یکی از اصلیترین ابزارهای ایالات متحده آمریکا برای سیطره بر اقتصاد بینالملل و تحکیم پایههای سلسله مراتب دستوری واشنگتن در جهان، واحد پول این کشور یعنی دلار بوده که بارها در جنگ اقتصادی علیه واحدهای ملی ناهمسو نیز به کار رفته و میرود. از این رو کشورهایی مانند ایران میکوشند تا با استفاده از سیاستها و روشهای گوناگون از زیر فشار دلار رهایی یابند؛ ضرورتی که اینک مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
تاکید مکرر رهبر معظم انقلاب بر دلارزدایی در نخستین روزهای سال ۱۴۰۲، ضرورتهای این مهم را بیش از هر زمان دیگری مینمایاند تا راههای دستیابی به آن به یکی از ریلگذاریهای اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود. به همین دلیل اداره کل پژوهش ایرنا پروندهای را با عنوان «دلارزدایی؛ ضرورت یا انتخاب؟» گشوده و نظر کارشناسان را در این زمینه جویا شده است.
پیش از این، «احسان روحانی مطلق» کارشناس حوزه رمز ارز و عضو فناور انجمن بلاکچین ایران به پرسشهای ما پاسخ داده و گزارشی که پیش رو است مشروح مصاحبه با «همایون دارابی» کارشناس بازار سرمایه در این زمینه است؛
قیمتگذاری دستوری، خارج کردن کالاها از نظام عرضه و تقاضا، برگشتن به سیستمهای حوالهای و ایجاد رانت و فسادهای گسترده تحت عنوان دلارزدایی از کالاهای داخلی اشتباهی مرگبار است
دلارزدایی با قیمتگذاری دستوری سازگاری ندارد
- مختصات و شرایط اقتصادی که در آن به سر میبریم چیست که اقتضای آن دلارزدایی است؟ این هدف چه پیشنیازهایی دارد؟
در مورد ضرورتهای دلارزدایی دو بحث وجود دارد؛ یک در مورد مبادلات خارجی است یعنی ما پیمانهای پولی منطقهای یا پیمانهای دوطرفه با همسایگان باید داشته باشیم. به تعبیر دیگر برای خروج از فشار تحریمها و همچنین بهبود داد و ستدهای منطقهای به پیمانهای دو جانبه، رمزارزها، روشهای پرداختی باید توجه کنیم.
یک بحث دیگر هم که در ارتباط با دلارزدایی وجود دارد نحوه فکری است که معتقد است باید قیمتهای دستوری داخلی روی کالاها وجود داشته باشند که این به کل اشتباه است؛ پس ما باید اینجا یک تفکیک قائل شویم. دلارزدایی یا کنار گذاشتن دلار در مبادلات منطقهای و بینالمللی براساس معاهدات دوطرفه کار پسندیده و درستی است اما قیمتگذاری دستوری، خارج کردن کالاها از نظام عرضه و تقاضا، برگشتن به سیستمهای حوالهای و ایجاد رانت و فسادهای گسترده تحت عنوان دلارزدایی از کالاهای داخلی اشتباه مرگباری است و این دو را باید از همدیگر تفکیک کنیم.
همچنین در مورد مبادلات منطقهای هر چقدر بتوانیم از ریال بیشتر استفاده کنیم یعنی برای ریال تقاضا ایجاد کنیم و به ارزهای منطقهای نزدیکتر شویم این اقدام مطلوب خواهد بود اما نباید در دام قیمتگذاری دستوری افتاد.
واحد پولی هر کشور معرف جایگاه اقتصادی است
- تفاوت شرایط سیاسی-اقتصادی کنونی ایران با مقاطع قبل از آن که حذف دلار از مبادلات تجاری چندان مطرح نبود چیست؟
در مورد مبادلات منطقهای هر چقدر بتوانیم برای ریال تقاضا ایجاد کنیم و به ارزهای منطقهای نزدیکتر شویم این اقدام مطلوب خواهد بود اما نباید در دام قیمتگذاری دستوری افتاد
نظام یکجانبهگرایی ایالات متحده در کل جهان حاکم است و همین مساله باعث میشود که کشورهای متعددی به طرف این قضیه بروند و البته برای کشورها هم منفعت دارد که شما بتوانید برای پول ملی خود جایگاهی ایجاد کنید که بر اساس آن معامله صورت گیرد. برای نمونه در منطقه خلیج فارس درهم امارات در حال حاضر تا حدودی برای مبادلات منطقهای مورد قبول است. در اروپا یورو مورد قبول است یا در آسیا ین یا روپیه هندوستان. اینها باعث میشود که شما بتوانید جایگاه کشور خود را به لحاظ اقتصادی بالا ببرید و از طرف دیگر با بالا رفتن جایگاه کشور در ردهبندیهای اقتصادی، فرصتهای اقتصادی بیشتری ایجاد کنید. در منطقه این وضعیت از گذشته بوده است اما با سنگین شدن تحریمها این ضرورت که ما بتوانیم راههایی برای دور زدن تحریمها داشته باشیم و اجازه ندهیم فشار شدیدی به ما وارد شود به صورت اولویت نمود بیشتری پیدا کرده است.
سهم ارزهای مختلف در مبادلات جهانی رو به افزایش است
- حرکت به سمت دلارزدایی در مقطع فعلی آیا محرکی درونی دارد یا همراهی با روندی جهانی است که به خصوص از سوی قدرتهای شرقی و اقتصادهای نوظهور دنبال میشود؟
دلارزدایی در مقطع فعلی هم محرکی درونی دارد و هم با روندی جهانی همراه است؛ یعنی ما در خارج از مرزها هم این روند را میتوانیم مشاهده کنیم و سهم ارزهای مختلف در مبادلات جهانی رو به افزایش است و دولتها هم این روند را تشویق میکنند. برای نمونه چین در تلاش است که یوان را به صورت ارز جهانی مطرح کند یا در منطقه امارات تلاش خود را در این زمینه خیلی وسعت داده است. در اروپا یورو جایگاه خود را دارد. در واقع به صورت کلی سهم این ارزها در مبادلات جهانی در حال افزایش است اما ایران و سایر کشورهای که تحت فشار تحریمها یکجانبهگرایی هستند قطعا نیاز دوچندانی به دلارزدایی دارند.
پیمانهای پولی دو و چندجانبه گزینههای بیشتری برای معاملات به شما میدهد
- دلارزدایی چه مزیتهایی برای اقتصاد ایران به همراه دارد؟
استفاده از درهم در حال حاضر به این خاطر در منطقه خلیج فارس گسترش پیدا میکند که سالها است با نسبت ۳.۶۷ در برابر یک دلار ثابت است
دلارزدایی تا حدودی کشور را از فشار تحریمها خارج میکند و گزینههای بیشتری برای معاملات به شما میدهد؛ برای نمونه اگر ایران با کشوری در منطقه دریای خزر مبادله کند اگر دو کشور با ارزی مثل دلار معامله کنند این فرآیند ممکن است با توجه به تحریم ایران و مشکلاتی که در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد به راحتی انجام نشود اما دو کشور میتوانند طبق یک معاهده بپذیرند که واحد پولی خود را استفاده کنند. در واقع این سیستمها به کشورها این امکان را میدهد که از بروکراسی و بنبستهایی که به خاطر تسویه بانکهای آمریکایی وجود دارد، عبور کنند. به همین خاطر اگر گزینهای غیر از دلار وجود داشته باشد، مطلوب خواهد بود.
بدون مهار رشد نقدینگی نمیتوانید صرفا با بحثهای مبادلات دوجانبه، ارزش پول را حفظ کنید
- آیا دلارزدایی مانع از ریزش ارزش پول ملی ایران خواهد شد؟
خیر، چرا که بدون مهار رشد نقدینگی نمیتوانید صرفا با بحثهای مبادلات دوجانبه، ارزش پول را حفظ کنید. یکی از دلایلی که کشوری در معاهدات ضعف پیدا میکند این است که ارزش پول ملی خود را نتوانسته حفظ کند چون نقدینگی آن کشور در حال افزایشِ لجام گسیخته بوده است و به طور مداوم پول چاپ کرده و این وضع باعث میشود که ارزش پول آن کشور در برابر ارزهای بینالمللی به صورت دائمی کاهش داشته باشد.
استفاده از درهم در حال حاضر به این خاطر در منطقه خلیج فارس گسترش پیدا میکند که سالها است با نسبت ۳.۶۷ در برابر یک دلار ثابت است. بنابراین اگر کشوری بتواند ارزش پول ملی خود را برای مدت بسیار طولانی به صورت منطقی نگه دارد شما میتوانید این ارز را بپذیرید اما اگر شما امروز ریال ایران را بپذیرید و فردایی که قصد دارید این واحد پولی را تسویه کنید چند درصد از آن کاهش پیدا کند، این ارز مورد قبول قرار نمیگیرد چون در بازارهای جهانی حاشیه سود مبادلات بینالمللی بسیار پایین است. بنابراین شما باید بتوانید ارزش پول ملی را ثابت نگه دارید این فرآیند، فرآیندی داخلی است و ارتباطی به خارج ندارد چون ارز به معنای یک کالا مثل بقیه کالاها است. اگر شما نتوانید ارزش آن را حفظ کنید و در مبادلات از آن استفاده کنید پس شانس اینکه شما در مبادلات بتوانید دلار را کنار بگذارید و پول ملی را جایگزین کنید، نخواهید داشت.
دلارزدایی بدون مهار نقدینگی هیچ نقشی در مساله تورم ایفا نخواهد کرد بلکه وضعیت را ممکن است بدتر کند چون بحث گسترش فساد، ناکارآمدی و عدم بهرهمندی در اقتصاد را شدت میدهد
دلارزدایی هم یک انتخاب و هم ضرورت است
- دلارزدایی یک انتخاب است یا ضرورت؟ و تا چه حد منطبق با واقعیات تجارت است؟
دلارزدایی هم یک انتخاب و هم ضرورت است؛ از یک طرف برای اینکه بتوانید جایگاه کشور خود را در منطقه و در مبادلات بالا ببرید باید روی پول ملی حساب کنید و از طرفی به خاطر تحریمها ضرورت دارد این اقدام صورت بگیرد. به تعبیر دیگر هر کشوری دوست دارد به لحاظ منطقی و به لحاظ افزایش جایگاه کشور خود ارز ملی را در یک موقعیت جهانی قرار دهد.
در مساله تورم ارز مثل یک کالا عمل میکند
- از دید برخی ناظران برای در امان ماندن اقتصاد ایران از شوکهای تورمی باید دلار را از اقتصاد کنار گذاشت، نظر شما در این خصوص چیست؟
در مساله تورم ارز مثل یک کالا عمل میکند. وقتی شما پول بسیار زیادی را چاپ میکنید تمام کالاها گران میشود و ریال ارزش خود را از دست میدهد به این معنا که در برابر همه چیز از دلار و خودرو گرفته تا هندوانه و املاک و مستغلات و ... ارزش ریال کاهش پیدا میکند. به همین دلارزدایی هیچ نقشی در مساله تورم ایفا نخواهد کرد بلکه وضعیت را ممکن است بدتر کند چون بحث گسترش فساد و ناکارآمدی و عدم بهرهمندی در اقتصاد را شدت میدهد. در این صورت یک محیط پر فساد بدون بهرهوری خواهید داشت و شما را از اینکه بتوانید افت ارزش پول ملی را با افزایش صادرات مهار کنید، دور نگه میدارد.
در حال حاضر ارزهای بزرگی که در جهان اعتبار دارد به دلیل این است که کشورهای صاحب آن صادرات گستردهای دارند و این امر باعث میشود که جایگاه آنها حفظ شود. این در حالی است که با قیمتگذاری دستوری و بیتوجهی به قیمتهای بازار جهانی در نهایت اقتصاد به بنبست میرسد. این روش یک روش بسیار ناکارآمد است مثلا در اقتصاد کوبا هم این مساله به شدت مشهود است. به همین دلیل یک اقتصاد درونی بسیار نامناسب دارد. یک بحث اساسی مرتبط با تورم، وزنِ پول است و افزایش نقدینگی هم در این میان سهم مهمی دارد. اگر شما نقدینگی را افزایش ندهید، تورم بالا نمیرود و ارزش پول ملی کاهش نمییابد.
رمزارزها در مبادلات کوچک کمک میکنند
- راهکارهایی مانند استفاده از ارزهای دیجیتال تا چه حد مسیر دلارزدایی را هموار میکند؟
رمزارزها در مبادلات کوچک کمک میکنند. دسترسی به داراییهای دیجیتال باعث میشود که بدون آن رگولاتوری که در چارچوب بانکهای مرکزی است، مبادلات صورت بگیرد. از طرف دیگر در شرایط تحریمی، توسعه رمزارزها و قانونی کردن مبادلات آنها و توجه به آنها میتواند یکی از راهکارهای دور زدن تحریم و کاهش فشارها باشد.
نظر شما