در ناآرامیهای دو، سه ماه گذشته، یکی از اهداف سناریوی دشمنان جمهوری اسلامی، کاهش مشروعیت بینالمللی جمهوری اسلامی و انزوای ایران در جامعه بین الملل بوده که توفیقاتی هم به همراه داشته است. این سناریو با برخی تظاهرات ایرانیان در خارج، بمباران رسانهای، لابی با کشورها برای کاهش سطح روابط و فراخواندن سفرا دنبال شده و علاوه بر موضعگیریهای متنوع مقامات کشورها علیه جمهوری اسلامی، تعلیق روند مذاکرات هستهای، پیگیری پرونده حقوق بشری در شورای امنیت و خط و نشانهای تازه علیه ایران، برخی دستاوردهای آن تا امروز است.
دولت جمهوری اسلامی در مقابل از یک سو بر تداوم مذاکرات تاکید کرده و از سوی دیگر به فراخوانی سفرای برخی کشورها در ایران و برخی اقدامات و تحریم های متقابل پرداخته است. اما آینده این فشارها علیه جمهوری اسلامی چه خواهد شد و جمهوری اسلامی چه راهکارهایی برای مقابله با این هجمه سنگین دارد؟
بر همین اساس اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا بر آن شد تا در گفتوگو با کارشناسان مسایل بینالمللی به واکاوی این موضوع بپردازد تا راهکارهایی نیز ارایه شود . در شماره نخست این گزارش «دیاکو حسینی» کارشناس روابط بینالملل گفت که مساله تجزیه ایران موضوعی قدیمی است و مربوط به الان نیست، برخی کشورها منتظر فرصتی هستند تا بتوانند ایران را کوچکتر کنند اما هویت ایرانی بسیار پرکششتر از آن است که منجر به تجزیهطلبی شود.
در گزارش حاضر مشروح گفتو گو با «مهدی خانعلیزاده» پژوهشگر بینالملل پیش روی شماست.
چیزی که امروز سیاست خارجی ما نیاز دارد، صراحت و شفافیت است
ایرنا: فشارهای بینالمللی علیه ایران تاکنون چه اندازه موفق بوده و چه تاثیری بر افکار عمومی مردم جهان داشته است؟
تا حد زیادی در تاثیر بر افکار عمومی موفق بودند اما در رسیدن به اهداف خود، نه. چون تلاش کردند ایران را از رسیدن به جایگاه جدید بعد از دوره گذار بازدارند و فعلا نتوانستند این اقدام را رقم بزنندتا حد زیادی در افکار عمومی موفق بوده اما در رسیدن به اهداف خود، نه. چون تلاش کرده ایران را از رسیدن به جایگاه جدید بعد از دوره گذار بازدارد و فعلا نتوانسته این اقدام را رقم بزند. شما وقتی محور فعالیت خود را انتخاب میکنی که مثلا طرفدار نظم کنونی دنیا هستی یا منتقد آن؛ در صورت پیروزی یا شکست آن محور، فارغ از نقش شما، تکلیف شما هم معلوم میشود. فرانسه از اول تا پایان جنگ جهانی دوم در اشغال بود و نقشی هم در جنگ نداشت. اما وقتی محور غربی پیروز شد، فرانسه تبدیل به یک قدرت بینالمللی شد. در جنگ اول جهانی، دولت عثمانی در طیف مغلوب بود و تجزیه شد و آسیب دید. چیزی که امروز سیاست خارجی ما به آن نیاز دارد، صراحت و شفافیت است. ایران در محور انقلابیون علیه نظم کنونی جهان تعریف شده است. جنگ اوکراین را ما شروع نکردیم، اما در این واقعیت گیر افتادهایم. اگر حواسمان به جایگاهمان و برنامهریزی طرف غربی نباشد، میتوانیم به سرنوشت عثمانی دچار شویم و اگر متوجه باشیم، شبیه فرانسه بعد از جنگ جهانی خواهیم شد.
ایرنا: با توجه به سابقه طولانی فشارهای بینالمللی علیه کشورمان، تحلیل شما از فشارهای دوره اخیر چیست و چه تفاوتی با سناریوهای گذشته دارد؟
اتفاقی که افتاد، فارغ از یک اعتراض داخلی و حمایت از آن بود. این اعتراضات زمینه داخلی داشته، اما من از منظر نظام بینالملل نگاه میکنم. ما دو اتفاق تقریبا مشابه درباره دو کشور ایران و روسیه داریم. تفاوت رفتاری مشخص میکند دامن زدن به ماجرای اخیر، برگرفته از تغییرات نظام بینالملل است، نه حمایت از اعتراضات. سال ۸۸ بعد از انتخابات، اعتراضاتی با محور تقلب در انتخابات شکل گرفت، در آن مقطع دولت اوباما در آمریکا مستقر بود که یک دولت قوی با وجهه و محبوبیت بالا بود و اگر اقدامی میکرد، با پشتیبانی داخلی و خارجی همراه میشد. با این حال خودشان اعلام کردند آنگونه که باید، از اعتراضات حمایت نکردند و غیر از فعال نگه داشتن توییتر و برخی حمایتهای پشت صحنه از معترضان، وارد رویارویی مستقیم نشدند و کارشان تبدیل به تحریمهای فلج کننده علیه کشور منتهی شد. اما در وقایع اخیر ایران، دولت بایدن یک دولت ضعیف با رقبای جدی و طرفداران کم است و اعتبار آن در داخل و خارج آمریکا کم است و حتی عربستان هم در اوپک پلاس آنها را جدی نگرفت.
ایرنا: در این مسائل اروپا فعالتر از آمریکا عمل کرد
در این اعتراضات، دولت آمریکا بیشتر از گذشته به میدان آمد و ضمنا شرکای اروپایی خود را هم بهطور جدی پای کار آورد. دولت بایدن چهرههای اپوزیسیون را به پارلمان خود و شورای امنیت سازمان ملل میبرد. در سال ۸۸ رسانههای آمریکایی مانند سیانان و نیویورکتایمز، چنین عریان وارد انتشار فیکنیوز درباره ایران نمیشدند.
به نظر من علت این تفاوت، تغییر شرایط نظام بینالملل است و اگر سال ۸۸ کار آمریکا فشار اندکی برای تغییر رفتار حکومت ایران بود، در شرایط کنونی فشار وارده برای جلوگیری از تغییر جایگاه ایران در دوران گذار در نظام بینالملل است. بعد از سال ۲۰۰۸، جهان در حال تغییر است، همه اندیشمندان روابط بینالملل معتقدند در دوران گذار، واحدهای سیاسی به دنبال تغییر و ارتقاء جایگاه خود هستند. مهرهچینیهایی که در دوران گذار شکل میگیرد، تا پایان دوره دوام مییابد. بعد از آن که ایران در شهریور ۱۳۲۰ و جنگ جهانی دوم اشغال شد، هم حکومت پهلوی و هم جمهوری اسلامی هرچه تلاش کردند، نتوانستند از حصار ایجاد شده برای آن در زمان اشغال خارج شوند و تنها توفیقات موردی داشتند. اکنون ایران دنبال ارتقای جایگاه خود در دوران گذار است تا در بازار اسلحه وارد شود و در جنگ بینالمللی مثل اوکراین نام ایران شنیده میشود. همچنین در آمریکای لاتین و شرق آسیا شنیده میشود.
جنبشی که قرار بوده حجاب را آزاد کند، چه کار دارد که به سران G۷ نامه بنویسد که سفارتخانههای ایران را تعطیل کنید؟
ایرنا: نام ایران در جنگ اوکراین شنیده شد، اما بد شنیده شد
به هرحال شنیده شد. یعنی صرفنظر از ارزشگذاری، ایران از جایگاه قدرت منطقه ای میخواهد قدرت بینالمللی شود. این میتواند برای بعضی مطلوب و برای برخی نامطلوب باشد. طبعا این رخداد مطلوب حامیان نظم کنونی جهان نیست. برای همین واکنش آنها به اتفاقات ایران متفاوت است.
این دعوای داخلی اجتماعی نیست، دارند ایران فردا را تصویر میکنند
گفته شد این جنبش برای آزادی حجاب است، اما حامد اسماعیلیون در سخنرانی برلین میگوید در نظام رویایی ما دیگر ایران سلاح به روسیه نمیدهد. جنبشی که قرار بوده حجاب را آزاد کند، چه کار دارد که به سران G۷ نامه بنویسد که سفارتخانههای ایران را تعطیل کنید؟ این دعوای داخلی اجتماعی نیست، دعوا بر سر تعیین جایگاه ایران در نظام بینالملل است. دارند ایران فردا را تصویر میکنند.
برخی ایران فردا را طوری تصویر میکنند که با چین، روسیه و محور مقاومت است، برخی آن را همراه آمریکا و غربیها تصویر میکنند. اتفاقات ایران گرچه زمینه اجتماعی دارد، اما نه بر سر روسری که بر سر نظام بینالملل است. شبیه این ماجرا را برای روسیه هم داریم.
سال ۲۰۱۴ روسیه به کریمه حمله و بخشی از خاک اوکراین را هم جدا کرد. واکنش جامعه جهانی ابراز تاسف و چند تحریم کماثر بود، اما همان اتفاق حالا افتاده و بعد از کریمه که ۱۰درصد بود، اکنون ۱۸ تا ۲۰ درصد اوکراین در دست نیروهای نظامی روسیه است. چرا واکنش فعلی این قدر شدید است؟ چون جنگ سال ۲۰۱۴ جنگ دو واحد سیاسی روسیه و اوکراین بود، اما جنگ سال ۲۰۲۱ برای تغییر در نظام بینالملل است.
دستگاه دیپلماسی باید قویتر عمل کند
ایرنا: راهکارهای کنونی دستگاه سیاست خارجی برای مقابله با فشارها، مثل احضار سفرا و.. را چقدر موفق ارزیابی میکنید؟
تقریبا هیچ. دستگاه دیپلماسی ما که بخش عمده آن وزارت خارجه است، مشکلات ساختاری دارد و در این زمینه هم در سطح وزیر و هم سفرا، عملکرد ضعیفی داشتهاند و علت هم فقدان فهم درست از اتفاقات کنونی جهان است. شما اگر جنگ سوریه و اوکراین را جنگ دو کشور بدانید، یک تحلیل دارید و اگر جنگ برای تعیین جایگاه در نظام بینالملل ببینید، تحلیل دیگری دارید. بسیاری از کارشناسان میگفتند ایران باید در اوکراین بیطرف باشد و برای صلح تلاش کند و تقلیل ماجرا به جنگ دو کشور است و خروجی آن کاملا با نگاه درست متفاوت است. وزارت خارجه ما در شرایط لازم برای دوران گذار نیست و این باور را ندارد که اتفاقات دوران گذار با دوران تثبیت متفاوت است. الان که در دوران گذار هستیم، آمریکا که مبدع رژیم NPT و نظم هستهای فعلی دنیاست، با پیمان آکس با استرالیا و انگلیس، خودش با دادن زیردریایی اتمی به استرالیا در مقابل چین، آن نظم را نقض میکند. چون آن نرمها مربوط به نظم قبلی بود، اکنون در دوران گذار هستیم که نیاز به هنجارهای تازه دارد. اگر این موضوع در دستگاه دیپلماسی ما فهمیده شود، قطعا شاهد رفتارهای متفاوت خواهیم بود.
رویکرد آزادانه و هوشمند رسانهای، آبی بر آتش این ماجراست
ایرنا: ایران چه ابزارهایی برای مقابله در عرصه دیپلماسی عمومی و رسانهای در مقابل این سناریو دارد و چه راهکارهای داخلی و خارجی را برای تقویت مقابله کشورمان با این فشارها پیشنهاد میکنید؟
در داخل کشور چون این رویدادها را برآمده از رسانه میبینم، رویکرد آزادانه و هوشمندانه رسانهای را آبی بر آتش این ماجرا میدانم. با تداوم جریان و افشای دروغها، از بدنه اعتراضات کاسته شده و ناگزیر خشونت افزایش مییابد. با اقدام جدی و فعالیت آزاد رسانهها اعم از صداوسیما و رسانههای مکتوب، تصویری و مجازی، این روند تسریع میشود. مشخص شدن واقعیت ماجرای آقای رونقی، یکی از بازداشتیها نشان داد مردم با مشخص شدن حقیقت با کشور همراهی میکنند و معترضان تبدیل به سرمایه اجتماعی نظام میشوند.
باید سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف دنیا باید تبدیل به سنگر دیپلماسی عمومی شوند تجربه جام جهانی قطر، تجربه موفقی بود، اکنون باید سفارتخانههای ایران در کشورهای مختلف دنیا باید تبدیل به سنگر دیپلماسی عمومی شوند و به جای کارهای روتین کنسولی و ویزا و.. کل سفارتخانه تبدیل به ستاد دیپلماسی عمومی شود.
ایرنا: گزینههای جنگ و تجزیهطلبی را تا چه حد جدی میدانید؟
من شرایط را زمینهسازی برای جنگ واقعی و دوره فشرده یوگسلاوی، لیبی، عراق و افغانستان میبینم. چون در رقابت افزایش قدرت، یکی از راههای کنترل رقبا، جنگ است و احتمال آن را پایین نمیدانم. اما به دلیل هزینه بالا، طرف مقابل باید هزینه آن را کم کند و افکار عمومی اقناع شوند. در شرایط فعلی طرف غربی در صورت شروع جنگ، هزینه کمی مقابل افکار عمومی میپردازد. سفارتخانههای ما باید با افزایش آگاهی در افکار عمومی، هزینه ایجاد یک جنگ جدید را افزایش دهند. من در قطر با افرادی از ملیتهای مختلف صحبت کردم و آسیبهای جنگ را نمی پذیرفتند. اما با بیانیهخوانی دستگاه دیپلماسی به جایی نمیرسیم.
نظر شما