دولت چهاردهم را مشخص نکرد. هیچ یک از نامزدها نتوانستند نیمی از آرا به اضافه یک را کسب کنند و به این ترتیب، انتخابات به دور دوم کشیده شد.

روز پانزدهم تیرماه حوزه‌های رای‌گیری در حالی پذیرای شهروندان خواهند بود که افزایش میزان مشارکت می‌تواند دولتی با پشتوانه قوی‌تر را راهی پاستور کند و به بیان رهبر انقلاب موجب «سرافرازی جمهوری اسلامی» و «کوتاه شدن زبان دشمنان» شود.

«مسعود پزشکیان» و «سعید جلیلی» نامزدهای نهایی چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری با ۲ رویکرد و ۲ گفتمان کاملا متفاوت، امروز می‌توانند بخش بزرگی از جامعه را نمایندگی کنند؛ نامزدهایی که اولی مورد تایید «جبهه اصلاحات» تشکل جمعی جریان اصلاح‌طلبی قرار گرفته اما خود را اصولگرای واقعی می‌خواند و دومی مورد حمایت «جبهه نیروهای انقلاب» از جریان اصولگرایی است.

این گفتمان‌های سیاسی بوده‌اند که طی قریب به نیم قرن حیات جمهوری اسلامی توانسته‌اند مشارکت مردم در انتخابات را زمینه‌سازی کنند. یارگیری این گفتمان‌ها با تکیه بر شعارهای متناسب با نیاز مردم در جغرافیای سیاسی ایران و در روند توسعه سیاسی و جمهوریت نظام نقش مهمی ایفا کرده است؛ گفتمان‌هایی که اصلی‌ترین دال صف‌بندی‌ و مرزبندی میان آنها تقابل دال تعهد-دال تخصص بوده است.

«گفتمان‌های سیاسی و نقش آنها در مشارکت و جمهوریت مردم» عنوان پژوهشی است به قلم بهرام ستاری دستنائی و احمد بخشایشی اردستانی که تابستان ۱۴۰۱ در نشریه جستارهای سیاسی معاصر منتشر شده و به این موضوع می‌پردازد. در ادامه بخش‌هایی از این مطالعه آمده است.

فرضیه مقاله این است که وجه سیاسی نظام جمهوری اسلامی به دلیل کاربرد انگیزه‌های متفاوت مردم متناسب با هر موقعیت جغرافیای سیاسی ایران در برهه‌های زمانی باعث مشارکت مثبت آنها در عرصه‌های متفاوت تصمیم‌گیری کشور خصوصا انتخابات می‌شود.

گفتمان‌هایی که مشارکت را در جمهوری اسلامی بسترسازی کردند

در سال‌های جنگ تحمیلی، گفتمان دفاع مقدس با تکیه بر دال غیرت ملی و ضرورت دفاع از کشور و وطن‌دوستی، زمینه تهییج مردم در جمهوریت و مشارکت سیاسی را فراهم ساخت

در هر دهه‌ای از نظام، یک یا چند گفتمان با شعاری مشخص به بیان و پیگیری مطالبات مردم پرداخته است. نتیجه مطرح و غالب شدن این گفتمان‌ها در دوره‌های مختلف به مشارکت سیاسی اجتماعی مردم منجر شده است.

۱.گفتمان لیبرال

گفتمان ملی‌گرایی لیبرال برآمده از تحولات سیاسی اجتماعی اواخر دهه بیست به عنوان گفتمانی ناسیونالیستی در کشاکش تعارضات اجتماعی در مقابل نیروهای استعماری ظهور یافت. رهبری این طیف در ابتدای پیروزی انقلاب، عهده‌دار حکومت موقت شده بود.

این گفتمان قبل از انقلاب با دال‌های برگزاری انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، لغو حکومت نظامی، استقلال، ملی کردن نفت و کوتاه کردن دست استعمارگران و بعد از انقلاب اسلامی با دال ارتباط گیری با جهان غرب، آزادی در عرصه‌های سیاسی و انتخابات در جغرافیای سیاسی ایران در ارتباط‌گیری با مردم و مشارکت آنها نقش بازی می‌کرد.

۲.گفتمان اسلام‌گرا

اسلام سیاسـی به عنوان یکی از گفتمان‌های مهم در طول تاریخ ایران، بـر وجـه اعتراضی و سیاسی اسلام تأکید دارد. شاخص‌ترین گروه این طیف حزب جمهوری اسلامی بود که با داشتن کادر رهبری قوی می‌خواست همه نیروهای انقلاب را بسیج و سازماندهی کند.

در نگرش اقتصادی راست سنتی، تولید و تجارت و صادرات اهمیت بسیاری دارد. پایگاه اجتماعی راست سنتی را می‌توان در اقشار مذهبی، طبقه متوسط به پایین، بازار و طیف سنتی مشاهده کرد

با استعفای بازرگان و کابینه‌اش، لیبرال‌ها کاملا از صحنه انقلاب و رقابت سیاسی حذف شدند و جریان سنتی اسلام‌گرا به استیلا و برتری کامل دست یافت و هویت‌یابی در درون آن به شکل دیگری ادامه پیدا کرد. در این دوره گفتمان اسلام‌گرا با بهره‌گیری از دال اسلام‌خواهی مردم و تاسی به مبانی اسلام و در صحنه نگه داشتن مردم بر مبنای تکلیف در جمهوریت، از مشارکت سیاسی موثر بهره جست.

۳.گفتمان دفاع مقدس

آنچه فضای دهه اول ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار داد، گفتمان دفاع مقدس بود. در پرتو این گفتمان دال‌های آخرت‌گرایی، معنویت‌خواهی، ایثارگری، شهادت‌طلبی، دنیاگریزی، مردم‌سالاری دین‌باوری، تقدم منافع جمعی بر منافع فردی، تولی و تبری، جهاد و مقابله با تجاوز به مثابه دستورالعملی برای کاربست آحاد ایرانیان حول دال مرکزی نظام و امام درآمد. در این فضا بـود کـه مفاهیم و واژگانی چون راست و چپ در عرصه سیاسی با تدبیر بنیانگذار انقلاب و با توقف و تعطیلی کار حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به حاشیه رانده شد.

در این برهه از زمان، گفتمان مذکور با بهره‌گیری از دال غیرت ملی و ضرورت دفاع از کشور و وطن‌دوستی، زمینه تهییج مردم در جمهوریت و مشارکت سیاسی را فراهم ساخت.

۴.گفتمان راست سنتی (مذهبی)

گفتمان راست سنتی به عنوان یکی از ستون‌های اصلی در فضای سیاسی ایران و نظام مردم‌سالار دینی در دهه ۶۰ ظهور کرد و در ادوار انقلاب مرجع جریان‌های انقلابی است.

طرفداران این گفتمان، محافظه‌کار و آرمان‌گرای واقع‌بین نامیده می‌شوند، برای ارزش‌ها اهمیت قائل بوده و معتقدند رشد و توسعه اقتصادی نباید با ارزش‌ها در تضاد قرار گیرد و عدالت اجتماعی را مقدم بر توسعه می‌دانند.

دخالت مستقیم دولت در اقتصاد، تاکید بر عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی و سیاسی، مخالفت صریح با خصوصی‌سازی و آزادسازی اقتصادی، مخالفت با تعدیل اقتصادی و حاکمیت سرمایه‌داری از دیدگاه‌های گفتمان چپ سنتی محسوب می‌شد

در دهه نخست بعد از پیروزی انقلاب، گفتمان راست سنتی با بهره‌گیری از دال بسط عدالت اجتماعی و حفظ ارزش‌های سنتی و هنجارهای مورد قبول مردم سعی در تجلی جمهوریت و مشارکت سیاسی مردم داشت.

در نگرش اقتصادی راست سنتی، تولید و تجارت و صادرات اهمیت بسیاری دارد. پایگاه اجتماعی راست سنتی را می‌توان در اقشار مذهبی، طبقه متوسط به پایین، بازار و طیف سنتی مشاهده کرد.

۵.گفتمان چپ سنتی (مذهبی)

این جریان در دهه ۶۰ نقش فعالی در عرصه‌های سیاسی داشت. بعد از کنار رفتن دولت موقت و دولت بنی صدر، زمینه و شرایط برای بروز و ظهور اختلافات نظری در میان نیروهای انقلابی درون حاکمیت مهیا شد. در این تقابل‌ها، شعارهای دفاع فعال از قشر مستضعف و گسترش آموزش‌های عقیدتی، تاکید بر تعهد به جای تخصص، هواداری از آرمان برابری فرصت‌ها، گرایش به ایمان دنیوی اخروی، گرایش به سوی جهان‌وطنی و امت واحده به جای میهن‌پرستی و ملیت‌گرایی در زمره دال‌های این گفتمان به چشم می‌خورد.

این گفتمان در سیاست خارجی دارای موضع رادیکال بود و در آن غرب‌ستیزی و صدور افکار و آرمان‌های انقلاب به هر نحوی از اهداف فرامرزی برشمرده می‌شد.

دید طرفداران این گفتمان نسـبت بـه مقوله فرهنگ و مظاهر آن بسیار بسته و تنگ‌نظرانه بود و از دید منتقدان آن با هر نوآوری در زمینه فرهنگ که می‌خواست سنت‌ها و ارزش‌ها را تعدیل کند، برخورد می‌کرد. البته در دهه هفتاد طرفداران این گفتمان دید معتدل‌تری نسبت به مسائل مطرح‌شده پیدا کردند.

از دیدگاه گفتمان چپ سنتی، توسعه و رشد اقتصادی در مقایسه با عدالت اجتماعی از اولویت کمتری برخوردار است. به طور کلی دخالت مستقیم دولت در اقتصاد، تاکید بر عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی و سیاسی، مخالفت صریح با خصوصی‌سازی و آزادسازی اقتصادی، مخالفت با تعدیل اقتصادی و حاکمیت سرمایه‌داری از دیدگاه‌های این گفتمان محسوب می‌شد.

۶.گفتمان چپ مدرن

از دهه هفتاد گفتمان چپ مدرن با بهره‌گیری از دال روشنفکری، گسترش نهادهای مدنی و احزاب، جمهوریت‌خواهی، نقد و نقدپذیری و تاختن به نهادهای حاکمیتی، به مشارکت سیاسی مردم بها داده و تلاش کرد بر مشارکت مردم بیافزاید

طی دهه هفتاد در چرخش گفتمانی که در چپ سنتی شکل گرفت این جریان به سمت نگرش‌ها و رویکردهای متفاوتی نسبت به گذشته حرکت کرد. مواضع و دیدگاه‌های جناح چپ مدرن را باید در تعدیل و دخل و تصرف دیدگاه‌های سایر طیف‌ها به ویژه چپ سنتی یافت.

چپ مدرن در بعد سیاسی به مشارکت سیاسی مردم در قالب نهادهای مدنی و احزاب می‌نگریست و احزاب و گروه‌های سیاسی را حد وسط بین دولت و جامعه می‌دانست و بر جمهوریت و اسلامیت نظام تأکید داشت.

چپ مدرن به تبادل فرهنگی و تقویت بسترها و زیر ساخت‌های فرهنگی، حفظ و تقویت هویت دینی و ملی برای ایجاد مصونیت اجتماعی در برابر تهاجم و ایجاد زمینه اندیشه‌سازی اهمیت زیادی می‌داد.

از دهه هفتاد گفتمان چپ مدرن با بهره‌گیری از دال روشنفکری، گسترش نهادهای مدنی و احزاب، جمهوریت‌خواهی، نقد و نقدپذیری و تاختن به نهادهای حاکمیتی، به مشارکت سیاسی مردم بها داده و تلاش کرد بر مشارکت مردم بیافزاید.

۷. گفتمان سازندگی

با پایان یافتن جنگ، لزوم بازسازی کشور اولویت‌دارترین مسأله کشور شد. ترمیم خرابی‌های ناشی از جنگ، ساخت زیربناها، بیرون بردن کشور از فضای شدیداً وابسته به واردات بر پایه اقتصاد نفتی، بسط فضای دیپلماتیک و... موجب شد که گفتمان سازندگی به مثابه ایدئولوژی نجات بخشی برای دهه دوم انقلاب در آید.

در گفتمان سازندگی، تعدیل و توسعه اقتصادمحور، دال مرکزی را تشکیل داد و سایر دال‌ها از قبیل اعتدال‌گرایی، توسعه به مثابه عدالت، گرایش به الگوی توسعه سرمایه‌داری، ثبات سیاسی، مشارکت‌گرایی محدود، دیپلماسی اقتصادگرا، تنش‌زدایی و امنیت ملی رشد محور با محوریت دال مرکزی تثبیت شده و معنایی جدید یافتند.

در این دوره، گفتمان سازندگی با بهره‌گیری از لزوم سازندگی کشور و تاکید بردال تخصص و توسعه اقتصاد محور و نیز ترویج رفاه عمومی با مشی تسامح و تساهل باعث انگیزه مشارکت سیاسی و تجلی جمهوریت شد.

در ادامه گفتمان سازندگی، مفصل‌بندی جدیدی حول دال مردم شکل گرفت که دال‌های دیگری مانند آزادی، جامعه مدنی، قانون‌گرایی و توسعه سیاسی را در یک نظام معنایی ویژه تحت عنوان گفتمان اصلاحات به هم مرتبط ساخت

۸. گفتمان اصلاحات

دهه سوم نظام، دهه گفتمان اصلاحات بر پایه توسعه سیاسی بود. این گفتمان با ترویج دال‌های آزادی، مشارکت مردم، گشایش فضای باز سیاسی، تشکیل شوراها و جامعه مدنی، حضور مردم را در مشارکت سیاسی و جمهوریت نظام تقویت کرد.

این گفتمان با رویکردی متفاوت از گذشته با چرخش رویکرد اقتصادی به سیاسی، فعال شدن عرصه‌های سیاسی جامعه با شعارهای جدیدی همچون جامعه مدنی، آزادی، مردم‌سالاری، اصلاحات و توسعه سیاسی آغاز شد.

مفصل بندی جدیدی حول دال مردم شکل گرفت که دال‌های دیگری مانند آزادی، جامعه مدنی، قانون‌گرایی و توسعه سیاسی را در یک نظام معنایی ویژه به هم مرتبط ساخت. تجدد در هیاتی نـو مجددا به میدان آمد و تضاد میان تجدد و سنت‌گرایی دوباره خود را به شکلی جدید نمایان ساخت.

۹.گفتمان اصول‌گرایی

اصول‌گرایی یکی از گفتمان‌های اصلی فراگیر و مهم پس از انقلاب، عمدتا پایه‌های خود را نقاط مثبت گفتمانه‌ای گذشته قرار داده است. این گفتمان ساختار و عناصر مقوم خود را از گفتمان دفاع مقدس ودیعه گرفته است.

اصول‌گرایی با توجه به دال‌های ارزشی و انقلابی، عدالت‌محوری، رفع محرومیت‌ها و تبعیض‌ها، توزیع عادلانه منابع، مهرورزی و ...، مشارکت سیاسی مردم در صحنه‌های متفاوت خصوصا انتخابات را زمینه‌سازی می‌کند.

مهم‌ترین مبانی فکری گفتمان اصولگرا عبارتند از توجه ویژه به ارزش‌ها و اصول اسلامی و انقلابی و محور قرار دادن آن در تصمیم‌گیری‌ها، عدالت‌محوری، رفع محرومیت‌ها و تبعیض‌ها، توزیع عادلانه منابع کشور و پایه‌ریزی اقتصاد عدالت‌محور، خدمتگزاری بی‌منت و مهرورزی و در عرصه سیاست خارجی محور قرار دادن اصول و ارزش‌های انقلاب، تامین منافع ملی و کوتاه نیامدن در برابر زیادی‌خواهی قدرت‌های بزرگ.

گفتمان‌ها، مشارکت سیاسی مردم و جمهوریت نظام

اصول‌گرایی با توجه به دال‌های ارزشی و انقلابی، عدالت‌محوری، رفع محرومیت‌ و تبعیض‌ها، توزیع عادلانه منابع، مهرورزی و ...، مشارکت سیاسی مردم در صحنه‌های متفاوت خصوصا انتخابات را زمینه‌سازی می‌کند

در پرتو گفتمان‌های سیاسی کشور، جمهوریت و مشارکت سیاسی آگاهانه در جغرافیای سیاسی ایران با بستر اجتماعی مناسبی در طول این چند دهه نظام مردم‌سالاری دینی روبرو شده است.

از نظر جامعه‌شناختی، نظام سیاسی پایدار توسط مشارکت همگانی و آگاهانه شهروندان به عنوان یک پروژه فراگیر محقق می‌شود. آنچه به عنوان مانع جمهوریت و مشارکت سیاسی در جامعه کنونی، محسوب می‌شود و پروسه مشارکت شهروندان را با مشکل مواجه می‌کند، فقدان فرصت‌های برابر همه شهروندان در امر مشارکت سیاسی است که توسط گفتمان‌ها و با پذیرش سلایق گوناگون فرصت برابر برای همه مردم توسعه پیدا می‌کند.

ساختار سیاسی و اجتماعی موزائیکی و چند تکه است یعنی مردم کنار هم چیده شده‌اند و تعاملاتی که بین این گروه‌ها صورت می‌گیرد می‌تواند انشقاق و از هم‌گسیختگی جامعه را از بین ببرد. این انشقاق‌ها می‌تواند از طریق گفتمان‌های نظام سیاسی از بین برود.

به دیگر سخن هر چند مردم نسبت به سرنوشت سیاسی خود حساس‌تر باشند از گفتمان‌های سیاسی بهره بهتری می‌برند، اما اگر این مشارکت‌ها در هاله‌ای از تعصبات یا انحصارگرایی و تفوق‌طلبی باقی بماند، از نقش مثبت آن کاسته می‌شود.

تاریخ جامعه ما در چند دهه اخیر شاهد پیدایش گفتمان‌های سیاسی فراوانی با ایدئولوژی‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی بوده است که عمده آنها موفق بوده‌اند مشارکت سیاسی و جمهوریت را متناسب با مردم افزایش دهند.

جمهوریت و مشارکت سیاسی فقط در جامعه‌ای تبلور پیدا می‌کند که دارای فرهنگ مشارکتی باشد. باید فرهنگ مشارکتی را در جامعه تقویت کنیم. نقطه اتکای ما باید بیشتر روی مشترکات باشد تا فرهنگ جدیدی که تساهل و مدارای سیاسی در آن وجود داشته باشد را در جامعه رواج دهد. این وظیفه خطیر توسط گفتمان‌ها تسری پیدا می‌کند. تا زمانی که ساختار نظام سیاسی تحزبی نباشد، می‌توان بر اساس گفتمان‌های موجود از وجود مردم جهت مشارکت عمومی بهره مثبت برد.

همان طور که ما یک شبه به دموکراسی نمی‌رسیم یک شبه به مشارکت سیاسی هم نمی‌رسیم. مشارکت سیاسی یک پروسه و یک روند در حال تحول است که این تحول توسط گفتمان‌ها در حال شکل‌گیری است.

تحول نیازمند نهادهای خاصی است تا انرژی و توان شهروندان در کانال و جریان خاصی هدایت و راهنمایی و از کاسته شدن آن جلوگیری شود.

در طول دهه‌های گذشته، نظام مردم‌سالاری دینی توسط گفتمان‌های موجود این کاستی‌هایش برطرف شده است و گفتمان‌ها این تدبیر را در هر دهه با گفتمان مردم پسند به جامعه عرضه کرده‌اند؛ در دهه ۶۰ با گفتمان دفاع مقدس، گفتمان چپ و راست سنتی، در دهه ۷۰ با گفتمان سازندگی و گفتمان چپ و راست مدرن، دهه ۸۰ با دو گفتمان اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، دهه ۹۰ نیز با رویکرد اعتدال این تحول شکل گرفت.

امروز و در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات چهاردهمین ریاست جمهوری ایران بار دیگر گفتمان‌هایی با دال مرکزی تعهد- تخصص وارد عرصه شده‌اند تا مشارکت را زمینه‌سازی کنند.

پی‌نوشت:

بهرام ستاری دستنائی و احمد بخشایشی اردستانی، «گفتمان‌های سیاسی و نقش آنها در مشارکت و جمهوریت مردم»، جستارهای سیاسی معاصر، سال ۱۳، شماره ۲، تابستان ۱۴۰۱

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha