سیدضیاء هاشمی جامعهشناس، پژوهشگر، استاد دانشگاه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که سرپرستی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دولت دوازدهم، رایزن فرهنگی ایران در سوئد، ریاست مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و عضویت در کمیسیون اجتماعی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و جهاد دانشگاهی و مدیرعاملی خبرگزاری ایرنا بخشی از مسئولیتهای اجرایی او در سالهای گذشته بوده و اکنون نیز معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیسجمهور دولت چهاردهم است.
هاشمی که از نسل سوم دانشجویان انقلابی است، پس از پایان تحصیلات متوسطه در یاسوج و با قبولی رتبه نخست کنکور در سال ۶۹ در رشته علوم اجتماعی وارد دانشگاه تهران شد و علاوه بر آن دارای تحصیلات حوزوی بوده که تا سطح خارج فقه و اصول پیش رفت.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در آستانه سالروز ۱۶ آذر از اهمیت این روز و نقشآفرینیهای نسل دیروز و امروز دانشجویان با خبرنگار علمی ایرنا گفتوگو کرد که در ادامه میخوانید.
از ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲ تاکنون ۷۰ سال میگذرد و شاهد نسلهای مختلف دانشجویان در کشور هستیم، اهمیت روز دانشجو را در چه میدانید؟
در بیان اهمیت روز دانشجو با گذشت ۷۰ سال از شهادت دانشجویان در دانشگاه تهران میتوان گفت که ۱۶ آذر ۳۲ نقطه عطف و یک رخداد تاریخی است. روز دانشجو یک روز زنده است که منحصر به تاریخ نیست. در واقع ۱۶ آذر ۳۲ آغاز یک حرکت و یک نماد ماندگار است. اما ۱۶ آذر ۱۴۰۳ یعنی ۷۱ سال بعد از آن واقعه تاریخی باز هم آرمانهای دانشجویان و آرمانهایی که شهدای دانشجو بهخاطر آنها به شهادت رسیدند، همچنان زنده است.
روز دانشجو نماد آزادهخواهی، عدالتطلبی و استکبارستیزی دانشجویان است. نمادی از دانشجویانی است که برای مقابله با ظلم و دفاع از حقوق انسانی و حقوق اجتماعی مبارزه میکنند و حاضرند بهای آن را پرداخت کنند، بنابراین حتی اگر ۷۰۰ سال هم از این روز بگذرد، باز هم نماد روز دانشجو و نمادهایی که نشانهای از حقطلبی، عدالتخواهی، مقابله با ظلم و تبعیض و زیادهخواهی است، میتواند زنده باشد و در فراز و نشیبهایی که در چند دهه گذشته شاهد بودیم گاهی بهجای اینکه اهمیت روز دانشجو کاهش یابد در حال افزایش است و در مقاطعی به ویژه این روز خیلی پررنگ و برجسته خود را نشان داد.
البته در برههای هم ممکن است که کمرنگ شده باشد که علت آن میتواند این باشد، مطالبه اجتماعی که موجب پیدایش روز دانشجو یعنی شهدای دانشجو در سال ۳۲ شد، آن مطالبات کماکان زنده است. به نظر میرسد روز دانشجو با گذشت زمان هم کمرنگ نخواهد شد و اساساً نماد روز دانشجو فراتر از زمان و فراتر از آن رخداد اولیه باشد بلکه یک موقعیت و یک نماد و یک نشانهای از حقطلبی، عدالتطلبی و آزادیخواهی دانشجویان است.
دانشجویان امروز چه تفاوتی با دانشجویان دیروز دارند که در ۱۶ آذر نقشآفرینی کردند؟
میتوان تصور کرد تفاوتی که دانشجویان امروز با دانشجویان ۷۰ سال پیش دارند، همان مجموعه اطلاعات و دادههایی است که امروز در اختیار دانشجویان قرار دارد و به مراتب گستردهتر از اطلاعات دانشجویان دهه ۳۰ باشد. همانطور که شمار دانشجویان گستردهتر شده، آن روز ما شاید چند هزار دانشجو در کشور داشتیم اما اکنون این تعداد به چند میلیون دانشجو در کشور افزایش یافته و امکان برقراری ارتباط با دیگران، با سایر جوامع و کشورها برای دانشجویان بیش از گذشته فراهم است.
بنابراین میتوانیم تصور کنیم آگاهیها و اطلاعات دانشجویان نسبت به دهههای گذشته افزایش یافته و به دنبال آن هم ابزارهای ارتباطی بیشتر شده است. البته شاید نوعی تعمق در متون اجتماعی و علمی با گذر زمان افزایش نیافته به جهت اینکه حجم اطلاعات و دادهها افزایش یافته و ممکن است این حجم گسترده باعث شده تا در مواردی از جمله عمق و تعمق در متون کمتر شود، اما گستره ارتباطات دانشجویی و ظرفیت و امکان بهرهگیری از اطلاعات و تحلیلهای گوناگون بیشتر شده است.
در عصر انفجار اطلاعات، نسل جوان به ویژه نسل جوان نخبه یعنی دانشجویان که بخش مهمی از نخبگان جوان هستند، در معرض اطلاعات مختلف قرار گرفتند و امکان انتخاب بیشتری دارند، بنابراین جوانان امروز در سطح گستردهتری در معرض تبادلنظر، تبادل اخبار، تحلیل و گفتوگو، انتخاب و حتی انتقاد و اعتراض میتوانند باشند و البته سبک و سیاق و شیوههای انتقاد و مطالبهگری طبعاً بر اساس دورههای زمانی و موقعیتهای اجتماعی متنوع و متفاوت است.
دانشجویان چطور میتوانند به مسئولیتهای اجتماعی دانشگاه در قبال مردم عمل کنند؟
این موضوع چند بُعدی است و قبل از هر چیز باید بدانیم که مسئولیت اجتماعی دانشگاه چیست؟ دانشگاه یک نهاد اجتماعی است که حیات و تداوم و بقای آن در گرو نقشآفرینی در جامعه و پاسخگویی به نیازها در حوزه اجتماعی است. دانشگاه کانون تولید و ترویج علم و فرهنگ، کانون گفتوگو، رشد و تعالی شخصیت، توسعه اطلاعات و معلومات جوانان و پمپاژ کردن ایدهها و نظرات به جامعه است.
در واقع دانشگاه، جایی است که نسل جوان پرورش مییابد و رشد میکند و میآموزد تا با افزایش معلومات برای نقشآفرینی در جامعه آماده شود. بنابراین بخشی از مسئولیت اجتماعی دانشگاه عبارت است از پرورش نسلی جدید که میتوانند در جامعه نقشآفرین و مسئولیتآفرین باشند و در این جهت دانشجویان نقش محوری دارند، ارتقا و اعتلای توانمندی و پرورش استعدادهای دانشجویان است که میتواند انتظار از دانشگاه و توقع از دانشگاه را تامین کند یعنی اگر خروجی دانشگاه، مطلوب باشد و دانشجویانی که در دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، اگر یک نسل آگاه، خلاق، متعهد و مسئولیتپذیر باشند جایگاه دانشگاه و مشروعیت مقبولیت آن ارتقا و افزایش مییابد.
البته دانشگاه، نهاد علم است و انتظار میرود که دانشجویان از نظر علمی، رشد و از نظر مهارتهای اجتماعی، مهارتهای زندگی و مهارتهای حرفهای و شغلی ارتقا یابند. اما بخشی از این مهارتها و سرمایههایی که باید کسب شود و نشانه نقشآفرینی، پایبندی به مسئولیت اجتماعی دانشگاه، فرهیختگی و بالندگی نسل دانشجوی جوان است که به عنوان دانشجو و دانشآموخته در جامعه متعهدند، مسئولیتپذیرند، نقشآفرینند و مطالبهگری مثبتی دارند که موجب اعتلای فرهنگ و جامعه میشود.
بیشترین و مهمترین توقع دانشجویان از دولتمردان در آستانه روز دانشجو چیست؟
شواهد و بررسیهای مختلف نشان میدهد که انتظار دانشجویان از دولت و دولتمردان، کارآمدی است. انتظار دارند که دولت و دولتمردان بتوانند در مسیر توسعه جامعه و رفع مشکلات و ناکارآمدیها اثرگذار باشند و این انتظار در صورتی محقق خواهد شد که دانشجویان شاهد صداقت و پاسخگویی دولتمردان برابر جامعه باشند. انتظار دانشگاه و دانشجویان از کسانی که در هر موقعیت و جایگاهی مسئولیت، قدرت و تربیون دارند این است که در فرایند گفتوگو آماده پاسخگویی و متعهد به تعهداتی باشند که به جامعه دادند، وقتی فردی مقام و مسئولیتی را میپذیرد، مسئولیتش در چارچوب یک مجموعه قوانین و ضوابط تعیین شده است و در آن قالب تعهدات و شعارهایی را به جامعه و مردم وعده میدهند، در بخش انتخابی انتظار دانشجویان و جامعه از وکلایشان این است که وعدهها و شعارها پایبند باشند.
بنابراین اگر مسئولان قرار است حافظ نظم و انضباط، عدالت، اجرای قانون، آزادی و توسعه جامعه باشند، این مطالبات به قوت خودش باقی است و گمان میکنم امروز مطالبات مشخص دانشگاه و دانشجویان از مسئولان این است که مدافع آزادیهای قانونی و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه باشند و تلاش خود را برای ارتقای شاخصهای اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی و موقعیت اقتصادی جامعه داشته باشند و در مسیر توسعه، حرکت کرده و جامعه آرام و آزادی را فراهم و از حقوق مدنی و حقوق اجتماعی دفاع کنند.
دانشجویان انتظار دارند که بتوانند در جامعه چه به عنوان دانشجو چه به عنوان دانشآموخته نقشآفرین بوده و زندگی مقبولی داشته باشند و از مسئولان هم این انتظار را دارند تا در چهارچوب تعهدات و ضوابط و قوانینی که زمینهساز به کرسی نشستن مسئولان بوده تا ساختاری فراهم شده که در آن مسئولیت بگیرند، در همون ساختار انتظار دارند که به تعهداتشان در جهت ارتقای منزلت اجتماعی تحصیلکردهها، بهبود وضعیت زندگی آنها در تمامی حوزهها عمل کنند و به طور مشخص آزادی، توسعه و در واقع عدالت و صداقت را در جامعه ترویج کنند و به مَنصه ظهور برساند.
ضرورت توجه به افکار مختلف و فرصت دادن به سلایق گوناگون در این روز از نگاه شما به عنوان دانشجوی نسل دیروز چیست؟
جامعه ما جامعه متنوع با افکار مختلف و سلایق گوناگون است و نمیتوان از این جامعه انتظار یکسانیِ دیدگاهها را داشت. گروهها و اقشار و اصناف مختلف در جامعه نقشآفرین هستند که مطالبات مختلف و دیدگاههای گوناگون و مبانی فکری متفاوتی دارند و هر کدام بر اساس قوانین و منطق جامعه انسانی، حق حیات و آزادی بیان و انتخاب دارند.
البته در چارچوب قانون مشترک و ضوابطی که مورد احترام همگان است و بر اساس احترام به حقوق دیگران، انتظار میرود که در این جامعه تنوع و تکثر به رسمیت شناخته شود. در واقع نهادهای قدرت که متولی مدیریت جامعه هستند آنها تنوع را قبول کنند و از اقشار مختلف انتظار میرود تنوع سلایق و دیدگاهایشان را در چارچوب قانون، نظم و انضباط اجتماعی دنبال کنند تا جامعه بتواند با حفظ تنوع و البته امنیت و آرامش، مسیر و پویش خود را تداوم دهد.
اهمیت کرسیهای آزاداندیشی، مطالبات دانشجویان و تشکلهای دانشجویی از دولت و توجه به این مطالبات را چگونه میبینید؟
آزاداندیشی، یک موهبت برای جامعه و اندیشه آزاد هم موجب رشد و تعالی است. کما اینکه هرگونه مانعی برای محدودیت تفکر و محدودیت آزادیهای اجتماعی و فکری و به تعبیر شهید مطهری مانع رشد و رکود جامعه میشود.
بنابراین در جامعهای که میلیونها دانشجو و دانشآموخته دانشگاهی و بیش از یک میلیون معلم و یکصد هزار استاد دانشگاه نقشآفرینی میکنند و متخصصان مختلفی در این جامعه هستند و رسانههای متکثر حضور دارند، فضای گفتوگوی آزاد و منطقی و اندیشه آزاد و تبادل افکار بسیار مهم است و اگر اینها نباشد راه تنفس جامعه و راه تعامل افکار و تضارب آرا بسته میشود.
از همین رو تضارب آرا، تبادلنظر، نقد و انتقاد و گفتوگوی سازنده موجب رشد تعالی خواهد شد و کرسیهای آزاد اندیشی در محیطهای دانشگاهی یک الگوی خیلی خوب و موفق از این تبادلنظر و گفتوگوی منطقی و سازنده است. البته آن چیزی را که ما به عنوان کرسیهای آزاد اندیشی میشناسیم، بیشتر از اینکه یک سبک مشخص و محدود باشد یک الگوی متنوع است که به اشکال مختلف خود را نشان میدهد و به تعبیر جامعهشناسی، یک تیپ ایدهآل است که باید توسعه یابد و این الگوی کرسی آزاداندیشی این ظرفیت این را دارد که بهبود یابد و با تکمیل آن زمینه رشد و تعالی بیشتر را از طریق تسهیل گفتوگو، نقد و انتقاد و آزادی بیان در جامعه به ویژه در جامعه دانشگاهی فراهم کند.
نظر شما