گروه جامعه ایرنا - دکتر هادی خانیکی از استادان سرشناس در حوزه علوم ارتباطات اجتماعی است که معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری را نیز در کارنامه دارد؛ وی که علاوه بر تجربه روزنامهنگاری، رسالهها و مقالات متعددی در حوزه رسانه و ارتباطات نگاشته است، دانشجویان بسیاری را در حوزه های مختلف روزنامه نگاری و رسانه تربیت کرده که پایهگذاران و مدیران تصمیم ساز در رسانههای مختلف بودهاند.
خانیکی ۷۳ ساله سابقه فعالیت سیاسی نیز در کارنامه دارد اما بیشتر به فعالیتهای فرهنگی و رسانه شهره است و رابطه تنگاتنگی با نسل جوان و دانشجویی کشور دارد که سبب شده تا در حوزههای شناختی و علوم اجتماعی صاحب نظر باشد.
وی درباره روز دانشجو و جنبش دانشجویی معتقد است که این روز به یک نماد هفتاد ساله در ایران درآمده که به اعتبار این نماد، میشود هم هویت و هم حقیقت جهان زیست دانشجویی، جنبش دانشجویی و بیم و امیدهای حاکم بر جان و روان و اندیشه دانشجو را بازخوانی کرد.
خانیکی میگوید: بخشی از فرآیند برساخت این نماد از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تاکنون بر سطح غیررسمی و مبتنی بر مقاومت سیاسی دانشجویان تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ساخته شده است؛ بخشی از آن بعد از انقلاب اسلامی به خصوص پس از تثبیت رسمی این روز در دولت اول مرحوم هاشمی رفسنجانی، مبتنی بر گفت وگوها، تعامل و حتی چالشهایی که بین نهادهای رسمی سیاستگذار و مجری و جریانهای مختلف و متنوع دانشجویی وجود دارد، شکل گرفته است.
با این استاد علوم ارتباطات اجتماعی به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو به گفت و گو نشستیم:
پیشنهاد مصطفی معین برای تصویب روز دانشجو
استاد علوم ارتباطات اجتماعی درباره چگونگی نامگذاری روز دانشجو توضیح داد: روز دانشجو به پیشنهاد مصطفی معین وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی به شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و از آن سال در دولت اول مرحوم هاشمی رفسنجانی رسمیت پیدا کرد؛ از آن به بعد هم به صورت مشترک و البته با نگاههای متفاوتی که دولتها داشتند، مورد توجه دولت و وزارت علوم و مدیریتهای دانشگاهی قرار گرفت.
خانیکی ادامه داد: در این مدت جریانهای مختلف دانشجویی نیز در وجه سیاسیاش به آن میپرداختند به طوری که با گذشت هفت دهه از تحولات تاریخی، ۱۶ آذر هنوز نماد و مظهر هویت دانشجو و سرزندگی دانشجویی است.
به رغم ۷ دهه تحولات تاریخی، ۱۶ آذر هنوز نماد و مظهر هویت دانشجو و سرزندگی دانشجویی است
خانیکی ادامه داد: در نگاه تاریخی این مهم است که کمتر از ۴ ماه بعد از کودتا علیه دولت ملی مرحوم دکتر مصدق، هم دانشجو نشان داد که زنده و فعال است و هم استادان و حتی هم مدیریت مستقل دانشگاه.
وی افزود: از جمله اسناد درخور توجهی که برای مطالعه آن واقعه تاریخی وجود دارد، یادداشتهای شهید دکتر مصطفی چمران است که خود به عنوان یک دانشجوی فعال و سیاسی در آن زمان گزارشی نوشته است که نشان میدهد چگونه دانشگاه در آستانه ورود ریچارد نیکسون معاون وقت رئیس جمهور آمریکا، به یک سنگر تسخیر ناپذیر در برابر حکومت کودتا به منصه بروز و ظهور در میآید.
مقاومت رئیس دانشگاه تهران در برابر کودتاچیان
استاد علوم ارتباطات اجتماعی اظهار داشت: در کنار همین گزارش روزانه، سند دیگری هست که ۱۵ استاد دانشکده فنی، صورتجلسهای را برای رخداد ۱۶ آذر در روز دوشنبه ساعت ۱۰ صبح تهیه کردند؛ سند یاد شده از این نظر مهم است که در کنار دانشجویانی که روحیه مقاومت دارند، استادانی نیز قرار دارند که همه با اسم و رسم صورتجلسهای را امضا میکنند که نشان میدهد نظامیانی که وارد دانشگاه شدند باعث بحران شدهاند.
خانیکی ادامه داد: علاوه بر این موارد، مرحوم دکتر علی اکبر سیاسی رئیس وقت دانشگاه تهران نیز از موضع استقلال دانشگاه برابر دولت کودتا ایستادگی میکند و حتی وقتی به دولت نظامی سرلشکر زاهدی احضار و از سوی نخست وزیر کودتا و بعضی از اعضای کابینه تهدید میشود اعتراض خود را اعلام و حتی اظهار میکند که با این حرکات ماموران انتظامی دیگر نمیتواند اداره امور دانشگاه را عهده دار باشد و با قوت از استقلال دانشگاه دفاع میکند.
۱۶ آذر علایم حیات سیاسی دانشجویان را نشان داد
این استاد دانشگاه گفت: در نگاه تاریخی به قضیه ۱۶ آذر ، این روز به این دلیل تبدیل به نماد هویتی دانشجو میشود که در واقع نوعی اعتراض نسبت به استبداد و استعمار و محدودیتهایی بود که برای دانشجو و دانشگاه بروز کرده بود و می توان گفت علایم حیات علمی و سیاسی را در بین دانشجویان، اعضای هیات علمی و حتی مدیریت مستقل دانشگاه نشان داد.
خانیکی اظهار داشت: انتظار این است که بعد از انقلاب این حیات در سه زمینه فوق بیشتر و بالاتر باشد زیرا این هویت برساخته در این هفت دهه، از آن حیات و بیداری دانشجو و دانشگاه حمایت میکند.
باید در کنار این هویت ثابت ۷۰ ساله، یک حقیقت متنوع، متکثر و متغیر را هم در حیات دانشجویی و دانشگاهی به رسمیت شناخت
حال دانشجویان؛ دماسنج آینده
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ۱۶ آذر یک ژن تکرار شونده هویتی دانشجویی است. ژن آزادیخواهی، عدالتجویی، احساس مسئولیت و به رسمیت شناخته شدگی.
خانیکی تصریح کرد: البته این کافی نیست که امروز دانشجو و دانشگاه و رخدادهای این ۷۰ ساله را تنها با همان خاطرهها و روایات تاریخی بشناسیم و بازگو کنیم، بلکه باید دانشجو و دانشگاه را در طول این فرآیند تاریخی در میانه آرمانها و آرزوهایش و در میان صداهای متفاوت و متعدد پیدا کرد.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر باید در کنار این هویت ثابت ۷۰ ساله، یک حقیقت متنوع، متکثر و متغیر را هم در حیات دانشجویی و دانشگاهی به رسمیت شناخت. این وجه دوم که شاید توجه به آن در این روزگار اهمیت بسیار زیادی باید داشته باشد، به این معناست که امروز دانشجو مهمترین بخش سرمایه انسانی و اجتماعی ما را نشان میدهد.
خانیکی ادامه داد: وضعیت امروز دانشجویان، امید و یاس آنها، مسئولیت اجتماعی یا بی تفاوتی و انفعالشان، نشاط یا دلمردگیشان، مانند یک دماسنج میتواند وضعیت آینده سرمایه اجتماعی و انسانی کشور را نشان دهد. یعنی اگر دانشجو با نشاط و امیدوار باشد، اگر دانشجو مشارکت گرا باشد، اگر دانشجو اهل گفت و گو باشد، اگر دانشجو دغدغهمند باشد، آن سرمایه انسانی و اجتماعی کشور هم معنا و فعلیت پیدا میکند و اگر دانشجو فعال و بانشاط نباشد، سرمایه اجتماعی کشور هم در معرض تضعیف و حتی زوال قرار دارد.
دانشگاه خانه اول و دوم دانشجویان
این استاد دانشگاه گفت: لازمه همه اینها، این است که جهان زیست دانشجویی که به نظر من هسته مرکزی آن پذیرش تنوع، تفاوت و صداهای مختلف است، باید از امنیت لازم برخوردار باشد. به عبارتی دانشگاه به عنوان خانه دوم یا حتی خانه اصلی دانشجو باید از امنیت لازم برخوردار باشد.
خانیکی تصریح کرد: دانشگاه باید محیطی فعال، بانشاط، امیدآفرین، انگیزه بخش، معنادار و از نظر معیارهای و شاخص های توسعه، افق گشا باشد. چرا که دانشجویی که از نظر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منفعل باشد، نمیتواند درسخوان و از نظر علمی برجسته باشد. چنین دانشجویی دلمرده و از آینده هراسناک است و طبیعتا اهل آموختن و تحقیق نخواهد بود.
باید رویکردها و سیاستهای غلطی که بر دانشگاهها حاکم بوده و با مداخلههای بسیار زیاد و ناکارآمد، دانشجو را خسته، دلزده، ناراضی و منتقد کرده است را تغییر دهیم
وی تاکید کرد: دانشگاه باید محیطی امن، مستقل، باکیفیت و ارتباط جو باشد؛ یعنی هم ارتباطات درونی و هم ارتباطاتش با محیط بیرون، تعاملی و مسئولانه باشد و نسبت به مسائل جامعه و دنیای پیرامون خود دغدغه داشته باشد.
خانیکی ادامه داد: اگر دانشگاه نهاد گفتوگو، نهاد نقاد و نهاد ناظر جامعه و نظام حکمرانی باشد، طبیعتا دانشجو هم دیگر تماشاگر و منفعل نمیشود. در چنین فضایی دانشجو دیگر گزیران از جامعه خود نمیشود، به درون خود پناه نمیبرد، درونگرا نمیشود و به حوزههای غیررسمی فرهنگ و سیاست و اجتماع پناه نمیبرد.
دلیل پناه بردن دانشجویان به فرهنگ و سیاست غیررسمی
خانیکی گفت: وقتی فرهنگ رسمی دانشگاه متناسب با نیازها و خواستهای دانشجو نباشد و سیاستهای حاکم بر دانشگاه دانشجو را اقناع و راضی نکند، طبیعتاً دانشجو به فرهنگ، هنر و سیاست ورزی غیررسمی و غیرمدنی پناه میبرد. اینجاست که باید گفت پاسخگویی به نیازها و تبیین و تعریف هویت چند وجهی و درهم تنیده دانشجوی امروز در گرو این است که رویکردها و سیاستهای غلطی که بر دانشگاههای ما حاکم بوده و با مداخلههای بسیار زیاد و ناکارآمد، دانشجو را خسته، دلزده، ناراضی و منتقد کرده است را تغییر دهیم. در چنین صورتی دانشجوی ما میتواند آن هویت ۱۶ آذری خود را پیدا کند.
این استاد علوم ارتباطات اجتماعی تصریح کرد: منابع اطلاعاتی دانشجوی امروز که با تحولات اجتماعی فراوان جامعه خود و جهان روبرو شده، دیگر محدود به دانشگاه نیست؛ با تغییراتی که در فناوریهای اطلاعات و ارتباطات شده است و با زندگی شبکهای که دانشجوی امروز پیدا کرده، دیگر او تنها و تنها از کلاسهای درس نمیآموزد بلکه او میتواند با این تنوع منابع اطلاعاتی این را بیازماید که آیا این دانشگاه، این نحوه تحقیق و این نحوه آموزش میتواند پاسخگوی این تغییرات دم افزون علمی باشد یا خیر؟ به عبارتی منابع دریافت دانش و اطلاعات و حتی منابع و محیطهای مشارکت دانشجو خیلی متنوع شده و حتی از دانشگاه فراتر رفته است.
وظیفه همه نهادهای رسمی و غیررسمی حفظ هویت دانشجویی است
خانیکی گفت: نهادهای فرهنگی و امنیتی باید بدانند که هر جایی که دانشگاه آن آزادتر، نقادتر و مدنیتر باشد سیاست، امنیت، علم و کارآمدی هم بالاتر میرود. به این اعتبار باید نه تنها شرایطی را فراهم کرد که دانشجو بتواند صدای خودش را ابراز کند، بلکه باید آن صدا را شنید و حتی مهمتر آن که باید میدانی برای تحقق این صداها و نیازها و خواستههای دانشجویی فراهم کرد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: دانشگاه نهاد گفتوگو، مدارا، احساس مسئولیت و به رسمیت شناختن حقوق افراد از جمله حق متفاوت بودن دانشجویان است. به این ترتیب وظیفه همه نهادهای رسمی و غیرسمی این است که از این سرمایه و هویت دانشجویی حفاظت کنند و سوءظن را از دانشجو و دانشگاه دور کنند و بگذارند دانشگاه محیط زندگی و خانه دانشجو باشد نه محیط وحشت و نگرانی.
نهادهای فرهنگی و امنیتی باید بدانند که هر جایی که دانشگاه آن آزادتر، نقادتر و مدنیتر باشد سیاست، امنیت، علم و کارآمدی هم بالاتر میرود
وی اضافه کرد: باید اجازه دهیم آزادی و مدارا و مدنیت و اخلاق در دانشگاه تجربه شود و هر جوانی که به دانشگاه میآید به جای پرخاش و خشم و نفرت و غیریت سازی و خشونت، انصاف و اخلاق و مدارا و عقلانیت و تامل را بیاموزد. این تعریفی است که ما از دانشگاه واقعی داریم.
خانیکی ادامه داد: دانشگاهی که در پیشنیه فرهنگی و تمدنی ایران چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام و چه در تجربه جهانی به عنوان نهاد علم مطبح بود، دانشگاهی است که نهاد آزادی، استقلال و انضباط علمی، کیفیت، آرمانخواهی، دور اندیشی و امید به آینده است.
این استاد دانشگاه افزود: در چنین سپهر و ساختاری، دانشجو هم میتواند به عنوان بزرگترین سرمایه انسانی کشور، سرمایه اجتماعیاش را بیشتر کند و برای آینده ایران و مردمش یک پشتوانه بزرگ باشد.
بازگشت دانشجویان و اساتید اخراجی، اقدام خوب دولت پزشکیان
خانیکی درباره اقدام دولت چهاردهم برای بازگشت به تحصیل و تدریس تعداد زیادی از دانشجویان و استادان گفت: به نظر من یکی از اقدامات خوب و اصلاحات لازمی که در دولت آقای دکتر پزشکیان در وزارتخانههای بهداشت و علوم انجام شد، همین تجدید نظر در وضعیت دانشجویان و اساتیدی بود که متاسفانه در سال های اخیر از تحصیل و تدریس محروم شده بودند.
این استاد علوم ارتباطات اجتماعی تصریح کرد: بازگشت دانشجویان و اساتید را باید به عنوان دو مولفه امید بخش برای اینکه دانشگاه به استقلال و آزادیهای علمی، موضوعیت و محوریت دهد و نگاههای صرفاً امنیتی و سیاسی را از اداره دانشگاه ها دور کند باید دید. انشالله این اقدام مثبت روی بقیه نیازها و ضرورتهای دانشگاه از جمله افزایش کیفیت علمی و هم تراز شدن آن با ضرورتها و نیازهای علمی جهانی آن اثر مثبت بگذارد.
نظر شما