به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، در پی خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و ۱+۵، نگاه بسیاری از ناظران به سمت سه کشور اروپایی عضو توافق یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس دوخته شد تا راه را برای نجات توافق هموار کنند؛ مسوولیتی که با گذشت بیش از یکسال و نیم هنوز به انجام مشخصی نرسیده و سران تروئیکا با فرار به جلو در پی شانه خالی کردن از زیر بار تعهدات و وظایف خود هستند.
این در حالی است که «جوسپ بورل» مسوول جدید سیاست خارجی اروپا دیروز در صفحه مجازی خود بر اهمیت برجام تاکید کرده و حفظ توافق هستهای را مسوولیت همه طرفها دانستهاست. بورل چنین توئیت کرده که «برجام برای امنیت جهانی و عدم اشاعه هستهای حیاتی است. ما مسوولیت جمعی برای حفظ توافق ایران داریم. متعاقب برگزاری کمیسیون مشترک، در سِمت هماهنگکننده از دعوت برای اجرای کامل (برجام) و معکوس ساختن روند منفی اخیر حمایت می کنم.»
اواخر هفته گذشته (جمعه پانزدهم آذرماه) نیز در جریان چهاردهمین نشست کمیسیون مشترک برجام که با حضور نمایندگان گروه ۱+۴ شامل آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس به ریاست «سیدعباس عراقچی» معاون وزیر امور خارجه کشورمان و «هلگا اشمید» معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار شد، طرف اروپایی از تهران درخواست کرد تا به تعهدات برجامی برگردد.
این مطالبه در در حالی مطرح میشود که با توجه به گزارشهای شانزدهگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران همواره به تعهدات خود وفادار مانده است. عدم توازن در تعهدات و ضعف طرفهای مقابل در رفع تحریمهای آمریکا اما باعث برداشتهشدن چهار گام تدریجی و کاهنده در برجام شد که تداوم آن بسته به نوع رفتار دیگر اعضای برجام در هفتههای آتی است.
نکته قابل تامل اما فرار به جلوی طرف اروپایی برای شانه خالیکردن از زیر بار تعهدات است که در نامه اخیر سران تروئیکا به «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل و همچنین تهدید برخی بازیگران اروپایی به کاربست «مکانیسم ماشه» میتوان دید.
چهارشنبه هفته گذشته یعنی دو روز مانده به برگزاری اجلاس کمیسیون مشترک برجام در وین، سران سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان در اعتراض به برنامه موشکی ایران، طی نامهای به دبیرکل سازمان ملل، توسعه موشکهای بالستیک دارای قابلیت حمل کلاهک هستهای را مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ توصیف کرده و تلویحا تهدید کرده بودند که امکان دارد مکانیسم ماشه را که مبنی بر بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل است، فعال کنند.
لازم به توضیح است که در ارتباط با مکانیسم ماشه به بند ۳۷ برجام ارجاع داده میشود؛ بندی که بر اساس آن در صورت اختلاف و نقض پایبندی این توافق از جانب امضاکنندگان، کمیسیون مشترک تشکیل میشود. چنانچه در این کمیسیون اختلاف حل و فصل نشود، موضوع به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهد شد. در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل ظرف ۳۰ روز به تعلیق تحریمها رای ندهد، تحریمها در چارچوب قطعنامههای قبلی شورای امنیت خود به خود به اجرا گذاشته خواهند شد.
نکته قابلتامل اینکه اروپاییهایی که به این مکانیسم برای تهدید ایران استناد می کنند به جملات پایانی همان بند بی اعتنا هستند که آورده «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمها جزئا یا کلا مجددا اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینه ای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد کرد.»
هر چند به باور کارشناسان، استفاده از مکانیسم ماشه از سوی غربیها بیشتر جنبه بازدارندگی و تبلیغاتی دارد اما به هر حال نامه سران تروئیکا به گوترش موضوعی نبود که مسوولان کشورمان به آن بیتفاوت باشند. ایران نیز متقابلا در نامهای به دبیرکل سازمانملل تاکید کرد که «قاطعانه به فعالیتهای خود در زمینه موشکهای دوربرد و سکوهای پرتاب فضایی که هر دوی آنها در چارچوب حقوق بینالملل، جزو حقوق ذاتی کشور بوده و برای تامین امنیت و همچنین منافع اقتصادیـاجتماعی ضروری است» ادامه خواهد داد.
همچنین «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه به این اقدام طرف اروپایی واکنش نشان داد و با درج توئیتی به شدت طرف اروپایی را زیر سوال برد و نوشت: جدیدترین نامه تروئیکای اروپایی به دبیرکل سازمان ملل درباره موشکها(ی ایران)، دروغ مذبوحانهای است تا بیکفایتی بدبختانه خودشان در اجرای حداقلیترین تعهدات ذیل برجام را لاپوشانی کنند. اگر تروئیکای اروپایی اندکی اعتبار جهانی میخواهد، میتواند با اعمال حق حاکمیتی و اختیارات خود به جای تسلیم شدن در برابر قلدری آمریکا، شروع کند.
حال این پرسش به ذهن میرسد که برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ در ارتباط با برنامه موشکی ایران چه نظری دارند و چه محدودیتهایی را در نظر گرفتهاند؟ نکته مهم اینکه برجام هیچ اشارهای به فعالیتهای موشکی ایران نکرده و این موضوع به طور مشخص و دقیق در قطعنامه ۲۲۳۱ مورد بررسی قرار گرفتهاست.
در بند سوم بخش «پیوست ب: اعلامیه» قطعنامهای که شورای امنیت اواخر تیرماه ۹۴ صادر کرده در ارتباط با مسائل تسلیحاتی و موشکی ایران میخوانیم: از ایران خواسته میشود تا هشت سال پس از «روز قبول توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجهگیری گستردهتر» ارایه کند، هرکدام زودتر حادث شود، هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیکی طراحیشده برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوریهای موشکهای بالستیک، صورت ندهد.
بنابراین در قطعنامه، موشکهای بالستیک مطرح شدهاند که قابلیت حمل کلاهکهای هستهای داشتهباشند. این در حالی است که به گفته مسوولان جمهوری اسلامی، موشکهای ایران با چنین هدفی طراحی نشده و بیشتر جنبه دفاعی دارند.
اما نگرانی غرب بیش از اینکه متوجه فعالیتهای موشکی کنونی ایران باشد، متوجه پایانیابی محدودیتها و به عبارتی «بندهای غروب برجام» است. در متن قطعنامه ۲۲۳۱، بازه زمانی پنجساله برای مبادلات تسلیحاتی در نظر گرفته شده و سال آینده این محدودیت به پایان میرسد. ضمن این که در قطعنامه مذکور برای فعالیتهای موشکی ایران نیز محدودیتی هشتساله لحاظ شده و بعد از این زمان، فعالیتهای ایران در این زمینه به شرایط عادی بازخواهد گشت.
در مجموع هر چند طرفهای اروپایی به بازخوانی متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ با هدف یافتن راهکاری به منظور گریز از مسوولیتهای خود اقدام کرده و سازوکارهایی چون مکانیسم ماشه را مطرح ساختهاند اما به باور ناظران چنین تهدیدات نمادین نتیجهای عکس خواهد داشت؛ نتیجهای که می تواند آنچنان که «حمید بعیدی نژاد» سفیر ایران در لندن و «علی مطهری» نماینده مجلس گفتهاند به خروج ایران از برجام و «پیمان منع گسترش سلاح هستهای» (ان.پی.تی) بیانجامد. در این صورت نتیجه زحمات اروپاییها که حدود ۱۲ سال برای حلوفصل اختلاف هستهای با تهران مذاکره کرده تا به یک توافق تاریخی دستیابند، نابود خواهد شد.