به گزارش ایرنا، محمدعلی سجادی، کارگردان فیلم «سودابه» در این نشست، با اشاره به علاقه شخصی خود به رازوارگی در سینما و ادبیات، گفت: اساسا فرهنگ ما رازواره است، برای همین حافظ را دوست داریم یا اسطورهباور هستیم. بیش از ۴۰سال از ساخت نخستین فیلمم گذشته و اینگونه سینما را در بیشتر فیلمهایم دنبال کردهام.
وی افزود: ما یکسری قواعد در سینمای وحشت یا هارور داریم که المانهای مشخصی دارد و در آثار کلاسیک هم بهچشم میخورند، اما من در «سودابه» این قواعد را شکستم و بیشتر به سمت واقعگرایی رفتم. تماشاگر سبقهای از این فیلمها دارد اما من برخلاف آن ویژگیها، سراغ چرخش داستانی و شخصیتها رفتم.
این کارگردان و تهیهکننده گفت: من گرفتار یک داستان دلهرهآور نبودم و بیشتر دنبال شخصیت، موقعیت و جغرافیا بودم و مهمتر اینکه فیلم، بومی و ایرانی باشد. اینکه سینمای ما قدری مهجور است، به این دلیل است که وجهه ایرانیبودنِ خیلی از فیلمها، زیر سوال رفته است.
سجادی افزود: اگر فیلمها دقیقا طبق قواعد ژانر خلق شوند، اساسا سینمای پستمدرن زیر سوال میرود. هر فیلمی جهان خودش را دارد. من قصد ساختن یک فیلم جنایی-هارور را نداشتم؛ بلکه میخواستم خیلی نرم و خطی وارد زندگی شوم. مخاطب باید زندگی واقعگرایانه را در فیلم ببیند، از فیلم «چون باد» در تمام فیلمهایم، بر خانواده، روابط و جغرافیا تاکید کردم.
وی با انتقاد از شتاب در زیستن و زندگیِ موبایلی، یادآور شد: تانی و تامل از ما گرفته شده است. اگر فیلمسازی نمیخواهد وارد برشها و شتابها شود، متهم به ریتم کند میشود.
وی گفت: فیلم از نظر من یعنی جزئیات و روابط. پلات و داستان هزاران بار گفته شده. چه تعداد داستان تازه وجود دارد؟ آنچه در این میان میماند داستان نیست، فرم و نگاه تازه است.
محمدعلی سجادی، فیلمی برخلاف ذائقهسازی مرسوم سینمای ایران ساخته است
محسن سلیمانی فاخر، کارشناس و منتقد سینما نیز در این نشست گفت: محمدعلی سجادی، برخلاف ذائقهسازی مرسومی که این روزها در ساختار سینمای ایران وجود دارد عمل کرده و نوعی دیگر از سینمایی که در ایران مهجور است را تجربه کرده. این قابل ستایش است؛ اما فیلمهای رازآلود با استفاده از عناصر و نشانههای خاص، مخاطب را در فضایی از تعلیق، کنجکاوی و گاهی دلهره قرار میدهند. این نشانهها به تقویت حس رمزآلودگی و جذب مخاطب به حل معماها کمک میکنند که مهمترین آنها، پیرنگهای پیچیده و غیرخطی است که این تغییرات زمانی و چرخشهای ناگهانی، مخاطب را به تفکر و تفسیر وامیدارد؛ اما فیلم سودابه واجد این شرط مهم نیست.
وی به چرخشهای داستانی و توییست درخشان فیلم که در میانه آن رخ میدهد اشاره کرد و افزود: بخش درخشان فیلم، همین چرخش در روایت و فریب مخاطب است که از دیگر خصیصههای این ژانر است.
این منتقد ضمن اشاره به دوگانههای ساختاری که در خلق دو خانواده وجود دارد، ادامه داد: بیتوجهی مهرداد به نیازها و حریم شخصی، به تنفر سودابه از خانه و زندگی با مادرش ختم شد و عزم او را برای نقشبازیکردن در زندگی جزم کرد و از سوی دیگر، برادر سودابه و همسرش هم تقریبا شرایط مشابهی دارند، اما حریم زناشویی حفظ شده است. اینکه سودابه بدون تلاش برای رهایی از شرایط حاکم، بهیکباره به این تصمیم میرسد جای پرداخت بیشتری داشت، اما تقابل واقعیت و توهم و ازبینرفتن مرز بین واقعیت و توهم و خیال، در این فیلم کارکرد درستی دارد.
لغزش فیلم سودابه از یک اثر داستانگو به ورطه پیامدادن
بهمن عبداللهی، روزنامهنگار و منتقد سینما نیز در این نشست، با اشاره به اینکه لازم است از سینمای آلترناتیو و متفاوت در تولید و اکران حمایت شود، گفت: در نقطه شروع ساخت و تولید آثار سینمایی در تمام دنیا، چند رویکرد وجود دارد. نخست آثاری که بر اساس ساختار هنری خلق میشوند؛ مانند فیلمهای زندهیاد عباس کیارستمی یا بهطور نمونه «دیوار» آلن پارکر. دوم کارهایی که شیوه و فرم روایی در آنها مهمتر است؛ مانند «هامون» یا آثار وس اندرسون. برخی فیلمها نیز به تعریف خوب یک داستان توجه دارند مانند «کازابلانکا» یا آثار اصغر فرهادی. دسته دیگری هم به تم یا درونمایه اهمیت میدهند؛ مثلا تم استقامت در «راکی» یا تلاش در «بچههای آسمان». دست آخر، آثاری را داریم که بر اساس «پیام» ساخته میشوند مانند «۱۲ مرد خشمگین» که درباره تامل در باب قضاوتکردن حرف میزند یا در آثار پوران درخشنده که توجه به پیامهایی برای کاهش معضلات جامعه در آنها مطرح است. با این تعاریف، در فیلم «سودابه» رویکرد سازنده بر بیان یک قصه استوار است.
این منتقد اضافه کرد: محمدعلی سجادی در تعریف داستانی واقعی، یک روایت خطی را برگزیده که در نقاطی از روند تعریف رویدادها، درست عمل کرده و گاه از آن خارج شده که باعث کندی ریتم و ملال تماشاگر میشود.
عبداللهی در بخش دیگری از سخنان خود، گفت: نویسنده در ظاهر، عناصر داستان را طوری چیده که به نظر ماجرایی در ژانر ترسناک قلمداد شود؛ اما به تماشاگر رودست زده و ژانر فیلم در یکسوم نهایی به اثری جنایی مبدل میشود. گرچه در این بخش، پرداخت درستی نمیبینیم و فیلم به ورطه اثری که دارد پیام میدهد، میافتد.
وی با تاکید بر آثار قابلتوجه سجادی همچون «بازجویی یک جنایت»، «چون باد» و «تمرین برای اجرا» که گونههای متفاوتی دارند، گفت: انتظار میرود خروجی چنین داستان بکری در «سودابه»، روایتی با جزئیات و شخصیتهای شناسنامهدار باشد که تا حدی در آن موفق شده اما میتوانست اثر بهتری باشد.
نظر شما