«ایرانهراسی» در سال های اخیر به ویژه دوره چهار ساله ترامپ پروژه ای بود که به شدت از سوی آمریکا و متحدان خاورمیانه ای واشنگتن پیگیری می شد تا ایران را کشوری ستیزه جو و سیاست های خاورمیانه ای تهران را آشوب طلبانه به جهان معرفی کند.
در همین ارتباط رهبر معظم انقلاب پنجشنبه ٢١ اسفند در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید مبعث به این موضوع اشاره و تاکید کردند: «این طور نیست که میگویند جمهوری اسلامی سر ستیزه با همه دارد، نخیر ما با هر کسی که با ما سر ستیز ندارد مشکلی نداریم. تأکید قرآن، دشمنان است نه کسانی که دینشان فرق میکند.»
آمریکا و متحدان خاورمیانه ای در حالی به ایران برچسب ستیزه جو و جنگ طلب می زنند که کشتار و تجاوز آنها همواره در صدر اخبار جهان قرار دارد؛ اشغال هفتاد ساله فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی و تجاوز ۶ ساله ائتلاف عربی به رهبری ریاض به یمن.
ایران بزرگترین قربانی تجاوزگری
اتهام جنگ افروزی به ایران در حالی در راستای پیشبرد پروژه ایران هراسی دایما از سوی دشمنان مطرح می شود که در سده اخیر ایران بزرگترین قربانی تهاجمات و سیاست های خصمانه بازیگران خارجی بوده است. در دو جنگ اول و دوم جهانی ایران به اشغال متجاوزان درآمد در حالی که رسما عضو هیچ کدام از بلوک های قدرت نبود. ایران هیچ گاه آغازکننده جنگ نبوده و اما در صورت مواجه شدن با تعرض خارجی، به قاطع ترین نحو ممکن به آن پاسخ داده است.
در سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی جنگی هشت ساله بر ایران تحمیل شد؛ جنگی که باعث شد سیل سلاح های متعارف و غیرمتعارف از جمله سلاح های کشتار جمعی از انبارهای تسلیحاتی عراق سر در بیاورد. نتیجه این جنگ که صدام حسین با تحریک دشمنان ایران آغازگر آن بود، شهادت بیش از ۲۰۰ هزار از هموطنان، جانباز شدن نیم میلیون نفر و ده ها هزار جانباز شیمیایی در ایران بود.
رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی در طول ۵۷۲ نوبت حملات شیمیایی، ۱۷ هزار و ۲۵۰ شهید و ۱۲۷ هزار مصدوم به جای گذاشت که این آمار در دنیا بیسابقه بوده است. ضمن اینکه هنوز مینهای باقی مانده از جنگ تحمیلی، در شهرهای جنوبی ایران از جمله ایلام و خوزستان قربانی میگیرد. چندی پیش «بهنام صادقی» کارشناس مینهای جنگی تاکید کرد که تاکنون بر اثر انفجار انواع مینهای باقیمانده از دوران جنگ ۱۰ هزار نفر کشته و معلول شده اند.
دلایل ترویج ایران هراسی محور غربی- عبری- عربی
یکی از مهمترین مزایایی که ترویج ایران هراسی برای غرب به ویژه آمریکا دارد، توجیه حضور و استعمار نوین کشورهای مختلف منطقه است. حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه از سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ که به ترتیب افغانستان و عراق با دستور جرج بوش اشغال شد، با فراز و فرودهایی ادامه یافته است. آمریکا برای رهایی از ناکامی بزرگ خود در خاورمیانه لاجرم به دنبال مقصر می گردد.
فروش تسلیحات آمریکایی و اروپایی به کشورهای بحران زده خاورمیانه نیز بدون دشمن جلوه دادن ایران و تبلیغ ایران هراسی دشوار به نظر می رسد. «انستیتو پژوهشهای صلح» (سیپری) مستقر در استکهلم چندی پیش گزارشی از فروش جنگ افزارهای آمریکایی انتشار داد و تاکید کرد که آمریکا با فاصله چشمگیری در صدر کشورهای فروشنده تسلیحات در جهان قرار دارد. به گزارش این مؤسسه پژوهشی سوئدی، آمریکا در دوره پنج ساله منتهی به ۲۰۱۸ به تنهایی ۳۶ درصد از بازار فروش تسلیحات جهان را به خود اختصاص داده است.
در این میان برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان نقش تعیین کنندهای در افزایش فروش تسلیحات آمریکایی داشته اند به طوری که ریاض با خرید ۱۲ درصد از جنگ افزارهای آمریکایی در صدر مشتریان واشنگتن قرار دارد. دیگر کشورهای عربی منطقه نیز بیشترین خرید سلاح های خود را از آمریکا انجام می دهند و پذیرای پایگاه نظامی آمریکا هستند.
دشمنی آنان با ایران به ویژه در زمینه برجام بیش از پیش خود را نمایان ساخت. خروج ترامپ از این توافق با استقبال برخی از دول عربی منطقه مواجه شد. در دولت بایدن که بحث بازگشت مجدد آمریکا به توافق بر سر زبان ها افتاده، آنها با ابزارهای مختلف در صدد به بن بست کشاندن نجات برجام هستند. به عنوان نمونه «ترکی الفیصل» رئیس پیشین سازمان اطلاعات سعودی و سفیر پیشین این کشور در آمریکا چندی پیش از بایدن خواست در هر مذاکره احتمالی جدید با ایران، متحدان منطقهای واشنگتن را نیز در نظر بگیرد. همچنین «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز تاکید کرده که ریاض در هر مذاکره احتمالی بین دولت آمریکا و ایران در مورد توافق هستهای جدید مشارکت داشته باشد.
در سرزمین های اشغالی نیز مقامات تل آویو نسبت به اجرای برجام و بازگشت آمریکا به آن هراس دارند. مدتی پیش «زاخی هانگبی» وزیر همکاریهای منطقهای رژیم صهیونیستی برای انصراف بایدن از بازگشت به برجام، موضوع رویارویی ایران و اسرائیل را پیش کشید. البته دشمنی عریان رژیم صهیونیستی با ایران و ترویج ایران هراسی از سوی تل آویو موضوع تازه ای نیست.
طی سالهای اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقهای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. طبق سند امنیت رژیم صهیونیستی در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ این رژیم قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایرانهراسی، در راهبرد منطقهای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بیدریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیجفارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کند. همچنین تل آویو در تلاش است تا از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند.
تمرکز دشمن بر جنگ نرم
محور غربی-عبری-عربی که موفقیت ایران را در کشورهای مختلف منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن و غیره به چشم دیده اند، اینک برای تخریب ایران از درون به جنگ نرم روی آورده اند.
لازم به ذکر است که جنگ نرم، مؤثرترین، کارآمدترین، کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است چرا که می توان با کمترین هزینه، بزرگترین نتیجه حاصل کرد. ضمن اینکه جنگ نرم عزم و اراده ملت، مقاومت و دفاع از آرمان ها و همچنین فروپاشی روانی یک ملت را هدفگذاری می کند تا کشور را به سمت فروپاشی سیاسی - امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ساختارهای آن سوق دهد.
به دلیل اهمیت بالای درک جنگ نرم از سوی دشمن، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی خود به مناسبت عید مبعث تاکید کردند: «یک جنگهای آشکار نظامی و سخت و خشن هست که حکم خودش را دارد، امّا جنگ نرم مشکلتر علاج میشود و خطرناکتر است به یک معنا. در این جنگ نرم، دشمن دو حرکت را انجام دهد و دو هدف را دنبال میکند. یک اینکه این زنجیره تواصی به حق و صبر را قطع کند، دوم اینکه حقایق را وارونه نشان دهد. حقایق عالم را به دروغ وارونه نشان دهند.».
نظر شما