به گزارش ایرنا، امیر حسین اصلانیان یکی از مهاجمان پرسپولیس بود که در روزگارای که ترافیک خط حمله تیم زیاد بود، توانست با تیم درخشان ظاهر شود و نظر علی پروین را برای سرخپوش شدن به خود جلب کند.
پروین در شرایطی به امیر عابدینی دستور جذب اصلانیان را صادر کرد که پیش از آن ناصر حجازی او برای استقلالی شدن در نظر داشت.
اصلانیان در گفتوگو با خبرنگار ایرنا، حرفهای جالبی را به زبان آورده بود که خواندن آن خالی از لطف نیست.
ابتدا از پرسپولیسی شدنت صحبت کن.
بعد از اینکه در مسابقات آموزشگاههای کشور موفق ظاهر شدم، ابتدا ناصرخان حجازی با من صحبت کرد و یک قدم تا استقلالی شدن فاصله داشتم، اما به دلیل رفتن به سربازی، مجبور شدم به تیم نظامی بروم. در زمان خدمت نیز ۲ سال آقای گل شدم و توسط جلال طالبی به تیم ملی هم دعوت شدم که عابدینی من را به باشگاه پرسپولیس دعوت کرد و قرارداد پنج ساله با من بست.
درست زمانی به پرسپولیس پیوستی که تیم پر از مهاجمان خوب بود. به عنوان یک بازیکن جوان از رقابت با مهاجمان نامدار ان دوره نترسیدی؟
نه .هم ملیپوش بودم و هم آقای گل شده بودم. درست است که تنها ۲۰ سالم بود اما تجربه داشتم و به خودم قول دادم که میروم و رقابت میکنم تا حقم را بگیرم.
نکته جالبی که در مورد تو وجود داشت این بود که نیمکت نشین بودی اما هر وقت به زمین میرفتی گل میزدی.
درست است. به هر حال نظر علی آقا بود و به آن احترام گذاشتم.
نیمکت نشینی اعصابت را خورد نمیکرد؟ به پروین معترض نشدی؟
با پروین یکبار جلسه گذاشتم و گفتم که هم از اشتروم گراتس اتریش پیشنهاد دارم و هم از الوصل امارات. چرا من را روی نیمکت میگذاری؟ علی آقا به من گفت که من تو را تست کردم اگر از ابتدا بازی کنی، باید دقیقه ۶۰ تعویضت کنم اما زمان طلایی تیم من ۳۰ دقیقه آخر است که تو خودت را در همان دقایق نشان میدهی.
و ظاهرا این تصمیم روی تو جواب داد.
بله. آماری از من بیرون آمده بود که در هر ۶۳ دقیقه بازی یک گل میزنم. آن زمان علی پروین، زمانی که میخواستم به زمین بروم به جای اینکه نکته فنی را گوشزد کند، به من میگفت میخواهم بعد از گلی که زدی چند پشتک بزنی و خیالش از گلزنی من راحت بود.
به نخستین دوره مسابقات لیگ برتر برسیم. جایی که هفته آخر آقای گلی را از دست دادی.
رقابت بین من و علیاصغر مدیرروستا بود، اما در هفته پایانی لیگ، ابومسلم ۹ گل زد که هفت گل آن را رضا عنایتی به ثمر رساند و آقای گل شد. اگر آن زمان کمیته اخلاق وجود داشت به خاطر تبانی آنها را مادامالعمر محروم میکرد، چرا که مشخص بود بازی تبانی است. بازیکن ضربه آرامی از پشت محوطه میزد دروازهبان به سمت دیگری میپرید.
سال بعد از آن و پرسپولیس وینگو بگوویچ. همه منتظر بودند پرسپولیس با آن همه ستاره قهرمان شود اما آن نتایج رقم خورد.
حیف. واقعا حیف شد. شاید دو تیم ملی از آن پرسپولیس در میآمد اما باندبازی نگذاشت پرسپولیس موفق شود.
دلیلش چه بود؟
وینگو خودش را پایینتر از علی دایی میدانست و حتی با نظر دایی ترکیب، سیستم تیم و حتی نحوه تمرینات تغییر میکرد. افشین پیروانی و علی دایی یک سمت بودند. حمید استیلی یک سمت و کریم باقری تنها مانده بود.
وینگو خودش هم میدانست کنترل آن تیم سخت است. درست است؟
بله. یادم میآید یک بازی وینگو در حال توضیح دادن پای تخته بود که یکی از هافبکها با نارنگی کوبید وسط تخته. وینگو هم رختکن را ترک کرد.
آن زمان رقابت هم میان مهاجمان زیاد بود؟
رقابت نبود باند بازی بود. ۹ فوروارد آماده لیگ را جذب کردند. ادموند بزیک، علی دایی، علی اکبریان، سهراب انتظاری؛ بهنام ابوالقاسمپور هم از سایپا آمد.
خودت مشکلی در تیم وینگو نداشتی؟
چرا. من حتی با وینگو مشاجره کردم که رضا چلنگر در این میان با شرایط و فضای جهتداری به ترجمه پرداخت که من از کوره در رفتم و کتککاری کردیم.
بهترین خاطره از حضور در پرسپولیس.
برنز آسیا را گرفتیم. پیش از آن بازی علی پروین بر سر مزار مادرش میرود و میخواهد (مامان نصرت) برای موفقیت تیمش دعا کند. شب او به خواب علی آقا آمد و گفت اصلانیان را بازی بده برایت گل میزند و این اتفاق هم افتاد. تا رقابت برای قهرمانی به بازی آخر برسد.
نظر شما