به گزارش ایرنا، دهم آذر ۱۴۰۲ یعنی دقیقا یک سال پیش در چنین روزی جشن خودکفایی تولید کاغذ با حضور وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعداد زیادی از مسئولان ملی و استانی در کارخانه چوب و کاغذ مازندران برگزار شد. مراسمی که بهانه برگزاریاش خبر از اوضاع خوب و شرایط مطلوب این واحد بزرگ صنعتی میداد و حدود ۶ ماه پیش هم به عنوان یکی از واحدهای صنعتی احیا شده و پررونق مازندران میزبان رئیسجمهور شهید بود و جشن احیای ۳۹۵ واحد تولیدی راکد در آن برگزار شد.
اما حالا وضعیت متفاوت به نظر میرسد و چند روز است که دوباره زمزمههایی مبنی بر شرایط نامطلوب کارخانه چوب و کاغذ شنیده میشود؛ یک نماینده مجلس شرایط کارخانه را نامساعد توصیف کرده، از این کارخانه به عنوان یکی از ابربدهکاران بانک ملی ایران یاد میشود، دادههای بورسی شرکت از زیان انباشته شرکت خبر میدهد و حاشیههای مربوط به پیگیری برای برداشت درختان شکسته و افتاده از جنگلها برای تامین چوب مورد نیاز کارخانه هم گریبان این واحد بزرگ صنعتی را گرفته است.
ماجرا حتی به صحن مجلس نیز کشیده شده است؛ جایی که عالیه زمانی کیاسری نماینده مردم ساری و میاندورود وضعیت این کارخانه را به دلیل مدیریت ناکارآمد، نامناسب توصیف کرده و اقدام فوری برای حل مشکلات آن را ضروری دانست.
سرطان پیشرونده مدیریت ناکارآمد و سیاستزده
زمانی کیاسری در صحن مجلس شورای اسلامی جملههایی را درباره مدیریت این کارخانه به کار برد که تقریبا در سالهای اخیر برای نخستین بار از زبان یک مسئول شنیده شده است. او روند کنونی مدیریت در کارخانه چوب و کاغذ مازندران را به سرطانی پیشرونده توصیف کرده و به صراحت اعلام کرد که کارخانه چوب و کاغذ مازندران به حیات خلوتی برای برخی سیاسیون تبدیل شده است:
«شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران، نگین صنعت این استان و کاغذسازی کشور با بیش از یکهزار و ۵۰۰ نفر نیرو در بیستوهشتمین سال فعالیتش حال و روز خوبی ندارد. به جای اینکه مدیران علمی و در تراز ملی و مدیران فنی در شرکت چوب و کاغذ مازندران بهکارگیری شوند، این کارخانه در سالهای اخیر تبدیل به حیات خلوتی برای بهکارگیری افراد غیرتخصصی و سیاستزده شده که با کاغذبازی و آمارسازی و نابودی جنگلهای هیرکانی پیکره صنعت بزرگ چوب و کاغذ را به اتاق احیا کشاندند. سرطان پیشرونده مدیریت ناکارآمد، سوگیرانه و غیرمتعهدانه موجب شده که پیکره تنومند صنایع چوب و کاغذ مازندران بر سر دستهای بیتدبیری به سمت تشییع برود. بر همین اساس نیازمند اقدام، مداخله فوری، مؤثر و حیاتبخش در صنایع چوب و کاغذ مازندران هستیم. »
این چند جمله، اظهارات عالیه زمانی کیاسری درباره کارخانه چوب و کاغذ مازندران است که روز سهشنبه گذشته -۶ آذر- در صحن علنی مجلس به زبان آورد تا یک بار دیگر نگاه رسانههای استان و فعالان فضای مجازی به این کارخانه معطوف شود.
تقویت شائبه دستهای پشتپرده
اظهارات عالیه زمانی کیاسری واکنش برخی رسانهها و حتی چهرههای سیاسی و مدیریتی را نیز به دنبال داشت. از جمله روحالله سلگی معاون پیشین سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری مازندران که در صفحه شخصی خود با انتشار چند استوری نکات قابل توجهی را در این زمینه مطرح کرد. سلگی ضمن تایید گفتههای زمانی کیاسری نوشت:
«کدهای دقیقی در سخنرانی شجاعانه خانم دکتر زمانی در این یک دقیقه بیان شد که امتداد گستردهای دارد. در وقت مقتضی تبیین خواهم کرد. بر خلاف رویه عموم اهالی پاکدست و عدالتخواه رسانه مازندران، معدودی نماد شرارتاند. با جریان زر و زور میبندند، از شاخص حقیقی تا دولتیها پول میگیرند تا تخریب کنند، پول میگیرند تا تخریب نکنند، پول میگیرند تا جای شهید و قاتل را عوض کنند. هر جا دیدید از کسی حمایت کردند بدانید پشت آن حمایت و فساد است. شاقولی از فسادِ پاکدستیاند. اگر برای کسی هورا کشیدند به آن فرد یا جریان شک کنید. خطاب به مدیران دولت جدید عرض میکنم، [اگر] با مشت آهنین بر دهان این شبکه نکوبید، باجخواهیها مستمر خواهد شد. در مدت حضورم در مازندران به این شبکه فساد باج ندادم. به همه کنشگران سیاسی و اجتماعی و رسانهای استان مازندران عرض میکنم سوای دعوای اصولگرا و اصلاحطلب، مبنای حق را فسادستیزی و عدالتخواهی بگذارید. نگذارید شبکه اختاپوسی فساد ذیل سیاست پنهان شوند، شما را سرگرم سیاستبازی کنند و همزمان اژدهای هفتسر فساد درست کنند و زمینخواری و ویژهخواری کنند. »
متن منتشر شده توسط روحالله سلگی که از بهمن ۱۴۰۰ تا مهر ۱۴۰۲ معاون سیاسی، امنیتی استانداری مازندران بود، برخی ابهامات مطرح شده درباره دستهای پشت پرده پیرامون این کارخانه بزرگ را تقویت میکند. ابهاماتی از جنس حاشیههای پیرامونی مجموعههای اقتصادی وابسته به بخش دولتی که از سالها پیش تا کنون در مورد این کارخانه بزرگ نیز بارها مطرح شده، اما هرگز به طور جدی به آنکه پرداخته نشد تا با شفافسازی و تاباندن نور بر آنها، برای همیشه برطرف شوند.
تضاد آمارهای بورسی شرکت با ادعاهای مدیران
علاوه بر این موضوع، بحث زیانده بودن چوب و کاغذ مازندران هم در برخی رسانهها مطرح شده است. ماجرا به دادههای بورسی منتشر شده از این شرکت در سامانه «کدال» سازمان بورس و اوراق بهادار ارتباط دارد. اطلاعات و صورتهای مالی میاندورهای تلفیقی نماد «چکام» (چوب و کاغذ مازندران) از دوره ۹ ماهه منتهی به ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ که روی سامانه «کدال» منتشر شده، دادههایی را نشان میدهد که با روند رو به رشد درآمدهای این شرکت همخوانی ندارد و از زیانده بودن شرکت خبر میدهد.
البته مدیران شرکت چوب و کاغذ مازندران چندی پیش با انتشار متنی در رسانهها اعلام کردند که چنین برداشتی از دادههای منتشر شده درست نیست و این شرکت همچنان وضعیت مساعدی دارد. در قسمتی از متنی که از سوی شرکت چوب و کاغذ مازندران در رسانهها منتشر شده آمده است: «ناترازی انرژی و عوامل دیگری همچون کمبود ارز و نبود ماده اولیه اصلی یعنی چوب (به دلایل مختلف) مشکلات عدیدهای را برای این واحد تولیدی ایجاد کرده است. در یک فقره مالیات پرداخت نشده عملکرد سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ بیش از ۱۰۰۰ میلیارد ریال و عدم پرداخت بهای برق و گاز و اقساط تسهیلات بانکی در سالهای فوق به علت مشکلات موجود در تولید این مجموعه، اعتصابات کارگری، عدم پرداخت حقوق و مزایای پرسنلی در آن زمان و بدهیهای سنگین به جا مانده، آثار خود را طبیعتا نشان داده، اما در اراده همکاران و مدیریت شرکت برای پیمودن این مسیر سخت تاثیری نداشته است. »
زیرمجموعه بانک ملی، بدهکار بانک ملی
مطرح شدن نام این کارخانه در بین ابربدهکاران بانک ملی هم یکی دیگر از نکاتی است که به عنوان مصداقی برای اثبات شرایط نامساعد این کارخانه بیان میشود. در فهرست بدهکاران بانک ملی که ۲۵ مهر امسال منتشر شد، نام چوب و کاغذ مازندران پس از گروه امیرمنصور آرای که بزرگترین بدهکار به بانک ملی است دیده میشود.
البته مالکیت این کارخانه در اختیار هلدینگ آینده پویا است که از مجموعههای تحت مدیریت بانک ملی به شمار میآید. حدود یک ماه پیش از انتشار این فهرست نیز مدیرعامل این هلدینگ اعلام کرد که نوسازی شرکت چوب و کاغذ مازندران در دستور کار قرار دارد.
بهمن ۱۴۰۲ نیز روابط عمومی بانک ملی اعلام کرده بود قرار است با سرمایهگذاری سه میلیون یورویی این بانک به عنوان سهامدار اصلی چوب و کاغذ مازندران، بزرگترین طرح تجهیز و نوسازی ماشینآلات این کارخانه انجام شود.
حاشیههای یک بستانکاری
حاشیه دیگر پیرامون چوب و کاغذ مازندران هم به یک توییت منتشر شده توسط مدیرعامل این شرکت ارتباط دارد. امید نیکنژاد مدیرعامل شرکت چوب و کاغذ مازندران با انتشار تصویری از دیدارش با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه شخصیاش در اینستاگرام نوشته بود: «موانع برداشت درختان شکسته افتاده از جنگل در حال مرتفع شدن میباشد و طلب ۳۰۳ هزار متر مکعبی از سازمان جنگلها و منابع طبیعی را با استفاده از ظرفیتهای قانونی موجود پیگیری میکنیم. » البته نیکنژاد پس از مواجه شدن با واکنش رسانهها و دوستداران محیط زیست متن پیام را در صفحه شخصیاش با حذف «طلب ۳۰۳ هزار متر مکعبی» ویرایش کرد.
پیامی که واکنشهای گستردهای در فضای مجازی و رسانهها داشت و حتی منجر به ایجاد پویش اینترنتی جمعآوری امضا برای جلوگیری از برداشت درختان شکسته افتاده جنگلهای هیرکانی شد. کارزاری با نام «نه به فرمان قتل جنگلهای هیرکانی» که از ۲۶ آبان تا کنون نزدیک به ۵۱ هزار نفر آن را امضا کردند و همین امضاها نیز باعث شد تا موضوع از زبان سخنگوی دولت نیز مطرح شود و فاطمه مهاجرانی توضیحاتی درباره این طرح ارائه کند.
شرکت چوب و کاغذ مازندران هم پس از مشاهده واکنشها و هجمه ایجاد شده علیه این مجموعه، با انتشار بیانیهای ضمن تکذیب دیدار مدیرعامل این شرکت با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد که «مطالبات این شرکت از سازمان جنگلها و مراتع در سال ۱۳۹۶ معادل ۳۰۳ هزار متر مکعب به ارزش ریالی ۶۲ میلیارد تومان بوده که پیگیریهای این شرکت نیز در این سالها برای بهروزرسانی این ارزش ریالی است، وگرنه این شرکت و هیچ مسئولی برداشت از درختان تنها ذخایر جنگلهای هیرکانی شمال کشور را نه توصیه میکند و نه عقلانی و قانونی میداند. »
حاشیههای تکراری تصدیگری بخش دولتی
اما مساله اصلی که میتواند ریشه همه چالشهای این شرکت باشد، تصدیگری بخش دولتی در مالکیت و مدیریت آن است. شرکت چوب و کاغذ مازندران از سالها پیش تا کنون بارها با مشکلات اینچنینی مواجه شده و هر بار نیز به شکلی اعلام شد که مشکلات برطرف شد و این کارخانه وارد روزهای خوبش شده است. مروری بر تعدادی از خبرهای منتشر شده پیرامون همین شرکت در چند سال اخیر این ادعا را اثبات میکند.
شرایط نامساعد این شرکت از میانههای دهه ۹۰ برجسته شد و در سال ۱۳۹۷ به اوج رسید. سال ۱۳۹۷ با اجرای قانون ممنوعیت برداشت از جنگلهای شمال، این شرکت که بهرهبردار حدود ۱۵۰ هزار هکتار از جنگلهای مازندران است، در تامین مواد اولیه دچار چالش جدی شد و ظرفیت تولید این کارخانه از ۱۸۳ هزار تن در به ۶۳ هزار تن در آن سال کاهش یافت. راهکار حل این مشکل از همان ابتدا پیشبینی شده بود؛ واردات و زراعت چوب. اما گام مناسبی برای تامین چوب از این ۲ روش برداشته نشده بود.
زمستان همان سال آگهی فروش شرکت چوب و کاغذ مازندران توسط سهامدار اصلی این شرکت منتشر شد. نگرانیهایی درباره احتمال واگذاری به سرمایهگذاری که اهلیت و صلاحیت لازم را نداشته باشد ایجاد شده بود. در نهایت هم اجازه فروش داده نشد و شرکت در مالکیت مجموعه تحت مدیریت بانک ملی باقی ماند تا حمایتهای دولتی مشمول حالش شود.
سال ۱۳۹۸ در نشستی با حضور معاون اول رئیسجمهور و وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقتصادودارایی، جهادکشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و رئیس بانکمرکزی، مشکلات صنایع چوب و کاغذ مازندران بررسی و دستور پرداخت ۱۰ میلیون دلار ارز نیمایی برای واردات چوب به این واحد بزرگ صنعتی کشور داده شد. پس از ان هم با تزریق چهار هزار و ۸۰۰ میلیارد ریال سرمایه بخش دولتی از چند هلدینگ سرمایهگذاری مانند شستا، آتیه صبا و بانک ملی به عنوان سهامدار اصلی، حال و روز چوب و کاغذ مازندران بهتر شد. ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ هم جشن خروج از ورزشکستگی شرکت چوب و کاغذ مازندران برگزار شد.
یک سال بعد، باز هم ماجرای فروش سهام این کارخانه مطرح شد. این بار هم با ورود مسئولان و پیگیریهایی که انجام دادند، فروش سهام کارخانه به بخش خصوصی به خاطر نگرانیهایی بابت سرنوشت اشتغال کارگران این مجموعه وجود داشت لغو شد. چند ماه بعد هم، یعنی در دی ۱۳۹۹ حسن خیریانپور معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار مازندران که همچنان در همین مسئولیت حضور دارد، اعلام کرد که این شرکت با حمایت ویژه دولت دوازدهم از ورشکستگی نجات یافت.
اما این پایان انتشار خبرهای مربوط به خروج چوب و کاغذ مازندران از بحران نبود. در دولت سیزدهم نیز اعلام شد که کارخانه با حمایتهای دولت از بحران خارج شد و به پویایی و شکوفایی رسیده است. اردیبهشت امسال در سفر شهید رئیسی به مازندران، بازدید از این کارخانه به عنوان یکی از واحدهای صنعتی احیا شده در برنامههای رئیسجمهور قرار داشت و حالا باز هم همان زمزمههای تکراری از وضعیت نامطلوب شرکت چوب و کاغذ مطرح میشود.
این چرخه تکراری «ورشکستگی و شکوفایی» چندین سال است که در کارخانه چوب و کاغذ مازندران به چشم میآید و تکرار این روند قطعا نشانه خوبی از وضعیت آن نیست. دستکم میتوان گفت که اگر هم حال و روز چوب و کاغذ مازندران مساعد است، حاشیهها و ابهامات پیرامونش آنقدر زیاد هست که صورتمسالههای حل نشده پیرامون آن هر بار پس از پاک شدن به جای حل شدن، باز هم جوانه بزنند و به موازات اجزای مختلف کارخانه هر چند وقت یک بار احیا شوند.
نظر شما