الهام آقالری کارگردان و مستندساز در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در توضیح کارکرد سینمای مستند در جامعه امروز ایران بیان کرد: فیلمهای مستند و مستندسازان اجتماعی امروز جامعه ایران بعضاً از مسئولان جلوتر هستند؛ به دلیل این که سوژههایشان دغدغه زندگیشان میشود و با این حساسیت نسبت به پیرامون زندگی خود موشکافانه و با جزئیات بیشتر نگاه میکنند.
سال ۹۵ مستندی با عنوان سرنوشت بایگانی ساختم که درمورد ازدواج پسران عقب مانده ذهنی بود؛ این پسران به تشویق خانوادههایشان به روستاهای بسیار دور افتاده میرفتند و خانواده هایی که دختر جوان و سالم داشتند به راحتی دختر خود را به عقد آن پسر کم توان ذهنی در میآوردند. به دلیل این که تصورشان این بود که این بیماری، یک مشکل اعصاب و روان بسیار جزئی و ساده است، در صورتی که بعداً این زنان جوان وقتی در زندگی شهری قرار میگرفتند و رشد میکردند، متوجه و آگاه میشدند که این بیماری اصلاً ساده نیست و میتواند به فرزندشان هم انتقال یابد.
وی افزود: پس از تولید این اثر و با نامهای که به کمک وکیل حقوقی نوشته بودیم فیلم را به بسیاری از نهادهای متولی از جمله مجلس بردم و به کارشناسان و مسئولان این حوزه نشان دادم تا این مشکلی که از دید مسئولان دورمانده بود و پنهان کاری خانواده های مددجویان و خلأ قانونی که در محضرهای محل ثبت ازدواج همچنان وجود داشت، دیده شود. مشکلی که در این مستند مورد توجه قرار گرفته و ساخت آن ده سال طول کشیده بود.
ما فتوای مراجع را در مورد ازدواج افراد کم توان ذهنی گرفتیم و با وجودی که این فیلم میتوانست کارکرد بسیاری برای جامعه و مردم داشته باشد اما این گونه نشد چرا که گاهی اوقات مسئولان مستندسازان را در مقابل خودشان میبینند و نه به عنوان یک همکار و همراه که دلسوز جامعه است.
این عضو انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند تصریح کرد: وقتی این فیلم را نزد کمیسیون ویژه معلولان در مجلس یا رئیس بهزیستی بردم توجه خاصی به این موضوع نشد و این در حالی است که همچنان ازدواج کم توانان ذهنی صورت میگیرد؛ موضوعی که باعث تولد فرزندان کم توان ذهنی و بازتولید این افراد در جامعه میشود.
در نهایت بعد از تلاشهای زیاد آنها بدون این که از مستندساز تقدیر یا اشارهای به این مستند کنند و با نادیده گرفتن پژوهش و تلاشهای مستندساز قوانینی را برای کم توانان و معلولان ذهنی مصوب کردند که در صورت ازدواج مددجویان تحت پوشش بهزیستی بدون مشاوره و آزمایش ژنتیک ادامه دریافت خدمات و حمایت از سوی بهزیستی را نخواهند داشت.
وی ادامه داد: این کارکرد فیلم مستند من در جامعه بود؛ اگر حتی صرفاً برای ادامه تحت حمایتشان از سوی بهزیستی، مشاوره ژنتیکی اجباری شده باشد این موضوع عاملی پیشگیرانه و مؤثر در توقف تولد انسانهایی با این نقص مادرزادی است.
اما چیزی که در این میان انگیزه و توان مستندساز را تضعیف میکند این است که از حاصل تلاشها، پژوهشها و زحمات ما بدون توجه به خود ما استفاده میشود. مستندساز در این گونه موارد نوری را بر مشکلی بغرنج در جامعه می تاباند و برای مسئولان مشکلی را قابل دید مینماید اما در انتها خودش و کارش نادیده گرفته میشود.
آقالری در پاسخ به این پرسش که رسالت یک مستندساز در مقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی که در جریان است، چیست و این رسالت تا چه اندازه در سینمای ایران برآورده شده است، بیان کرد: رسالت من در سینمای مستند این است که هموطنانم را نسبت به موضوعی خاص آگاه سازم که گاهی این موضوع حتی حیطهای گسترده مییابد و شما دوست دارید که آگاهی رسانی جهانی کنید و این موضوع نیاز به یک شجاعت دارد.
البته سانسور، دشمن این شجاعت است و بر این اساس ما گاهی پیش از آن که فیلم تولید شود برای این که مجوز پخش داشته باشد مجبور به سانسور خود و فیلممان هستیم؛ سانسور در سینمای مستند مقولهای چالش برانگیر و حساس است که باید بیشتر به عواقب آن توجه شود.
وی افزود: مستندساز نباید سانسور شود؛ مستندساز نباید دائم در این چالش قرار داشته باشد که نمایش یا سخن گفتن از موضوعی باعث عدم پخش فیلمش خواهد شد.
در کارهای مستند بعضاً میبینیم که برای جوراب نداشتن یک زن، تلویزیون یک سکانس را حذف میکند در صورتی که مستند سینمای داستانی نیست که بتوانیم سکانسهایی را بر اساس علاقه و باب میل بچینیم؛ این سکانسها بعضاً در جریان تولید یک اثر به وجود میآیند و شکل میگیرند.
آقالری خاطرنشان کرد: رسالت مستندسازی برای من این است که به آدمهای جامعهام آگاهی بدهم که این اتفاق خوب یا بد وجود دارد و ما در این شرایط باید حساسیت بیشتری را به خرج بدهیم. مستندساز باید جلوتر از جامعه و مسئولان جامعهاش موضوعات را ببیند.
و این جلوتر دیدن موضوعات با زندگی کردن در جامعه محقق می شود. ما مستندسازان در اجتماع رفت و آمد داریم و با آدمها در ارتباط هستیم و هم فرصت و هم دغدغهاش را داریم که ببینیم، بخوانیم و دنبال کشف نارسائی ها باشیم و تلخ است که بدانی و بدانی که نباید بدانی.
وی در پاسخ به این پرسش که سینمای مستند در چه شرایطی می تواند منشا اثر باشد یا در جامعه تغییرات ایجاد کند، تاکید کرد: موضوع به مطالعه و پژوهش و دغدغه مندی یک مستندساز برمیگردد؛ امروز فیلمها با بهترین دوربینها و تجهیزات ساخته میشود و البته هزینههای ساخت آنان هم در مقایسه با قبل گسترش یافته است. مخاطبهای بسیاری را در زمان حاضر میبینیم که سینمای مستند را دنبال میکنند.
با نگاهی به جشنواره سینما حقیقت قبل از پاندمی کرونا میبینیم که برای تماشای برخی از فیلمها چنان اقبال و استقبالی وجود داشت که حتی برای اهالی حرفهای مستند بلیط برای تماشای آثار نبود و این موضوع نشان میدهد که ما مخاطب خودمان را پیدا کردهایم
وی افزود: حالا که مخاطبمان را پیدا کردهایم باید پژوهش را بسیار جدی تر بگیریم و با توجه به آنچه که با پژوهش به آن رسیدهایم صداقت در بیان و کلاممان داشته باشیم.
باید دغدغه ما این باشد که اگر مشکلی وجود دارد این مشکل را به زیبایی و به درستی نور بتابانیم و بدون هیچ اغراقی و حتی کوتاهی بیان کنیم. فکر کنیم که چطور میشود این فیلم جهان شمول باشد و در جشنوارههای متعددی حضور داشته باشد تا مخاطبان بیشتری را شاهد باشیم که برای دیدن فیلم ما وقت خواهند گذاشت.
این مستندساز اضافه کرد: باید خود مستندساز، مستندسازی را مقدس بداند چرا که خروجی کارش به مردم کمک میرساند؛ اگرچه مسئولان ما را بعضاً در مقابل خود میبینند در حالی که ما همکارانی هستیم که دلمان برای آدمها و دیگران میتپد و دوست داریم که مردم بهتر زندگی کنند.
مستند، گزارش گرفتن و یک نگاه گزارش گونه نیست و گاهی زیرمتن هایی در یک اثر وجود دارد که میتواند به یک شاهکار در بیان حقیقت بدل شود.
وی افزود: نباید این مهم را از یاد برد که مستندسازی به لحاظ اقتصادی مشکلات متعددی دارد؛ مستندسازی که برای قراردادی یکساله از وقت و زندگی خود میگذارد با یک بودجه اندک چگونه میتواند هزینههای پژوه و هزینه خود و خانوادهاش را بپردازد؟ بعضی از قراردادها ما از کار منصرف میکند چرا که هزینههای پژوهش و کار روی موضوع را پوشش نمیدهد.
آقالری در جواب این سوال که سینمای مستند امروز ایران و مستندسازان چه جایگاهی در سینمای مستند جهان دارند، آیا مانند آنان پیشگام هستند یا در این مقایسه تاخر و تاخیری دارند؟، گفت: در جهان مستندسازانی بسیار برجستهای داریم اما اختلافی که بین ما و مستندسازان جهانی وجود دارد، مسئله مالی و داشتن زمان برای مطالعه است؛ اگر مستندسازان ایرانی به لحاظ مالی حمایتهای حرفهای داشته باشند و قراردادهای جدیتری با آنان بسته شود، به جای ساخت دو یا سه کار در سال بر روی یک کار تمرکز میکنند و قطعاً این موضوع زیرمتن های بهتر و پختگی بیشتری را به همراه دارد و کمتر شاهد عجله در ساخت و کاهش کیفیت تولید آثار مستند خواهیم بود.
وی افزود: موضوع دیگر مبحث سانسور است؛ این که اگر ما از خط قرمزهایی برای بیان موضوعات عبور کنیم، آن فیلم دیگر پخش نخواهد شد.
سال ۸۸ همسرم اثری تولید کرد که در آرشیو فیلمهایش مانده است چرا که هیچ جایی حاضر به حمایت و پخش این اثر نشد. مستندسازی که سه سال از عمرخود را برای تولید یک موضوع میگذارد با سانسور مواجه میشود و گاهی ما حتی مجوز پخش خصوصی در انجمن صنفی کارگردانان سنیمای مستند را هم نمیتوانیم بگیریم.
آقالری تاکید کرد: مبحث بعدی قراردادهای مالی ناچیزی است که باعث میشود مستندسازان شتاب زده از یک پروژه به پروژه دیگر بروند؛ مستند یعنی پژوهش و پژوهش یعنی صبر. صبر یعنی زمان و من مستندساز باید بدانم که توان مالی کاری که یک یا دو سال زمان میبرد را خواهم داشت و میتوانم روزگار و زندگیام را از قِبل آن بگذرانم.
بعضا مستندسازان مجبورند هر ۵ ماه یک بار کاری جدید را شروع کنند و این موضوع دلیل اختلاف ما مستندسازان ایرانی و خارج از ایران و نتیجه آن کیفیت تاثیرگذاری فیلمهای ایران در مقایسه با فیلمهای خارجی است.
وی در انتها در پاسخ به این پرسش که باتوجه به نزدیکی رویداد جشنواره سینما حقیقت، روند کیفیت این جشنواره از آغاز تا به امروز را چگونه می بیند، یادآور شد: در جشنواره سینمای حقیقت موضوعی که بسیار اهمیت داشته و بسیاری از مستندسازان حرفهای را آزرده خاطرساخته، مسئله هیئت انتخاب است. هیئت انتخاب در جشنواره سینمای حقیقت اهمیتی بسیار زیاد دارد چرا که این جشنواره جشنوارهای درجه یک در سنیمای مستند ایران است و بسیاری از مستندسازان حتی از دستمزدهای خودشان میگذرند که فیلمهای بهتری را بسازند فقط برای این که در این جشنواره مهم حضور داشته باشند.
سال گذشته فیلمی را ساخته بودم که هیئت انتخاب فیلم من را به کل رد کرد و من به آقای حمیدی مقدم (دبیر چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت») این را گفتم که وقتی مستندساز تمام ساعات مفیدش را برای تولید اثرش میگذارد این که شما در انتخاب هیات انتخاب دقت نداشته باشید تأثیر روحی و روانی و کاری و حرفهای منفی را در بین مستندسازان ایجاد میکند.
وی ادامه داد: برگزارکنندگان جشنواره سینما حقیقت در انتخاب همکاران ما در هیات انتخاب باید دقت بیشتری داشته باشند برای این که یک یا دوسال از عمرمان را میگذاریم و مهمترین جایی که دوست داریم این اثر اکران شود جشنوارههای درجه یک خارجی نیست بلکه جشنواره سینمای حقیقت و دیگر جشنواره های مهم است که فیلم ها در وطن خودمان پخش میشود.
ما اگر نتوانیم در وطن خودمان بدرخشیم و فیلم ما به راحتی توسط هیئت انتخابی که شایسته بودن در این جایگاه نیست رد شود با مشکلات زیادی روبرو خواهیم شد؛ البته درست است که همه فیلم ها جایی در یک جشنواره ندارند اما وقتی فیلمهای جشنواره را میبینیم و با آثار سطح پایین مواجه میشویم در آن لحظه است که متوجه نابلدی هیئت انتخاب میگردیم.
آقالری تصریح کرد: موضوعی که امروز مستندسازان ما را تهدید میکند این است که به هیئت انتخاب اطمینان ندارند و دائم این نگرانی را دارند که نکند در زمان انتخاب، اثرشان خوب دیده نشود و از شرکت در این رویداد کنار گذاشته شود.
از متولیان و برگزارکنندگان جشنواره سینما حقیقت این خواهش را دارم که در انتخاب هیئت انتخاب هم به لحاظ حرفهای و هم اخلاقی اهتمام ورزند، چون اگر همکاران با تجربه و حرفه ای ما که در هیئت انتخاب حضور داشته باشند ارزش و اهمیت کار مستندسازان در تولید یک اثر و گاهی یک سکانس سخت و خاص را درک خواهند کرد.
وی افزود: در ترکیب هیئت انتخاب و داوری باید تخصصهای مختلفی همچون موسیقی، صداگذاری، صدابرداری، تدوین و ... و نه صرف کارگردانان حضور داشته باشند. گوش من کارگردان وقتی میخواهد بهترین صداگذاری و صدابرداری را انتخاب کند شاید به اندازه یک صداگذار و صدابردار حرفهای نباشد.
وی گفت: آدمهای حرفهای، متخصص و بهترینهای هر رشتهای به لحاظ حرفهای و اخلاقی باید برای هیئت انتخاب و داوری جشنواره سینما حقیقت، انتخاب شوند و در صنوف خانه سینما همکاران دغدغه مند و دلسوز سینمای مستند حضور دارند و از نظر من بهترینها برای حضور در هیئت انتخاب و داوری جشنواره های داخلی همین آدمها هستند.