به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، در توضیح این نمایش آمده است: «خلاصه ندارد. باید تماشا کنید.»؛ نمایشی با هشت بازیگر؛ از جوان دانشجویی که تنها زندگی میکند و نویسندهای متوهم به همراه همسرش که ادای روشنفکری دارد و در ادامه خانوادههای درگیر یک سری تعصبات سنتی و دختر جوانی که درگیر توهمات ذهنی خودش است.
حواسمان را جمع کنیم، ممکن است گولمان بزنند
کارگردان نمایش میگوید: حواسمان را جمع کنیم، ممکن است گولمان بزنند.
ابله از یک جامعه متلاطم میگوید؛ جامعهای که از درون همین خانوادههای درگیر و تک به تک افرادی شکل میگیرد که با توهمات خود زیست میکنند که گاهی با ابهامهایی مواجه میشویم. تضادهایی در کلام، رفتارهایی غیرمتعارف از نگاه جامعه و البته شاید تعصباتی که در یک سوی جامعه آنها را تعریف متناسب با باورهای خود میکنند و در دیگر سو، کاری ناپسند میشمارند.
ابله از یک جامعه متلاطم میگوید؛ جامعهای که از درون همین خانوادههای درگیر و تک به تک افرادی شکل میگیرد که با توهمات خود زیست میکنند
به گفته افشین واعظی نویسنده و کارگردان ابله، سناریویی که در داستان نمایش میبینیم و میشنویم تقریبا سناریوی قصه تمام افرادی است که در آن ایفای نقش میکنند؛ روندی که فیلمنامه یا نمایشنامهای طی میکند.
او میگوید: چون من قبلا فیلمنامهاش را نوشته بودم و بعدا به نمایشنامه تبدیل شد، پایه اولیه را نوشتم و بقیه آن به صورت کارگاهی اتفاق افتاد.
در توضیحی، واعظی یادآوری میکند: در ابتدا، داستان این گونه بود که پس از اتفاقی که در نمایش میافتد، کارآگاهی از افراد سوال و جواب میپرسد که به دنبال تغییر متن، بعد از آن ۸ تا۹ ماه تمرین داشتیم که متن جدید به طور کامل شکل گرفت.
واعظی در این باره که ایده کار از کجا شکل گرفت؟ میگوید: شب با بازیگر نقش خسرو گفت و گو میکردیم که نتیجه این گفت و گو بعد از دو سال تبدیل به نمایشی شد که مشاهده کردید. ۹ ماه طول کشید تا به اجرا برسیم.
او در تعریفی از ابله گفت: برای من در واقعیت، ابله آینه تمام قد جامعه است؛ اتفاقی که میافتد، نوع رفتار مردم ، حتی در جزئیاتی که کارمند بانک ارائه میکند، یا نویسنده یا دانشجو. تمام تلاشم را کردم عین به عین اینها را در نمایش بیاورم.
لب مرز بودیم
واعظی درباره روند داستانی نمایش که به سمت کارهای آزاد در حال سپری شدن بود اظهار داشت: به خاطر ماجرای طنز و کمدی ذرهای غلو کردم اما پاتکس ماجرا مهم بود. به گفته او، در این نمایش «لب مرز بودیم.»
او تصریح کرد: هر کسی که باشی ممکن است دزد خانه همه ما را بزند. ابله، مصداق بارز افرادی است که در یک جامعه زندگی میکنند و خود را افراد آگاهی می دانند. همگی فکر میکنند افراد زرنگی هستند. این اتفاقی است که هر روز در تاکسی، مترو، خیابان، بازار و .. رخ میدهد.
به خاطر ماجرای طنز و کمدی ذرهای غلو کردم اما پاتکس ماجرا مهم بود
از جمله دیالوگهای زیبا و موثر در ابله نمایش میتواند به اینها اشاره کرد: رئال تو اکسپرسیونیست منه، ما همیشه فدایی قشر بورژوایی بودیم، باید طغیان کنی تا خالی شوی، فرقی نمیکند چه کسی باشی، بالا یا پایین، همه ما میمیریم.
نمایش «ابله» با نویسندگی و کارگردانی افشین واعظی و تهیهکنندگی مهدییار ملکزاده از ۱۸ شهریور تا ۲۰ مهر، ساعت ۲۰ در سالن شماره یک پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه میرود.
محدثه دانش، نریمان حیدری، وحید منافی، احسان صاحبدادی، یگانه رادبخش، فائزه وفایی، ساناز اسد پور و سجاد متحملیان بازیگران این اثر نمایشی هستند.
مجری طرح: حسام دزفولی، مدیر تولید: ایمان عظیمیان، دستیار اول کارگردان: زهرا شیری، دستیار دوم کارگردان: مبینا اسماعیل زاده، منشی صحنه: مهشید امیدی، طراح صحنه: حسین کاظمی، طراح نور: پدرام رضوانی، طراح لباس: ندا سرمه، دستیار تولید: فاطمه ثابت کار، گریم: عسل بیتا، صدابرداری، صداگذاری: سروش شیرازی، عکاس و طراح پوستر: رضا جاویدی، تولید محتوای تبلیغاتی: استدیو کاو دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
نظر شما