زنجان - ایرنا- آیین‌های اصیل و شورانگیز نوروزی در گذشته‌های نه چندان دور در مناطق مختلف استان زنجان برگزار می‌شد اما امروزه اغلب آنها به فراموشی سپرده شده یا تغییر کرده است.

به گزارش ایرنا، چند روز دیگر بهار از راه می رسد، بهاری که با خود نو شدن طبیعت را به دنبال دارد و همگان بی صبرانه منتظر قدوم سبزش هستند.

این روزها شهرها و روستاهای ایران حال و هوای دیگری دارد و همه به نحوی در تلاشند تا از فصل دل انگیز بهار با تمام وجود استقبال کنند.

در این میان، اعیاد و جشن های ملی از نمادهای همبستگی به شمار می رود و نوروز از مناسبت‌ها و جشن های ملی و اصیل است که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر موجب پیوند میان خانواده ها و تقویت اتحاد و انسجام اجتماعی می شود.

در استان زنجان نیز در سال های نه چندان دور آیین های نوروزی با شور و هیجان وصف ناپذیری برگزار می شد ولی امروزه غبار فراموشی به خود گرفته است و تنها می توان رگه هایی از آنها را در برخی مناطق استان مشاهده کرد.

خبرنگار ایرنا با توجه به نزدیک شدن به ایام پایانی سال و فرارسیدن بهار طبیعت به آیین های کهن نوروزی در استان نگاهی انداخته است.

مراسم چهل یاسین:

از مراسم بسیار باشکوه تحویل سوال تهیه آب چهل یاسین است که در گذشته به آن معتقد و علاقه مند بودند و متاسفانه اکنون به آن پرداخته نمی شود.

مردم استان برای اینکه سال جدید با برکت آغاز و سلامتی و فزونی در آن سال تامین شود تحویل سال را با تهیه آب چهل یاسین شروع می‌کردند و بدین ترتیب سال با برکت قرآنی آغاز می شد.

تهیه آب چهل یاسین بدین ترتیب بود که اهالی در مسجد محل جمع می شدند و تحت زعامت یک روحانی یا پیش نماز مسجد، سوره مبارکه یاسین را به تعداد ۴۰ بار با صدای قرایی قرائت می کردند.

تلاوت جمعی سوره یاسین و فضای خاص هنگامه تحویل سال، هیجان عرفانی و روحانی خاصی ایجاد می کرد و بسیار باشکوه بود.

در قدحی پر از آب، سوره چهل یاسین با زعفران و تربت نوشته می شد و تلاوت کنندگان در هر بار تلاوت سوره مبارکه یاسین در آن قدح می دمیدند و پس از اتمام تلاوت، آب آن قدح را در ظرف های دیگر ریخته و بین حاضران تقسیم می کردند.

حاضران آب چهل یاسین را به منازل خود برده و برای تبرک، تیمن و شروع قرآنی سال جدید از آن آب قبل از هر نوع خوردن یا آشامیدنی می خوردند و برای یکسال سلامتی خود را تضمین می کردند.

کلید گره گشا:

کلید گره گشا از مراسم حاشیه تحویل سال و مخصوص دختران جوان و دم بخت بود.

بدین ترتیب که پس از مراسم تحویل سال دختران جوان در پشت در ورودی می ایستادند و کلیدی را زیر پای راست خود می گذاشتند و ساکت و بی صدا پشت در ورودی مشرف به کوچه یا خیابان قرار می گرفتند.

آنها به صدای عابران گوش می دادند؛ اولین عابری که از پشت درب عبور می کرد و کلامی که بر زبان می راند نشان دهنده چگونگی وضعیت آنان در سال جدید بود بنابراین به محض شنیدن صدای عابر، کلید را از زیر پا برمی داشتند و کلام جاری شده توسط او را برای خود تفسیر می کردند.

برخی مواقع کلام عابر را برای محرم اسرار و کسی که به خودشان نزدیک بود می گفتند و شرایط و وضعیت خود را در سال جدید بررسی و تحلیل می کردند.

مراسم کلید گره گشا امروزه به کلی منسوخ و فراموش شده و در این مراسم کلید، نماد فرج و گره گشایی و وارد شدن به شرایط و محیطی جدید است.

گروهی دیگر بدین ترتیب عمل می کردند که دختران جوان پس از تحویل سال جلوی در خانه می ایستادند و کلیدی را در زیر پای راست و آئینه ای کوچک را در زیر پای چپ قرار می دادند و قفلی را به چارقد یا چادر شب خود می زدند و از اولین عابر درخواست می‌کردند که قفل را باز کند و کلید را از زیر پای راست خود در آورده و به عابر می دادند.

عابر قفل را باز می کرد و بدین ترتیب بخت دختر باز می شد و آئینه را از زیر پای چپ در می آورد و نگاهی در آن می انداخت و به داخل خانه می رفت.

در واقع کلید باز، نماد گره گشایی و فرج و آئینه نماد وارد شدن در فضایی شفاف و زلال بود.


کوزه شکنی:
از مراسم دیگر تحویل سال شکستن کوزه بود که اعتقاد داشتند با شکستن آن، درد، بلا و مصیبت از خانه بیرون می رود.

در قدیم مردم برای خنک نگه داشتن آب از کوزه سفالی استفاده می کردند و در هنگام تحویل سال داخل یکی از این کوزه ها چند تکه زغال به نشانه سیاهی و سیاه بختی، چند مشت نمک نماد شوری و شوربختی و چند چوب خشک نماد خشکی و خشکسالی می ریختند و کوزه را دور سر اهالی می چرخاندند.

در حین چرخاندن نیز دعایی می خواندند و بعد از اینکه کوزه دور سر همه چرخانده شد، از بالای بام، کوزه را به کوچه می‌انداختند و بدین ترتیب هرچه شوربختی، سیاهی و خشکسالی بود به بیرون پرتاب می شد و حین پرتاب کوسه این جمله را می گفتند: "قورولوغی، قارانلقی،سنن آتدیم اشیگه" یعنی خشک‌سالی و تاریکی را با تو به بیرون پرتاب کردم.

مراسم شب عید:

شام شب عید در زنجان سبزی پلو با ماهی بود و اغلب خانواده‌ها در منزل بزرگ خانواده جمع می شدند و به اتفاق و با وحدت رویه سال جدید را شروع می کردند.

همراه سبزی پلو با ماهی به تعداد نفرات تخم مرغ آب پز پخته می شد که تخم مرغ ها را با پوست پیاز می‌پوشاندند و با بخار برنج آن را می‌پختند و به هر کس یک تخم مرغ می رسید.

هر کدام از افراد تخم مرغ خود را باز می کرد و اشکال به جای مانده از پوست پیاز بر روی تخم مرغ وضعیت آنها را در سال جدید اعلام می‌کرد.

گاه نیز تخم مرغ ها را یکی از افراد خانواده که تجربه و مهارتی در این کار داشت تعبیر و تفسیر می کرد.

در بعضی از منازل تخم مرغ را با پوست گردو، انار یا روناس رنگ می کردند.

از مهمترین مراسم شب عید فرستادن هدیه "پای" از طرف بزرگ خانواده برای خواهران و دخترانی بود که به تازگی به منزل بخت رفته بودند.

بر همین اساس داخل یک سینی بزرگ که با کاسه آب، یک عدد آیینه و یک جلد کلام الله مجید تزیین شده بود انواع میوه و خوردنی های عید یا چند تخته پارچه را می‌گذاشتند و توسط یکی از اعضای خانواده که معمولاً در سنین نوجوانی بود به در خانه شخص مورد نظر می فرستادند.

نوجوان نیز با سلام و صلوات هدیه را به صاحبش می رساند و پس از دریافت صله ای بر می گشت.

این مراسم که اکنون در کل منسوخ شده است از مراسم بسیار زیبا و باشکوهی بود که چهره شهر را دگرگون می کرد و غروب آخرین روز اسفند کوچه‌ها و خیابان‌ها مملو از طبق کشانی بود که به منازل دختران تازه ازدواج کرده هدیه می‌بردند و دیدن این منظره بسیار زیبا هیجان خاصی را ایجاد می‌کرد.