به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، نازنین کیوانی بازیگری را با تصویر آغاز کرد و «ناصدا» به کارگردانی مهدی برومند دومین تجربه تئاتری او است. او این شبها در مجموعه تئاتر لبخند با مرتضی تقیزاده روی صحنه میرود و این دو نقش زوجی را ایفا میکنند که در زندگی دچار چالش هایی شدهاند. شخصیتپردازیها در نمایشنامه ای که به قلم عباس جمالی نوشته شده، چند لایه و پر از جزئیات روانکاوانه است. با کیوانی به بهانه این نمایش، به گفتوگو نشستیم.
شخصیت «ندا» در نمایش «ناصدا» برای مخاطبانش، ویژه و پر از پیچیدگی است. چطور با این نقش ارتباط گرفتید؟
بعد از چندین سال بازی درفیلم کوتاه، تلویزیون، پلتفرم و کمی هم سینما، سال گذشته اولین حضور روی صحنه تئاتر را با نمایش تمام موزیکال «شازده کوچولو» به کارگردانی ماهان حیدری تجربه کردم. حضوردر آن نمایش برای من پر از تجربه و حس خوب بود.
در پروسه تمرین «شازده کوچولو» با مهدی برومند کارگردان نمایش «ناصدا» آشنا شدم. آن زمان هنوز هیچ چیز برای روی صحنه رفتن «ناصدا» قطعی نشده بود. اواسط اجرای تئاتر «شازده کوچولو» مهدی برومند لطف کرد و نمایشنامه «ناصدا» را برای من فرستاد. نمایشنامه من را به وجد آورد.
نقش دختری به من پیشنهاد شد که صبور بود و در مقابل اتفاقاتی که برای شخصیت مرد این نمایش رخ می دهد، واکنشهایی از خود نشان می داد. زنانگی این شخصیت برایم جذاب بود و زنانگی آن را در خودم و اکثرا خانم های اطرافم می دیدم اما در عین حال نمیدانستم باید با این نقش چطور برخورد کنم.
بعد از صحبتهای مفصلی که با هم در مورد نقش داشتیم، به ایده های خوبی برای شخصیت «ندا» رسیدیم. نزدیک به پنج ماه فشرده تمرین کردیم و من برای بازی در این نقش هشت کیلو وزن کم کردم.
وقتی با واکنش مثبت مخاطبان در مورد شخصیتی که ایفا میکنم رو به رو میشوم، تمام خستگی های این چند ماه را فراموش میکنم. به معنی واقعی، من «ندا» را روی صحنه زندگی میکنم. خوشحالم که دومین تجربه در تئاتر را با نمایش «ناصدا» پشت سر میگذارم.
این نمایش و شخصیتهایی که در نمایشنامه وجود دارند، لایههای پیچیدهای دارند و شخصیتپردازی آنها به شکلی است که در طول داستان، متوجه تروماهای آنها میشویم. این نمایش یک لایه بسیار مهم روانکاوانه دارد. درباره این بخش از نمایش چه ارزیابی دارید؟
به نظر من هم یک کنش و واکنش روانشناختی است و این نقش در زندگی شخصی خودم هم تاثیرگذار است. از یک جایی به بعد در زندگی خودم هم سعی کردم آدم های اطرافم را ارزیابی کنم و احساس میکنم همه ما دچار آسیب های روحی هستیم که به فراخور زمان آن را عمومیتر می کنیم.
بازی در نقش «ندا» از جایی به بعد، من را تبدیل به یک آدم ملاحظهگر در اجتماع کرد. سعی میکنم قبل از اینکه آدمهای اطرافم را قضاوت کنم، حتما از زاویه دیگری به احوالات آنها نگاه کنم. من و مرتضی تقیزاده در این نمایش، بده و بستان های زیادی روی صحنه داریم و برای هر دوی ما چالشهای بسیاری برای رسیدن به این نقش ها وجود داشت.
نقشی که این روزها روی صحنه ایفا میکنم را هیچ وقت زیست نکرده بودم و برای رسیدن به آن، باید مدام چیزهایی را کشف و هم زمان مطالعه میکردم. «ندا» رهایی در قفس را تجربه میکند و همین موضوع بسیار نقش را پیچیدهتر میکند.
«ناصدا» دومین حضور شما در تئاتر است و به نظر می رسد نقطه عطفی در کارنامه شما محسوب میشود. تداوم حضوردر تئاتر چقدر برای شما اهمیت دارد؟
بعد از همه سالهای حضورم در تصویر، از زمانی که وارد تئاتر شدم احساس میکنم تازه بازیگری را شروع کردم. نقطه عطف زندگی هنری من از صحنه تئاتر شروع شد؛ آنقدر که زندگی و زیست من را تغییر داد. به نظرم این همان نقطه عطفی است که همیشه دنبال آن بودم. احساس میکنم امروز وظیفه و مسئولیت سنگینی در قبال تئاتر و بازیگری دارم. تصور میکنم شاید از ابتدا باید بیشتر روی تئاتر انرژی و وقت میگذاشتم.
«ناصدا» را چطور به مخاطب معرفی می کنید؟
«ناصدا»، دعوت کردن مخاطب به چگونه شنیدن است. آدمهای بسیاری را در اطرف خود داریم که نمیتوانند از صداهایی که دور و برشان وجود دارد و آنها را آزار داده، خلاص شوند. حجم زیادی از صداها در گوشهای ما است که هر روز با ما زندگی می کنند.
این نمایش، به تماشاچی توصیه میکند که «بیا یک بار با هم بشنویم و تجربه زندگی آدمهایی از جنس دیگر را ببین». از دریچه دیگر، این نمایش بیان میکند که چطور میتوانیم در زندگی با کنار هم ایستادن و صبوری کردن، مشکلات را حل کنیم و یک زندگی را حفظ کنیم.
نمایش «ناصدا» به کارگردانی مهدی برومند از ۱۰ آبان در سالن لبخند روی صحنه رفته است.
نظر شما