در روزهایی که نگاه میلیونها نفر به سمتوسوی اقدامات جنگطلبانه رژیم صهیونیستی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت دوخته شده، اخبار شهادت حافظان امنیت به دست گروهکهای تروریستی به خصوص در مناطق شرقی کشور، مظلومیت نیروهای انتظامی را که آماج حملاتی ناجوانمردانه قرار میگیرند، بیش از پیش نمودار میسازد.
به گزارش دهم مهرماه ایرنا، بر اثر تیراندازی افراد مسلح به سمت خودروی ماموران انتظامی در حال تردد در شهرستان خاش ۲ نفر از حافظان امنیت به شهادت رسیدند. همچنین در حادثه تروریستی دیگری که در بنت نیکشهر رخ داد چهار نفر به شهادت رسیدند.
دو روز پیش از آن، رسانهها از شهادت ۲ مرزبان و یک تکاور یگان ویژه فراجا در حمله تروریستی زابل، جکیگور و خاش خبر دادند.
امروزه استرس شغلی به مسالهای شایع و پرهزینه در محیط کاری تبدیل شده به طوری که سازمان ملل متحد آن را بیماری قرن بیستم نامیده و طی سالهای اخیر هم سازمان جهانی بهداشت آن را مشکلی همهگیر اعلام کرده است
در این پیوند، پژوهش ایرنا گزارش داده بود که در یک دهه گذشته ۷۸۹ نفر از پرسنل انتظامی جمهوری اسلامی در رستههای مختلف به شهادت رسیدهاند و این یعنی هر ۵ روز یکی از شمار این حافظان امنیت شهید شده است.
درباره واقعیات فعالیت حرفهای پلیس تاکنون پژوهشهایی انجام گرفته که به رغم ناکافی بودن، هر یک توانسته زوایایی از این واقعیات را بنمایاند. در یکی از این پژوهشها، «جعفر قنواتینژاد» در مقالهای با عنوان «رابطه بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی با سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان» [۱] به بررسی رابطه بین استرس و فرسودگی شغلی با سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی یک شهرستان پرداخته است.
در این مقاله، روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرسنل نیروی انتظامی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان بوده که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای ۲۰۰ نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدهاند. روش جمعآوری دادهها براساس سه پرسشنامه استاندارد استرس شغلی فرسودگی شغلی و سلامت روان انجام گرفته است. در ادامه بخشهایی از این مقاله را میخوانیم:
فشار روانی؛ مسالهای شایع و پرهزینه در محیط کاری
استرس بیماری شایع قرن ۲۱ است که در شرایط مختلف بر انسان اثر میگذارد. فشار روانی مسبب ۳۰ درصد از بیماریها است که سالیانه هزینهای معادل ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار را در بردارد. این رقم تنها بُعد مادی مساله استرس را بیان میکند در حالی که فشار روانی پیامدهای به سزایی بر جوانب مختلف زندگی افراد برجای میگذارد.
تنیدگی یا استرس حالتی است که بر اثر یک تغییر محیطی مثل آسیب، چالش یا تهدیدی برای تعادل پویای فرد ایجاد میشود. در این حالت، بین توانایی فرد برای رفع نیازها و تقاضاهای موقعیت جدید یک عدمتعادل به طور واقعی یا تصوری به وجود میآید.
یکی از مهمترین منابع ایجادکننده استرس در هر فردی، شغل است. امروزه استرس شغلی به مسالهای شایع و پرهزینه در محیط کاری تبدیل شده به طوری که سازمان ملل متحد آن را بیماری قرن بیستم نامیده و طی سالهای اخیر هم سازمان جهانی بهداشت آن را مشکلی همهگیر اعلام کرده است. شغل نظامی یکی از از شغلهایی است که در فرد استرس ایجاد میکند. از این رو، شناسایی استرس و فرسودگی شغلی و کاهش آنها از طریق بالا بردن سلامت روانی و حفظ سلامت کارکنان پلیس میتواند ضریب امنیت جامعه را بالا ببرد و سطح آسیبپذیری سازمانی را به حداقل برساند.
مهمترین عوامل استرسزا
اطلاعات جدول زیر نشان میدهد بالاترین سطح استرس ناشی از تغییر است؛ به عبارت دیگر استرس ناشی از تغییر کارکنان نیروی انتظامی بالاتر از دیگر استرسها برآورد شده و این در حالی است که آزمودنیها در استرس ناشی از فعالیت نقشی نمره ۱.۷۹ به دست آورده است.
استرس ناشی از کنترل با میانگین ۳.۲، استرس ناشی از حمایت همکار با میانگین ۲.۴۸ و استرس ناشی از حمایت مدیر با میانگین ۲.۳ در رتبههای بعدی قرار دارند. این رقم در خصوص استرس ناشی از تقاضا و استرس ناشی از ارتباط به ترتیب برابر با ۲.۲۱ و ۱.۹۱ برآورد شده است.
مقایسه انحراف استانداردها نشان میدهد که نمرات مربوط به استرس ناشی از انواع تغییر دارای پراکندگی بیشتری نسبت به دیگر ابعاد استرس شغلی است. در فرسودگی شغلی بالاترین میانگین با ۳.۲۳ مربوط به بُعد کفایت شخصی و پایینترین میانگین با ۲.۳۰ مربوط به بُعد خستگی هیجانی بوده است. بالاترین میانگین با ۳.۵۹ مربوط به بُعد اضطراب و پایینترین میانگین با ۲.۰۴ مربوط به بُعد افسردگی بوده است.
پیامدهای اضطراب در محیطهای کاری نیروی انتظامی چیست؟
استرس شغلی به عنوان یک فرایند بیولوژیکی، روانی و ادراکی بدن فرد را وادار به انجام فعالیت میکند و بدن طبیعتا با آن تطابق نشان میدهد که این تطابق در افراد و محیطهای کاری متفاوت است. همچنین میزان بروز بیماری با استرس در محیطهای کاری و افراد شاغل در آن محیطها تفاوت دارد. درباره موضوع پژوهش باید گفت عوامل فشارزای محیط کار در بخشهای کارمندی نیروی انتظامی بیشتر است.
بر اساس مطالعات قبلی، تاثیرات زیانبار روانشناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری مانند افسردگی، اضطراب، نارضایتی شغلی، بیماریهای قلبی، ناراحتیهای معده، رودهای، سردرد و ... ، غیبت از کار، ترک شغل و افزایش حادثههای ناشی از کار در محیطهای شغلی نیروی انتظامی بروز مییابد
از سوی دیگر، برخورداری از سلامت روان یکی از عوامل مهارکننده اثرات منفی استرسزای شغلی است و یکی از ویژگیهای افراد مقاوم در برابر رویدادهای استرسزا، برخورداری از سلامت روان است. در واقع میتوان گفت، هر چه سطح سلامت روان افراد پایینتر باشد، مواجهه با استرسهای شغلی با دشواری بیشتر و اثرات آن به مراتب مخربتر خواهد بود.
در واقع هر چه استرس شغلی در شاغلان بیشتر باشد سلامت روان آنها کمتر خواهد شد؛ از این رو محیطهای کاری در نیروی انتظامی و بخش های مرتبط با آن، با سختیهای خاص خود بستر مساعدی برای ایجاد استرس محسوب میشوند و شرایطی را به وجود میآورند که سبب ایجاد فشارهای روانی برای کارکنان بخش اداری میشود. براساس نتایج مطالعات قبلی از مهمترین آنها تاثیرات زیانبار روانشناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری مانند افسردگی، اضطراب، نارضایتی شغلی، بیماریهای قلبی، ناراحتیهای معده، رودهای، سردرد، غیبت از کار، ترک شغل و افزایش حادثههای ناشی از کار است و نیز فقدان بهرهوری نزد شاغلان. آثار و بازتابهای استرس شغلی چه بسیار که موجب تیرگی روابط افراد خانواده و جامعه میشود و رنج و ناراحتیهای پدر و مادر به کودکان منتقل میشوند، فرصتها و دستاوردهای شغلی از دست میروند و کیفیت زندگی لطمه میبیند.
لطمهای که به کیفیت زندگی افراد وارد میشود، به اضافه هزینه واقعی اقتصادی گویای آن است که استرس شغلی مشکلی است که ابعاد اقتصادی اجتماعی باورنکردنی دارد، به همین خاطر آگاهی و نگرش شاغلان را نسبت به ابعاد این مساله باید افزایش داد تا به نحو مطلوب توانایی سازگاری با محیط کاری را کسب کرده، نهایتا سلامت روان آنها بهبود و ارتقا یابد.
نتایج و پیشنهادات
نتایج تحقیقات نشان میدهد که بین فرسودگی شغلی با سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی رابطه معکوس و منفی وجود دارد که این رابطه معنیدار است. به عبارت دیگر افزایش فرسودگی شغلی کارکنان نیروی انتظامی منجر به کاهش سلامت روان میشود. این یافته با مطالعات صورت گرفته در مورد وجود رابطه بین متغیر فرسودگی شغلی با سلامت روان همخوانی دارد.
در تبیین نتایج بهدست آمده میتوان چنین بیان داشت که خستگی عاطفی در واقع وجود احساساتی است که در آن شخص نیروهای هیجانی خود را از دست داده است و قادر به برقراری روابط عاطفی با دیگران نیست و از علائم آن میتوان به خستگی مزمن، اختلالات خواب، علائم جسمی مختلف اشاره کرد. این وضع باعث میشود فرد راهبردهای مقابلهای مناسب در برابر فشارهای روانی را نتواند انتخاب کند و در نتیجه از تاثیر فشار بر سلامت روان کاسته نمیشود و فرد بیشتر در معرض آسیبهای روانی قرار میگیرد.
همچنین میتوان گفت از آنجایی که افراد دارای ویژگی مسخ شخصیت، واکنشهای منفی، عیبجویانه یا بسیار غیرشخصی به سایر افراد در محیط کار دارند و افراد گوشهگیری هستند که در برابر مسائل و مشکلات ضعیف هستند، بیشتر در معرض آسیب روانی قرار دارند و توانایی تحمل مشکلات را ندارند. در نهایت این که افراد دارای ویژگی عدم موفقیت فردی، با این احساس که در شغل خودشان احساس عدم موفقیت و شایستگی دارند که از عهده کار و وظایف خود قرار ندارند، بیشتر دچار استرس شغلی میکنند و در نتیجه آرامش و سلامت روان کمتری خواهند داشت.
با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود به منظور ارتقای سلامت روان کارکنان در سازمان، تدابیری در جهت کاهش استرس و فرسودگی سازمانی میتوان اتخاذ شود. با توجه به این که سلامت روان کارکنان میتواند در ارتقای بهرهوری منابع انسانی نیز موثر باشد. بنابراین، پیشنهاد میشود که تدابیری جهت ارتقای سلامت روان کارکنان در سازمانها اتخاذ شود.
منبع
[۱] جعفر قنواتینژاد، «رابطه بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی با سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان»، فصلنامه ایدههای نوین روانشناسی، دوره ۱۳، شماره ۱۷، ۱۴۰۱.
نظر شما